در فصل اول از آیین نامه اجرایی قانون مطبوعات مصوب ۱۷/۶/۱۳۸۱ و اصلاحات بعدی آن، میخوانیم که مطبوعات مطلبی چاپی است که به لحاظ انتشار میتواند به صورت منظم با یکی از فصول زمانی روزی یکبار (روزنامه)، هفتهای یک بار (هفته نامه)، ماهی یکبار (ماهنامه)، دو ماه یکبار یا سه ماه یکبار (فصلنامه) و سالی یکبار (سالنامه) منتشر گردد.
نکته شایان ذکر اینجاست که وصف چاپ و انتشار این رسانه ها التزامی با بهره گرفتن از کاغذ و قالبی مجلد دارد و ممکن است طبق تصریح تبصره اول از همان ماده نشریه یا مجله به صورت الکترونیکی تهیه و منتشر گردد. نشریه الکترونیکی نشریهای است که در محیط دیجیتال با همان صورت، شرایط و ظواهر یک نشریه چاپی و طی فرایند فعالیت مرسوم روزنامهنگاری و تحریریهای تولید و به طور منظم و با نام ثابت و شماره ردیف معینی در یک یا چند زمینه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تولید و منتشر میشود (مرادی مدیران ۱۳۹۱، ۳۴).
۲-۲-۴-۱-۲ کتب و مقالات
تاکنون از کتاب تعریف مشخص و کاملی که بتواند مفهوم تمام انواع آن را شامل شود، ارائه نشده است. اما یک تعریف معتبر را میتوان تعریف سازمان یونسکو که بیان داشته، کتاب یک اثر چاپی صحافی شده است که بیشتر از ۴۹ صفحه داشته باشد و مانند نشریات تحت یک عنوان ثابت و به صورت دورهای منتشر نشود (حجازی ۱۳۸۶، ۲۸).
۲-۲-۴-۲ رسانه های مبتنی بر داده های دیجیتالی
اینترنت برگرفته از یک شبکه رایانه ای است که شبکه های گوناگون را به یکدیگر متصل میکند. به طور معمول، اینترنت را معمولاً با سرویسهای مشهور آن مانند پست الکترونیکی (e-Mail) میشناسند. هسته اصلی شبکههایی که اینترنت را تشکیل می دهند اولین بار در سال ۱۹۶۹ به نام Arpanenet توسط آژانس پژوهشهای پیشرفته دفاعی زیر نظر وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا به وجود آمد. علاوه بر شبکه بزرگ TCP/IP، قدم مهم دیگری که در راه تشکیل اینترنت بر داشته شده تشکیل مرکز ملی علوم بر روی اسکلت اصلی شبکه دانشگاهی بود که nfsnet نام داشت و در سال ۱۹۸۶ به وجود آمد. با این کار شبکه های مختلف و نامتجانس با موفقیت در غالب اینترنت با یکدیگر همساز شده و متصل گردیدند. از این رو در خلال سالهای دهه ۱۹۹۰ میلادی، اینترنت کم کم و با موفقیت جایگزین اکثر شبکه های قبلی رایانه ای شد. هم اکنون نیز بر اساس جدیدترین آمارهای موجود از شرکت فناوری اطلاعات ایران از نظر ضریب نفوذ، کشور ما پس از کشور غاصب اسرائیل و کشورهای امارات، بحرین، قطر، لبنان و اردن در مقام هشتم منطقه قرار گرفته است. مقامات ایرانی پیشبینی کردهاند که تا پایان برنامه پنج ساله پنجم، با توسعه شبکه دیتای خود و افزایش ضریب نفوذ این رسانه قدرتمند به بیش از ۳۰ درصد، عملاً بیش از ۲۲ میلیون کاربر را به اینترنت متصل خواهند کرد (مرادی مدیران ۱۳۹۱، ۳۷).
۲-۲-۴-۳ رسانه های صوتی
همانطور که از نام آن مشخص است رسانه صوتی رسانهای است که فقط صدا دارد و تصویر ندارد که به آن رادیو میگویند.
امروزه رادیو مانند یکی از اعضای خانواده ها میباشد و همچون مصاحبی مهربان، با تنوعی درخور توجه آنچه را که ما میخواهیم میتواند در اختیارمان بگذارد و اگر نیازی به آن نداشتیم به سادگی با فشار دکمهای میتوان آن را کنار گذاشت که شاید بتوان آن را سالمترین رسانه دانست.
۲-۲-۴-۴ رسانه های دیداری
تلویزیون، سینما، بازیهای رایانه ای و ماهواره از جمله مرسومترین رسانه های دیداری در جهان میباشند که تأثیر بسیار زیادی حتی در تغییر رفتار یک نسل نسبت به نسلهای پیشین خود به وجود آوردهاند. در این قسمت قصد داریم مصادیق رسانه های دیداری را با توضیحات مختصری از آنها بیان کنیم.
۲-۲-۴-۴-۱ تلویزیون
کلمه تلویزیون یک واژه دو قسمتی است که از زبان یونانی و لاتینی میآید. تل در یونانی به معنای دور در حالی که تلویزیون که از زبان لاتین میآید به معنای دیدن یا بینایی میباشد. شاید بتوان گفت پر مخاطبترین رسانه در جهان تلویزیون است و ظهور این رسانه دیداری بعد از جنگ جهانی دوم موجب یکسانسازی و همگون سازی مخاطبان و کنار رفتن مرکزیت رادیو در ارتباط بشر شد و این آمار به مراتب در ایران بیشتر است و این تنوع و کثرت مخاطب به دلیل وجود صدا و تصویر به طور هم زمان است و درسالهای اخیر شاید توانایی پخش مستقیم و زنده برنامههای تلویزیون نیز بر این جذابیت افزوده است. تلویزیون گر چه در بدو ورود به ایران چندان مورد توجه قرار نگرفت و حتی برخی آن را نامحرمی در محیط خانواده محسوب میکردند، اما با گذشت زمان جای خود را بین خانواده های ایرانی بازکرد به طوری که برنامههای نیمه وقت صدا و سیمای ایران به برنامههای ۲۴ ساعته و از دو شبکه به هفت شبکه ارتقاء یافت. تلویزیون به علت قابلیت استفاده از تصویر در تمام حیطهها جذابیت مخصوص به خود را دارد و همچنین قابلیت تغییر فرهنگ جامعه را دارا ست و به همین علت است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی زیر نظر رهبری جامعه اسلامی اداره میشود تا اینکه مورد سوء استفاده جناحها و گروه ها و دسته ها قرار نگیرد (مرادی مدیران ۱۳۹۱، ۳۹).
۲-۲-۴-۴-۲ سینما
سخن از یکی از اعضای برجسته خانواده ارتباطات است. عضوی که حدود یک قرن از تولد آن میگذرد، میلیونها انسان را درخلال ساعاتی طولانی به خود مشغول داشته و هنوز هم چنین است. سینما یک پدیده تفریحی برای میلیونها پیر و جوان در تمامی جهان است. در عین حال، سینما یک وسیله گذران معاش برای هزاران انسان در سراسر گیتی است. سینما یک وسیله تبلیغاتی نیز هست و از این رو سیاستمداران جهان توجه ویژه بدان داشتهاند. بالاتر از همه، سینما در راه تبلیغ کالاهای تجاری سهمی بزرگ دارد. از علاقه میلیونها انسان بدان در راه انتقال پیامهایی سود گرفته میشود که در نهایت به اسارت انسان در برابر کالا و به طور کلی تمدن مادی و کالاپرستی میانجامد. سینما و فراز و نشیب تاریخی آن گواه حرکت و ارتقای تکنولوژیک انسان نیز هست. بسیاری آن را شاخص رشد نیز میدانند. اما از دیدگاه ما این وسیله نیز همانند تمامی وسایل ارتباطی دیگر، فی النفسه والا و معتبر نیست زیرا کاربرد نادرست آن می تواند بر اخلاق جامعه و برحیات سیاسی جامعه مؤثر افتد و برحیات سیاسی جامعه اثراتی سخت، نامطلوب و حتی خطرناک برجا گذارد؛ پس تأکید ما بر کاربرد درست یکی از وسایل مهم ارتباطی در دنیای امروز است (ساروخانی ۱۳۹۱، ۱۸۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۴-۴-۳ بازیهای رایانه ای
بازی رایانه ای قدمتی نزدیک به چهل سال دارد. قدیمیترین بازیهای رایانه ای بخشی از برنامههایی بود که دانشجویان مشتاق مؤسسه ی فناوری ماساچوست ابداع کرده بودند. سیر تاریخی بازیها بسیار رو به پیشرفت است که البته در دورانی نیز رو به رکود بودهاند. بر پایهی گزارش اشتاینر بازار بازیهای رایانه ای پس از ۲ سال رکود نا امید کننده در آستانهی پیشرفتی سریع قرار گرفت. یکی از عاملهای بنیادی در دگرگونی عمده بازیها روند فزایندهی گسترش اندازه های بیت (کوچکترین واحد اندازه گیری فضای حافظه در رایانه) در دستگاه ها از رقم ابتدایی هشت بیت به شانزده و سی و دو است. بازیهای آینده به گونهای طراحی میشود که شصت و چهار بیت را در برگیرد . چنین افزایشهایی در توان محاسبه ای دستگاه بازی به بازیها و پیکربندیهای پیچیده تری منجر خواهد شد (گانتر ۱۹۹۷، ۱۵).
۲-۲-۴-۴-۴ ماهواره
لغت ماهواره به سامانهای گفته میشود که به مداری به دور یک سیاره در حال گردش باشد. انرژی زیادی برای قراردادن یک ماهواره در مدار مورد نیاز است. این انرژی معمولاً با کاربرد راکت به دست میآید به طوری که راکت ماهواره را با سرعت مورد نیاز بالا برده و در مدار رها میکند. در عصر کنونی، ماهواره و فن آوری وابسته به آن چنان در تار و پود زندگی بشر نفوذ کرده و پیش می تازد که نقش تعیینکننده آن در دگرگونی تمدن بشری قابل توجه است. از این رو فنآوری ماهواره به عنوان شاخهای مهم در پژوهشهایی فضایی، جایگاه ویژهای در زمینه های مختلف ارتباطی پیدا کرده است. امروزه ماهواره ها با مأموریتهای علمی و کاربردی گوناگون در مدارهای متفاوت قرار گرفته و خدماتی از قبیل پخش صدا و تصویر، خدمات زمین شناسی، هواشناسی، تحقیقات فضایی، خدمات نظامی و هدایت رادیویی برای هدایت و ارتباط با کشتیها و هواپیماها، ارتباطات ثابت ماهوارهای برای ایستگاههای ثابت زمینی و غیره ارائه می کنند به گونهای که فارغ از برنامه های ارسالی و داده های جنجال برانگیز آنها هم اکنون مسائل ترافیک فضایی، ماهواره ها، خطر تصادم آنها و ایجاد زبالههای فضایی جزء مسایل خبری عصر ما شده است (مرادی مدیران ۱۳۹۱، ۳۷).
۲-۲-۵ تاریخچه مسؤلیت کیفری اطفال (بزهکاری اطفال) در ادوار مختلف
دراینجا قصد داریم تاریخچه مسؤلیت کیفری اطفال در ادوار مختلف تاریخی را بررسی نماییم. پس مسؤلیت کیفری اطفال در سیستمهای مختلف حقوقی مورد بررسی و امعان نظر قرار میگیرد.
۲-۲-۵-۱ شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در ایام باستان
تاریخچه اطفال بزهکار و نوجوانان در جوامع اولیه با سرگذشت غم انگیزی همراه بوده است. در این ایام به هیچ وجه مسؤلیت اخلاقی در بین نبود. مسؤلیت آن زمان مسؤلیت مادی بود، با این توضیح که کودک اگر مرتکب جرم عمدی میشد مستحق مجازات بود. خواه چنین شخصی از سلامت عقل بهره مند باشد یا خیر و حتی در بسیاری از موارد مجازات جرائم غیرعمدی نیز شبیه جرائم عمدی بود. در مجموعه قوانین حمورابی که یکی از جالب ترین و قدیمی ترین قوانین جزایی است گفته شده که:
«اگر جراحی خسارت جسمانی فاحشی به مریض وارد آورد مقرر است که دست او را قطع کنند و یا اگر فرزند شخص بزرگی را هلاک سازد پسر همان جراح را به عوض باید به قتل برسانند و در جای دیگر میخوانیم که اگر بنائی ساختمانی را میساخت که در نتیجه خراب می شد و در اثر ریزش آن کسی به قتل میرسید، قصاص بدین نحو انجام می گرفت که اگر صاحب خانه به قتل میرسید، معمار باید کشته میشد و اگر فرزند صاحبخانه در زیر آوار از بین میرفت، فرزند معمار مستحق مرگ بود.»
اساس مجازات ها در قوانین حمواربی، اصولاً قصاص است. دندان برای دندان، چشم برای چشم ولی در عین حال استثناء نیز وجود داشت. بین توانگران و مستمندان، آزادگان و بردگان، طبقه اشراف و عوام در مجازاتهای تحمیلی فرقهای زیادی به چشم میخورد. مثلاً اگر کسی از اشراف باعث کور شدن فردی از طبقه عامه یا بردهای میشد، باید جریمه می پرداخت. ولی اگر دو نفر هم سطح بودند یا کسی از طبقه پایین، فردی از طبقه برتر را مورد آزار قرار میداد، میبایست به همان نحو مورد شکنجه قرار می گرفت. کوشش در راه سرکوبی جرم که توسط قصاص صورت میگرفت، باعث شد که هیچ گونه توجهی به شخصیت بزهکار نشود و مسؤلیت او مطلقاً مورد نظر قرار نگیرد و آن مجازات معین و اجرا گردد. به همین جهت اگر شاخه درختی باعث کشته شدن کسی میشد، آن را قطع کرده و از بینمیبردند. اگر حیوانی انسانی را به قتل میرساند، آن حیوان را به محکمه می کشاندند و پس از طی جلسات معین و تنظیم محاکمه، حکم نابودیش را صادر و حکم را به مرحله اجرا گذارده و حیوان را به قتل میرساندند.
نوع دیگر قصاص به نام «قصاص کورکورانه» مشهور بود. بدین صورت که همیشه قصاص به طریقه عمل مقابله به مثل با فرد خطاکار انجام نمیشد. یعنی حتماً لازم نبود که کسی که به دیگری لطمه وارد آورده مورد حمله زیان دیده قرار گیرد، بلکه هدف آن بود که صدمه وارده به هر قیمتی که شده جبران گردد و خشم به غلیان آمده فروکش نماید و ترضیه خاطر فراهم شود. بنابراین اهمیتی نداشت که چه کسی مورد آزار و صدمه زیان دیده و یا خانواده او قرار گیرد.
این طرز تفکر با پیدایش ملتهای متمدنتر از بین رفت. طبق قانون الواح دوازده گانه، سارقین و متجاوزین به محصولات کشاورزی به فجیعترین وضع مجازات میشدند ولی اطفال بزهکار به بالغ و غیر بالغ تقسیم و در صورت ارتکاب جرائم فوق به جبران خسارت و پرداخت تاوان و جریمه یا تنبیه بدنی محکوم میگردیدند. طفل غیر بالغ به کسی اطلاق می شد که قوه تمییز نداشت. تعیین عدم قوه تمییز از اختیارات دادرس بود و به وسیله آزمایش جنسی توسط کارشناس به عمل میآمد. قانون مورد بحث، اعمال ارتکابی بزرگسالان را به «اعمال ارادی» و «اعمال غیرارادی» تقسیم کرده بود. مجازات اعمال غیرارادی بنا به تشخیص دادرس خفیف تر از اعمال ارادی بود. جرائم ارتکابی اطفال غیربالغ، غیرارادی محسوب و موجب تخفیف مجازات میشد.
در حقوق روم قدیم، سن اطفال و میزان مسؤلیت آنان در ارتکاب جرائم مورد توجه قرار گرفت و در قوانین کیفری، مجازات اطفال بزهکار خفیف تر از مجازات بزرگسالان پیشبینی شد. در این قانون، تشخیص قوه ممیزه با توجه به سن به قرار زیر تعیین شده بود:
۱-کودک کمتراز ۷ سال اعم دختر و پسر غیرمسؤل اعلام و در صورت ایجاد ضرر و زیان، پدر ملزم به جبران خسارت بود.
۲- کودک غیر ممیز و غیر بالغ ۷ تا ۹ سال برای دختران و ۷ تا ۱۰ سال برای پسران
۳- کودک ممیز غیر بالغ ۹ تا ۱۲ سال برای دختران و ۱۰ تا ۱۴ سال برای پسران
کودکان اخیرالذکر، یعنی ممیزان غیر بالغ حق ازدواج داشته و برای آنان مسؤلیت کیفری و بدنی قائل بودند. طبق قوانین رم اثبات قوه تمیز بدون توجه به سن از اختیارات دادرس بوده است.
در قرن سیزدهم میلادی، سن لوئی فرمان داد که اطفال تا ۱۰ سال غیر مسؤل اعلام و مجازات اطفال بزهکار تا ۱۴ سال را پرداخت تاوان و تنبیه بدنی و شلاق تعیین نمود و تأکید کرد که اطفال و نوجوانان در زندان ها از بزرگسالان تفکیک و جداگانه نگهداری شوند.
قانون کارولین که درسال ۱۵۰۳ به دستور شارل کن پادشاه اسپانیا و امپراطور ژرمن تدوین شد اطفال تا ۱۴ سال را غیرمسؤل اعلام و مجازات اطفال بزهکار را جریمه و شلاق و نگهداری در مؤسسات تربیتی به سیستم انفرادی تعیین نمود و دادرس با توجه به نظریه کارشناس نوع مجازات را تعیین مینمود.
نکته ای که ذکر آن ضروری است آن است که در کشورهای اروپایی با این که علی الاصول اطفال به علت صغر سن از کیفیات مخففه استفاده مینمودند، لیکن دادگاهها نیز حق داشتند که در موارد خاصی بزهکار را از برخورداری از کیفیات مخففه محروم نمایند. چنانچه در قرن چهاردهم، پارلمان فرانسه طفل یازده سالهای را که به وسیله ضربات سنگ و به طور بیرحمانهای دیگری را کشته بود به علت وجود جنایت و خباثت به مرگ محکوم کرد (امبر بی تا، ۲۱۳).
در انگلستان هیئت منصفه دو طفل نه و ده ساله که یکی از رفقای خود را کشته بودند به اعدام محکوم کرد. زیرا هیئت مزبور قانع شده بود که این دو طفل بعد از کشتن بیرحمانه دوست خود، جسد وی را مخفی نموده و به علاوه برای فرار از مجازات، خود را از انظار عموم مخفی کرده و به عبارت دیگر با قوه تمیز و خباثت، خیانت خود را انجام داده اند لذا مستحق مجازات اعدام میباشند ( امبر بی تا، ۲۱۵).
۲-۲-۵-۲ شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مذاهب گوناگون
پس از پیدایش مذاهب، خاصه مذهب مسیح و مذهب اسلام موضوع مسؤلیت مدنی و همچنین مسؤلیت کیفری از اعمال دیگران از بین رفت. از نظر مذهب، مفهوم جرم مترادف با مفهوم گناه است و همانطور که ارتکاب گناه فقط شخص گناهکار را در معرض الهی قرار میدهد، به همان ترتیب نیز ارتکاب جرم باید فقط شخص مجرم را در معرض مجازات قراردهد و سرایت مسؤلیت به اقوام و کسان مجرم امری برخلاف مذهب است.
در مورد مقدار و میزان مسؤلیت کیفری نیز وضع به همین منوال بود. مذهب معتقد بوده و هست که همان طور که خداوند افراد را متناسب با میزان عقل و شعور و اراده آنان تنبیه مینماید، به همان ترتیب نیز باید میزان مجازات جرائم ارتکابی متناسب با درجه عقل و شعور و اراده مجرمان باشد.
لازم به یادآوری است که با ظهور مذهب مسیح، عقاید اخلاقی فلاسفه آمیخته با افکار مذهبی گردید. رحم، شفقت و نیکوکاری که یکی از اصول مذهب مسیح است سبب شد که روحانیون به فکر اصلاح و تربیت بزهکاران افتاده و در حمایت و هدایت اطفال بی پناه سعی و جدیت کافی به عمل آورند. تحت تأثیر عقاید آنان از طرف مجمع عمومی روحانیون مسیحی پیشنهاد شد که به زندانیان مخصوصاً اطفال، کار دستی آموخته شود و آنان اجازه خواندن کتب مذهبی را داشته باشند و در زندانها، کشیشها با زندانیان ملاقات و با نصایح خود افراد زندانی و منحرف را به راه راست هدایت کنند. در همین اوایل به پیشنهاد مجمع عمومی روحانیون مسیحی در رم، اولین زندان به سیستم انفرادی تأسیس گردید.
اما در مورد خاصیت عمومی قانون جزای اسلام باید خاطر نشان کرد که در این دوره قوانین جزایی تحت تأثیر تعالیم اخلاقی قرارگرفته است. هدف مجازات حفظ نظم و خیر اجتماع و قصاص مایه حفظ زندگی انسانهاست. اجرای قصاص و سایر مجازاتها باید به موجب حکم حاکم و تحت نظارت او صورت گیرد. همه این نکات یک معنی را اثبات میکند و آن این است که مجازاتها در این دوره از تاریخ براساس انتقام شخصی و تشفی غریزه انتقام بنا نشده است (جعفری لنگرودی بی تا، ۱۴۸).
در حقوق جزای اسلام، عناصری که وجود آن شرط تحقق هر یک از جرائم است عبارتند از :
اول عنصر قانونی به این معنی که برای تحقق جرم قبلاً باید قانون عملی را جرم تلقی کند.
دوم عنصر مادی است به این معنی که برای تحقق جرم صرف قصد کافی نیست و باید یک عمل مادی هم صورت گیرد.
سوم عنصر معنوی است که همان علم داشتن به جرم بودن عمل و اراده و قصد مجرمانه است.
بنابراین در تمام جرائم اسلامی، یکی از شرایط اعمال مجازات همان دارا بودن مسؤلیت و آن هم مسؤلیت اخلاقی است. تا زمانی که کسی مسؤلیت نداشته باشد قابل تعقیب و مجازات نیست، منتهی عدم مسؤلیت صغیر در موردی است که حق الله در بین باشد و گرنه در موارد حق الناس اساساً مسؤل شناخته میشود.
نهایت اینکه قانون در امور کیفری صغار کیفیت مخصوصی پیش بینی نموده است. بدین نحو که مرتکب باید عاقل، بالغ، مختار و آگاه به حرمت عمل ارتکابی باشد. بنابراین اگر یکی از ارکان اربعه مسؤلیت و از جمله بلوغ موجود نباشد حاکم شرع اجازه ندارد که حکم حد یا قصاص جاری سازد. مثلاً یکی از شروط اجرای حدود کیفر سرقت آن است که دزد باید عاقل باشد. پس اگر طفلی مرتکب جرم سرقت شود اشهر آنست که او را تأدیب و تعزیر می کنند چون که تکلیف از او برداشته شده است. ولی شیخ الفقها و المجتهدین شیخ طوسی علیه الرحمه در کتاب نهایه فرموده است: «دزدی طفل را در دفعه اول عفو می کنند و در دفعه دوم او را تأدیب و تعزیر میکنند و در دفعه سوم سر انگشتان او را آنقدر میتراشند که آلوده به خون گردد و اگر باز هم دزدی کرد دست او را به طریق بالغ قطع میکنند و مستند این قول روایات کثیره است».
در مورد تحقق شروط کیفر جرم زنا آمده است که: اول آنکه هر یک از زنا کننده و زنا دهنده باید بالغ باشند. پس اگر هر دو یا یکی طفل باشد بر او حدی نیست بلکه او را تأدیب و تعزیر میکنند. این شرط نیز عیناً در مورد جرم لواط قید شده است. همچنین در مورد قتل آمده است که اگر طفل نابالغی کسی را بکشد خواه مقتول بالغ باشد خواه کودک، او را به عوض نمیکشند، لکن دیه و خونبهای او را از عاقله آن میگیرند (بنی حسین بی تا، ۱۴).