واله[۱۷] و همکاران(۲۰۰۹) راهبردهای شناختی که برای پردازش اطلاعات مورد استفاده واقع میشوند را در سه دسته خلاصه میکنند: ۱ـ تکرار یا مرور ویژه تکالیف ساده و پیچیده ۲ـ بسط ویژه تکالیف ساده و پیچیده ۳ـ سازماندهی ویژه تکالیف ساده و پیچیده. این سه راهبرد در یادگیری اطلاعات جدید و راهبرد بسط به منظور برقراری ارتباط بیرونی بین اطلاعات جدید با دانش قبلی به صورتی که مطالب جدید جذب دانش پیشین در حافظه بلندمدت گردند، مورد استفاده واقع میشوند .
۲-۳-۱-۱- راهبردهای تکرار یا مرور
راهبردهای تکرار و مرور، شامل تکرار ذهنی، لفظی یا نوشتاری اطلاعات، با هدف نگهداری آن ها در حافظه است. راهبردهای تکرار و مرور برای تکالیف ساده، خواندن یک مطلب با صدای بلند یا آهسته، دوباره خواندن یک مطلب، تکرار نکات اساسی با صدای بلند یا آهسته را دربر میگیرد. راهبردهای تکرار و مرور در مورد مطالب پیچیده شامل انتخاب کردن بخش های مختلف متن از طریق خط کشیدن در زیر آن ها، خلاصهبرداری و یادداشتبرداری را در برمیگیرد (سیف، ۱۳۹۰).
کیلن (۲۰۰۰) راهبردهای تکرار و مرور را راهبرد تکرار نگهداری نامیده است. وی بیان میکند زمانی که فراگیران، اطلاعات را جهت فعال نگهداشتن در حافظه فعالشان تکرار میکنند، از این نوع راهبرد استفاده میکنند. یک نمونه از این راهبرد وقتی است که شخص به شماره تلفن نگاه میکند و سپس تا زمان شمارهگیری آن را تکرار میکند. معلمان گاهی اوقات از این نوع تکرار برای یادگیری طوطیوار و اطلاعات غیر معنیدار استفاده میکنند ولی استفاده از آن به مقدار زیاد و برای هدف های سطح بالای یادگیری و نیز مطالب معنیدار بسیار نابجا است.
بهترین روش تکرار یا مرور مطالب این است که ابتدا مطالب را با ویژگیهای مشترک بین مواد دستهبندی نماییم و مجموعه های متفاوتی از ماده های همگون بسازیم و آنگاه به تکرار آن ها اقدام نمائیم. به این ترتیب اگر در زمان یادآوری، یادگیرنده به هر طبقه یا دسته همگون از اطلاعات حفظ شده نام یا عنوانی بدهد احتمال یادآوری عناصر یا اجزای آن طبقه به مقدار بسیار زیاد افزایش مییابد (سیف، ۱۳۹۱).
گلاور[۱۸] و برونینگ (۱۹۹۰) دو نوع راهبرد تکرار را از هم متمایز ساختهاند: الف) تکرار نگهداری، که اشاره به استفاده مجدد اطلاعات به منظور فعال نگهداشتن آن در حافظه کوتاه مدت دارد. ب) تکرار تفسیری، تکراری است که از طریق آن اطلاعاتی که باید حفظ شوند، با اطلاعات دیگر پیوند میخورند. تکرار تفسیری منجر به فعالیتهای رمزگذاری عمیق یا تفسیری میگردد، در حالی که تکرار نگهداری را میتوان کم عمق تلقی کرد. تحقیقات حاکی از آن است که تکرار تفسیری برای یادآوری درازمدت، برتر از تکرار نگهداری است ولی در مقایسه با تکرار نگهداری گرایش چشمگیری به استفاده بیشتر از منابع شناختی فرد دارد (نقل از طالع زاده، ۱۳۹۱).
روشها و راهکارهای راهبردهای تکرار خود به دو دسته تقسیم میشوند: راهبرد های تکرار ویژه تکالیف ساده و راهبرد های تکرار ویژه تکالیف پیچیده (پرویز، ۱۳۸۴).
الف) روشها و تاکتیکهای تکرار ویژه تکالیف ساده و پایه
روش یادگیری موضوعات ساده و بیمعنی روش طوطیوار است که به طور عمده بر تکرار یا مرور استوار است. با وجود اینکه غایت کسب علوم و دانش در تمام مقاطع و تمامی سنین، یادگیری مطالب معنیدار است با این حال یادگیرنده گاهی ناچار میشود برای رسیدن به این هدف، مقداری مطالب بیمعنی را نیز حفظ کند. ولی حجم مطالب غیر معنیدار، در قیاس با مطالب معنیدار بسیار کم است و نباید در گسترش آن ها افراط کرد. ما احتمالاً اعداد از صفر تا ۹ را به صورت طوطیوار میآموزیم اما هیچ نیازی نیست اعداد از ۱۰ به بالا را اینگونه یاد بگیریم زیرا با بهره گرفتن از اطلاعات مربوط به ۱۰ عدد اول سلسله اعداد، معنیدار کردن اعداد بزرگتر از ۱۰ کار آسانی است.
به طور خلاصه راهبرد تکرار یا تمرین برای یادگیری موضوعهای ساده شامل موارد یا تاکتیکهای زیر است؛ گفتن یک مطلب برای خود با صدای بلند یا آهسته، تکرار اصطلاحات مهم و کلیدی با صدای بلند یا آهسته، مکررخوانی، مکررنویسی، استفاده از تدابیر یاد یار یا کمک حافظه مانند آهنگ، قافیه و تصاویر(پرویز، ۱۳۸۴).
راههای به یاد سپاری مطالب غیر معنیدار عبارتند از:
ـ بخش به بخش حفظ کردن: در این روش معنای زیادی از اطلاعات، مانند جدول ضرب یا جدول علائم عناصر شیمیایی به چند بخش تقسیم شده و این بخش ها به نوبت آموخته میشوند.
ـ تمرین پراکنده یا مطالعه با فاصله: در این روش یادگیرنده به جای اینکه سعی کند اطلاعات زیادی را حفظ کند، وقتش را تقسیم میکند و چندین بار این اطلاعات را مرور میکند.
ـ رعایت توالی مناسب مطالب: توالی مناسب یعنی اینکه مثلاً مطالب مشابه را به دنبال هم یاد نگیریم. این امر، از تداخل که یکی از عوامل عمده فراموشی، به ویژه در رابطه با یادگیری طوطیوار است جلوگیری میکند.
ـ پرآموزی: یعنی تکرار مطالب و یادگیری تا حد اشباع. برای این منظور، پس از اینکه یادگیرنده به حد دلخواه یادگیری یا عملکرد دست یافت باز هم برای مدت بیشتری به تمرین و تکرار ادامه میدهد. زمانی گفته میشود مهارتی به حد پرآموزی آموخته شده است که تمرین اضافی دیگر نتواند آن را بهبود ببخشد. علاوه بر اینکه معلوم شده پرآموزی از تداخل جلوگیری میکند، نشان داده شده است که موجب انتقال یادگیری نیز میشود.
ب) روشها و تاکتیکهای تکرار ویژه تکالیف پیچیده و معنیدار
دسته دوم روشها و راهکارهای راهبرد تکرار به تکالیف پیچیده و معنیدار مربوط میشود. این راهبردها به یادگیرنده کمک میکند تا توجه خود را به اندیشههای اصلی، نکات مهم و قسمت های عمده مطالب متمرکز سازد. برای مثال، زمانی که شخص نکات مهم یا ضروری یک مقاله را از یک مجله علمی با نوعی علامتگذاری، مثلاً خط کشیدن در زیر آن ها یا حاشیهنویسی برجسته میسازد، یا اطلاعات مهم را از یک دفترچه راهنما کپی میکند، از راهبردهای پیچیدهتر تکرار و مرور استفاده میکند. واینستاین و هیوم[۱۹] (۱۹۸۸) (به نقل از سیف ۱۳۹۰) میگویند «راهبردهای تکرار و مرور ویژه تکالیف پیچیده بر انتخاب اطلاعات مهم و تکرار آن ها به منظور افزایش آشنایی، درک و حافظه تأکید میکنند».
به طور خلاصه راهبرد تکرار یا تمرین برای یادگیری موضوعات پیچیده و معنیدار شامل موارد یا تاکتیکهای زیر است:
انتخاب نکات مهم و کلیدی، خط کشیدن در زیر مطالب، علامتگذاری و حاشیهنویسی، برجستهسازی قسمتهایی از یک کتاب درسی، رونویسی یا کپی کردن مطالب.
برجسته ساختن از روشهایی است که دانشآموزان دبیرستانی و دانشجویان از آن ها بسیار استفاده میکنند. بدون این که آموزش مستقیمی در مورد بهترین راههای برجسته ساختن و خط کشیدن زیر مطالب، گذرانده باشند. از این جهت است که تعجبآور نیست که بسیاری از فراگیران از این راهبرد به گونه غلط استفاده میکنند (مصرآبادی، ۱۳۸۰). یک مشکل بسیار ساده و عمومی این است که فراگیران بیش از اندازه زیر مطالب خط میکشند و آن ها را برجسته میسازند. بهتر است که این کار گزینشی باشد. در مطالعاتی که مقدار خط کشیدن زیر مطالب و برجسته ساختن محدود است یادگیری بیشتر خواهد بود (کیلن، ۲۰۰۰).