هدف – شیوه ارزشیابی محتوا – روش آموزش
این چهار رکن در تقابل مداوم با هم قرار دارند و در واقع آموزش علوم در صورت در دوره ابتدایی موفقیت آمیز خواهد بود که این چهار رکن همدیگر را هدایت و حمایت کنند و هر یک بدون وجود و عملکرد دیگری نمی توان وجود داشته باشد اگر قرار باشد یادگیری واقعی در کلاس عملی شود ضروری است اقدامات ذیل انجام گیرد .
۱ ـ اهداف آموزش علوم با توجه به یافته های علمی ، اهداف نظام جمهوری اسلامی با شیوه ارائه فعال تهیه و تدوین گردد .
۲ ـ محتوا با توجه به یافته های علمی یا شیوه ارائه فعال تهیه و تدوین گردد .
۳ ـ آموزش علوم در دوره ابتدایی باید از شیوه های فعال خلاق با توجه به محتوا تدریس شود .
۴ ـ ارزشیابی مرسوم و سنتی کتبی منسوخ گردد و جای خود را به ارزشیابی های بسیار معتبر علمی دیگر بدهد(همان منبع،ص۳۷).
بدین ترتیب با اجرا نمودن موارد فوق ، شاهد شکوفایی آموزش علوم پویا و خلاق در نظام جمهوری اسلامی ایران خواهیم بود .
اهداف آموزش علوم در دوره ابتدایی در ایران و جهان
هدفهای علوم در دوره ابتدایی در کتابها و مقاله های مختلف به صورت فهرست گونه بیان شده اند و در نگاه اول ممکن است تفاوت اندکی بین فهرست اهداف وجود داشته باشد ، اما در بررسی دقیق تمام لیست ها را در توافق نزدیک به هم خواهیم یافت و اختلاف آن ها به طور عمده در نحوه تبیین اهداف هستند(طالعی فرد۱۳۸۳،ص۳۸).
به طور کلی آموزش علوم در دوره ابتدایی اهداف ذیل را شامل می شود :
ـ یادگیری مفاهیم علوم و طرح های ذهنی یعنی محصول علم
آموزش علوم دوره ابتدایی می بایستی به آشنایی محیط اطراف به دانش آموزان کمک نماید و در آن ها نوعی آگاهی ، علاقه و کنجکاوی نسبت به پدیدههای طبیعی محیط زیست ایجاد کند به طوری که طبیعت را بشناسد ، به قوانین حاکم بر آن پی برده و روابط علت و معلولی را درک کند این اطلاعات ، چهار زمینه را شامل می شود :
الف ) بدن انسان و بهداشت آن ( علوم بهداشت )ب ) محیط زنده ( علوم زیستی )
ج ) محیط غیر زنده علوم زمین د ) موضوعات مربوط به ماده و انرژی ( علوم فیزیکی )
-آموزش علوم دوره ابتدایی می بایستی نگرش هایی که مطلوب نظام آموزش جامعه است از یک سو ، و از سوی دیگر نگرش های علمی را در دانش آموزان ایجاد کند .
از جمله هدفهای نگرشی ، می توان به مواردی چون توجه به عظمت پدیدههای خلقت و عظمت خالق ، تمایل به همکاری ، صبر و حوصله ، درستکاری ، اقدام به دیگران ، کنجکاوی ، حفاظت از محیط زیست ، تفکر خلاق و . . . میباشد (طاهری و میرزایی ، ۱۳۷۶، ص ۲۶).
تکنیک های متداول در تحلیل کتابهای درسی :
در تحلیل کتابهای درسی آموزشی عمومی اغلب دو تکنیک ذیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد:
الف ) ابزارهای فهرستی [۳۷]
این روش تحلیل گر را متوجه موارد دیگری که توسط فرمول های خوانایی اندازه گیری نمی شود میکند . بدین ترتیب پرسش های این فهرست نظر خواننده را به مواردی از کتاب درسی مانند به کار بردن وسایل کمک آموزشی دیداری ، جهت گیری های فرهنگی ، کتاب راهنمای معلم ، کیفیت کار ، کیفیت سواد ، هزینه ها و کیفیت نوشتار جلب میکند.(همان منبع،ص۱۴۳ ).
ب ) فرمول های خوانایی [۳۸]از فرمول های ذیل برای تعیین درجه پیچیدگی زبانی متن کتاب یا به عبارت دیگر درجه خوانایی متن استفاده می شود:
۱ ـ روش کلوز [۳۹]( ۱۹۴۳ ) : این روش بر کل نگری تأکید دارد و یک روش گشتالتی محسوب می شود.بااین روش می توان به سطوح متن کتابها از نظرآموزش ومستقل (خودآموزی)سطح فشارروانی وسطح آموزشی پی برد،مراحل این روش عبارتند از: انتخاب چند متن از قسمتهای متفاوت کتاب(قسمتهای که فراگیران هنوزآنها رانخوانده اند.اولین جمله هر متن را به صورت اولیه خودش می نویسیم.پنجمین کلمه هریک از متن ها راحذف میکنیم وبه جای آنهانقطه چین می گذاریم.متن های نقطه چین شده رابه دانش آموزان سطح مورد نظر ارائه میدهیم تا مناسب ترین مفهوم را در جای خود بنویسند.جوابها را تصحیح کرده وبه درصد تبدیل میکنیم (همان منبع،ص۱۴۴).
۲ ـ روش فلش [۴۰]( ۱۹۴۸ ) : در این روش دو عامل زبانی معینی طول متوسط جمله و تعداد هجاهای هر نمونه محاسبه می شود.انتخاب نمونه : سه نمونه یکصد کلمه ای از نوشته مورد ارزیابی را مشخص کنید یک نمونه از ابتدا یک نمونه از وسط و یک نمونه از آخر نوشته و انتخاب کنید .تعداد هجاهای هر نمونه را بشمارید تا طول کلمه مشخص شود.(هجاهای ارقام و علائم را به همان گونه که اغلب به تنهایی خوانده می شود بشمارید).با تقسیم تعداد کلمه ها هر نمونه به تعداد جمله ها کامل همان نمونه ، تعداد متوسط کلمه ها در جمله را حساب کنید. اعداد به دست آمده را از دو مورد فوق را در فرمول درجه سطح خوانایی قرار دهید و مشخص شده را انجام دهید.محاسبات را برای دو نمونه دیگر هم انجام دهید و متوسط نتایج حاصل از سه نمونه را محاسبه کنید با مقایسه متوسط به دست آمده از محاسبات زیر و اعداد مشخص شده در جدول درجه خوانایی متن مشخص می شود.(یارمحمدیان،ص۱۶۴).
۳ ـ روش فرای[۴۱] ( ۱۹۵۱ ) : روش تصویری یا نموداری محسوب می شود .در این روش اعتقاد بر این است که هر قدر طول جمله کوتاه باشد به همان میزان قدرت خوانایی بیشتراست(تأکید برطول جمله ها وکلمه ها)این روش بر اساس دواقدام ساده ریاضی میباشد.انتخاب نمونه : حداقل سه نمونه متفاوت را از بخشهای مختلف متن مورد ارزیابی را انتخاب کنید . هر نمونه باید دقیقا یک صد کلمه داشته باشد. ( اسامی خاص را در شمارش حساب نکنید). شمارش جمله ها: تعداد جمله های موجود در هر یک از نمونه ها را بشمارید اگر یکصدمین کلمه در قسمتی از جمله غیر از انتهای آن قرار داشت ،تعداد کلمه های جمله را بشماریدومخرج کسر قرار دهیدکه صورت آن تعداد کلمه های است که نمونه را به عدد صد رسانده است .شمارش هجاها :تعداد هجاهای موجود در هر نمونه را بشمارید.(هجاهای اسامی خاص را نشمارید )میانگین تعداد هجاهای هر سه نمونۀ یک صد کلمه ایرا محاسبه کنید. تعیین سطح خوانایی:برای تعین سطح خوانایی متن مورد ارزیابی،میانگین جمله ها را روی محور تعداد جمله هاومیانگین هجاها را روی محور هجاها مشخص کنید .محل تلاقی خطوطی که از این نقاط به موازات محور کشیده می شود مشخص میکند که سطح خوانایی متن ازچه درجه سادگی یا دشواری بر خوردار است .(یارمحمدیان ،ص۱۶۱-۱۶۰).
۴ ـ شاخص سطح خوانایی گانینگ [۴۲]( ۱۹۵۱ ) : این روش دو عامل زمانی یعنی طول جمله و طول کلمه را محاسبه میکند در این شاخص،کلمه ها دشوارآنهایی هستند که از سه یا بیشتر از هجا تشکیل شده باشند این شاخص بر اساس ،انتخاب نمونه ؛تعداد جمله های هر نمونه را بشمارید؛کلمه های سه هجایی یا بیش ازسه هجایی رابشمارید تا تعدادکلمه های دشوار مشخص گردد.میانگین نتایج نمونه ها؛تعداد کلمه های دشوار(بیش ازسه هجا)را با تعداد متوسط کلمه هادر جمله ها جمع کنید وعدد حاصل رادر۴/۰ضرب کنیداین شاخص گانینگ معادل کلاسهای آموزش رسمی است. اعداد,۴,۳,۲٫٫٫معادل کلاسهای دوم ،سوم،چهارم…است(همان منبع،ص۱۶۶).