سلیگمن (۱۹۹۸) خوش بینی را به عنوان یک سبک تبیین[۲] مفهوم بندی کردهاست. برطبق این دیدگاه، افراد خوش بین رویدادها یا تجربه های منفی را با نسبت دادن آن ها به عوامل بیرونی، گذرا و خاص مانند اوضاع و احوال تعیین میکنند. برعکس افراد بدبین رویدادها یا تجربه های منفی را با نسبت دادن علت آن ها به عوامل درونی ثایت و کلی مثل شکست شخصی تعیین میکنند (کار، ۲۰۰۴، ترجمه ی پاشا شریفی و نجفی زند، ۱۳۸۵).
شی یر[۳] و کارور[۴] (۱۹۸۵) خوش بینی را به عنوان یک صفت روان شناسی مثبت شخصیت گسترده که مشخصه ی آن انتظارات خوش بینانه کلی است مفهوم بندی کردهاست.تحقیقات مختلف نشان داده است که عملکرد افراد بدبین در سه جنبه از عملکرد افراد خوش بین ضعیف تر است:
-
- آن ها به مراتب بیشتر دچار افسردگی میشوند.
-
- آن ها در مدرسه، در شغل، و در زمینه ی ورزش به میزان کمتری از آن چه استعدادهای آن ها انتظار می رود، پیشرفت میکنند.
- سلامت جسمانی آن ها در مقایسه با افراد خوش بین ضعیف تر است (سلیگمن، ۲۰۰۶، ترجمه ی داور پناه و محمدی، ۱۳۹۱).
از جمله سازه هایی که با میزان خوش بینی افراد ارتباط دارد ویژگی های شخصیت است . این دیدگاه که شخصیت و رفتار انسان، از مجموعه ای از صفات[۵] تشکیل شده است و این که صفات در مرکز شخصیت افراد قرار دارد از قدیم وجود داشته است و نظریه پردازان در زمان معاصر در طی سالیان دراز چند رویکرد بسیار متفاوت برای تعیین این امر که کدام صفات مهم هستند و کدام مهم نیستند اتخاذ کردهاند.مک کری[۶] و کاستا[۷] مدل پنج عاملی شخصیت را که بر بینش های آیزنک و کتل و دیگران متکی است بنا کردند (مک کری، ۲۰۰۰). به طوری که این پنج عامل ایشان، چارچوب کاملی به دست میدهد که میتوانیم مفاهیم صفات آیزنک و کتل را با هم ترکیب و درک کنیم (پروین[۸] و جان[۹]، ۲۰۰۱، ترجمه ی جوادی و کدیور، ۱۳۹۲).این پنج عامل عبارتند از: ۱- روان رنجور خویی[۱۰] ۲- برون گرایی[۱۱] ۳- گشودگی[۱۲] ۴- خوشایندی[۱۳] (توافق پذیری) ۵- وظیفه شناسی[۱۴] (با وجدان بودن).
از دیگر سازه هایی که انتظار می رود با میزان خوش بینی افراد رابطه داشته باشد، سبک های دلبستگی است. تلاش برای جست وجو و حفظ تماس با افراد مهم زندگی یک قاعده برانگیزاننده اولیه و ذاتی بشر است که در تمام طول زندگی با وی همراه است. دلبستگی یکی از بخش های ذاتی بشر است که با گذشتن از دوران کودکی و نوجوانی از وی جدا نمی شود (بالبی[۱۵]، ۱۹۹۸). دلبستگی را می توان یک موقعیت پایدار و عمیق بیولوژیکی و اجتماعی دانست که بر اساس ارتباط بین کودک و مراقبان او در سال های اولیه زندگی شکل میگیرد (آینزورث[۱۶]، ۱۹۷۳). این ارتباط بین والد و کودک منجر به شکل گیری الگوهای مختلف دلبستگی در کودک می شود که شامل سه الگوی دلبستگی می شود: ۱- دلبستگی ایمن[۱۷] ۲- دلبستگی ناایمن اجتنابی[۱۸] ۳- دلبستگی ناایمن دوسوگرا[۱۹]. تحقیقات هازان[۲۰] وشاور[۲۱] (۱۹۹۰) نشان میدهد که این الگوهای ارتباطی در دوران طفولیت به روابط آتی اطفال در بزرگسالی حاکم میشوند.
با توجه به این که هدف اصلی روان شناسی بهبود وضعیت و کیفیت زندگی انسان است (پترسون و سلیگمن، ۱۹۸۴). نزدیک شدن به مفهوم خوش بینی میتواند ما را به این دو هدف می رساند. پژوهش پیش رو بر آن است تا رابطه ی ویژگی های شخصیت مدنظر در نظریه ی پنج عاملی مک کری و کاستا و سبک های دلبستگی را با خوش بینی تعیین کند و هم چنین سهم هر سازه را در میزان پیشبینی خوش بینی تبیین نماید.
-
- بیان مسئله
نحوه ای که اغلب افراد فکر میکنند، نه انعطاف پذیر و نه دقیق است. اکثر افراد تصور میکنند که از حد متوسط بهتر هستند و اکثرا فکر میکنند که در تمام زمینه ها بهتر از متوسط هستند. خیلی از افراد نسبت به خود سوگیری مثبت دارند. مردم به ویژه افراد سالم به گونه ای سوگیرانه خود را خوش بینانه می بینند (تیلور، ۱۹۸۹) . تفکر بشری با سوگیری مثبت جدی مشخص می شود. یعنی این که، مغز ما طوری طراحی شده است که به جای اندیشیدن به طور واقع بینانه و منفی، به شیوه ی مثبت می اندیشیم (کار،۲۰۰۴؛ ترجمه پاشاشریفی و نجفی زند). بنابرین خوش بینی جزو سرشت انسان ها است وبه معنی تمایل به اتخاذ امیدوارانه ترین دیدگاه است و به یک پیش آمادگی عاطفی و شناختی در خصوص این که چیزهای خوب در زندگی مهم تر از چیزهای بد است، اشاره دارد(کارور و شی یر،۱۹۹۲)