کتاب فرائد السمطین” حموینى".
کتاب” درر السمطین"” شیخ محمد زرندى".
تفسیر سراج المنیر” شمس الذین شافعى".
کتاب” سیره حلبى".
کتاب” نور الأبصار"” سید مؤمن شبلنجى".
و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطى از” شمس الدین الشافعى".
در بسیارى از این کتب تصریح شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است، البته درباره اینکه این شخص” حارث بن نعمان” بوده یا” جابر بن نذر” یا” نعمان بن حارث فهرى” اختلاف است، و مىدانیم این امر تاثیرى در اصل مطلب ندارد.
البته بعضى از مفسران یا محدثانى که فضائل على ع را با ناخشنودى مىپذیرند ایرادهاى مختلفى بر این شان نزول گرفتهاند که در پایان بحث تفسیرى به خواست خدا به آن اشاره خواهد شد.( مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج۲۵ ،۷تا۱۰)
الف -۳ ) بررسی کلی محتوای آیات ذکر شده
الف -۳ - ۱) اطاعت از ولی امر در قرآن کریم
در این قسمت بحث به دوبخش اصلی تقسیم می شود:
الف -۳-۱-۱) بررسی آیات مصرح به اطاعت از خدا ورسول صلی الله علیه وآله وسلم:
الف -۳-۱-۱-۱) دسته اول ؛ امر به اطاعت در تمام شئون تعامل با خدا ورسول صلی الله علیه وآله وسلم:
الف -۳-۱-۱-۱-۱) سوره انفال-آیه ۲۰ :یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُونَ
این آیات تعقیب بحثهاى گذشته در زمینه دعوت مسلمانان به اطاعت کامل از پیامبر اسلام در جنگ و صلح و در همه برنامههاست، لحن آیات نشان مىدهد که بعضى از مؤمنان از وظیفه خود در این زمینه کوتاهى کرده بودند لذا در نخستین آیه مىگوید:” اى کسانى که ایمان آوردهاید اطاعت خدا و پیامبرش کنید” (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ) و باز براى تاکید اضافه مىکند” هیچگاه از اطاعت فرمان او روىگردان نشوید در حالى که سخنان او و اوامر و نواهیش را مىشنوید” (وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُونَ)شک نیست که اطاعت فرمان خدا بر همه لازم است چه مؤمنان و چه کافران ولى از آنجا که مخاطبین پیامبر و شرکت کنندگان در برنامههاى تربیتى او، مؤمنان بودند روى سخن در اینجا با آنهاست.در آیه بعد بار دیگر روى همین مسئله تکیه کرده، مىگوید:” همانند کسانى نباشید که مىگفتند شنیدیم ولى در حقیقت نمىشنیدند” (وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ).این تعبیر جالبى است که قرآن در باره کسانى که مىدانند ولى عمل نمىکنند و مىشنوند ولى ترتیب اثر نمىدهند و ظاهرا در صف مؤمنانند ولى مطیع فرمان نیستند ذکر کرده است، مىگوید: آنها گوش شنوا دارند الفاظ و سخنان را مىشنوند و معانى آن را مىفهمند اما چون بر طبق آن عمل نمىکنند گویى اصلا کر هستند، زیرا همه این مسائل مقدمه عمل است و هنگامى که عمل نباشد مقدمات بى فایده است.در باره اینکه این افراد که قرآن مىگوید داراى چنین صفتى هستند و مسلمانان باید بهوش باشند که مثل آنها نشوند چه اشخاصى مىباشند؟ بعضى احتمال داده اند منظور منافقانى هستند که خود را در صف مسلمانان جا زده بودند و بعضى گفتهاند اشاره به گروهى از یهود مىباشد و بعضى اشاره به مشرکان عرب دانستهاند، ولى هیچ مانعى ندارد که همه گویندگان بدون عمل، از این گروههاى سهگانه، در مفهوم آیه وارد باشند. (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج۷، ۱۲۱)
الف -۳-۱-۱-۱-۲) سوره نور- آیه ۵۴ : قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَیْکُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ
در آیات گذشته عکس العمل منافقان تاریک دل را که در ظلمات متراکم و” بعضها فوق بعض” قرار داشتند، در برابر داورى خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دیدیم که چگونه از داورى عدل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم سر باز مىزدند گویى مىترسیدند خدا و پیامبر ص حق آنها را پایمال کند!.آیات مورد بحث نقطه مقابل آن یعنى بر خورد مؤمنان را با این داورى الهى تشریح مىکند و مىگوید:” هنگامى که مؤمنان براى داورى به سوى خدا و رسولش فرا خوانده شوند یک سخن بیشتر ندارند و آن این است که مىگویند شنیدیم و اطاعت کردیم” (إِنَّما کانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا).چه تعبیر جالبى” سَمِعْنا وَ أَطَعْنا” (شنیدیم و اطاعت کردیم) کوتاه و پر معنى.جالب اینکه کلمه” انما” که براى حصر است مىگوید: آنها جز این سخنى ندارند و سر تا پایشان همین یک سخن است و راستى حقیقت ایمان نیز همین است و بس” سمعنا و اطعنا". کسى که خدا را عالم به همه چیز مىداند، و بى نیاز از هر کس، و رحیم و مهربان به همه بندگان، چگونه ممکن است داورى کسى را بر داورى او ترجیح دهد؟ و چگونه ممکن است عکس العملى جز شنیدن و اطاعت کردن در برابر فرمان و داوریهایش نشان دهد؟ و چه وسیله خوبى است براى پیروزى مؤمنان راستین و چه آزمون بزرگى؟! لذا در پایان آیه مىفرماید:” رستگاران واقعى آنها هستند” (وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).کسى که زمام خود را به دست خدا بسپارد، و او را حاکم و داور قرار دهد بدون شک در همه چیز پیروز است، چه در زندگى مادى و چه معنوى.دومین آیه همین حقیقت را به صورت کلىتر تعقیب کرده مىفرماید:” کسانى که اطاعت خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم کنند و از خدا بترسند و تقوى پیشه نمایند آنها نجات یافتگان و پیروزمندانند” (وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ) در این آیه مطیعان و پرهیزگاران را به عنوان” فائز” توصیف کرده، و در آیه قبل کسانى که در برابر داورى خدا و پیامبر تسلیمند به عنوان” اهل فلاح” توصیف شدهاند، به طورى که از منابع لغت استفاده مىشود” فوز” و” فلاح” تقریبا یک معنى دارد،” راغب” در” مفردات” مىگوید:” فوز به معنى پیروزى و رسیدن به کار خیر است توام با سلامت” و در مورد فلاح مىگوید:” فلاح همان ظفر و رسیدن به مقصود است” (البته در اصل به معنى شکافتن مىباشد و از آنجایىکه افراد پیروزمند موانع را بر طرف مىسازند و مسیر خود را براى رسیدن به مقصد مىشکافند و پیش مىروند، فلاح در معنى پیروزى به کار رفته است) و از آنجا که در آیه اخیر سخن از اطاعت به طور مطلق است و در آیه قبل از تسلیم در برابر داورى خدا که یکى عام است و دیگرى خاص، نتیجه هر دو نیز باید یکى باشد.قابل توجه اینکه: در آیه اخیر براى” فائزون"، سه وصف ذکر شده است: اطاعت خدا و پیامبر، خشیت، و تقوى، بعضى از مفسران گفتهاند که اطاعت یک معنى کلى است و خشیت شاخه درونى آن، و تقوى شاخه بیرونى آن است، و به این ترتیب نخست از اطاعت به طور کلى سخن گفته شده، سپس از شاخه درونى و بعد برونیش.لحن آیه بعد- و همچنین شان نزولى که در بعضى از تفاسیر در مورد آن وارد شده- نشان مىدهد که جمعى از منافقان بعد از نزول آیات قبل و ملامتهاى شدید آن از وضع خود سخت ناراحت شدند و خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمدند و شدیدا سوگند یاد کردند که ما تسلیم فرمان توایم قرآن در مقام پاسخ بر آمده و با قاطعیت به آنها گفت:” آنها با نهایت تاکید سوگند یاد کردند که اگر به آنها فرمان بدهى از خانه و اموال خود بیرون مىروند (یا جان خود را بر کف گرفته به سوى میدان جهاد گام بر مىدارند) بگو سوگند لازم نیست، شما عملا طاعت خالصانه و صادقانه نشان بدهید که خدا به آنچه عمل مىکنید آگاه است (وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَیَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَهٌ مَعْرُوفَهٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ بسیارى از مفسران، منظور از خروج را در جمله لیخرجن خارج شدن براى جهاد دانستهاند در حالى که بعضى دیگر به معنى خارج شدن از اموال و زندگى و یا همراه پیامبر ص به هر جا رفتن و در خدمت او بودن تفسیر کردهاند.البته کلمه خروج یا مشتقات آن در قرآن مجید هم به معنى خروج به سوى میدان جهاد آمده و هم به معنى رها کردن خانه و زندگى و وطن، البته تناسب با آیات قبل که سخن از داورى پیامبر ص در مسائل مورد اختلاف مىگفت ایجاب مىکند که تفسیر دوم را بپذیریم به این معنى که آنها براى اظهار تسلیم در برابر داوریهاى پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خدمتش رسیدند و سوگند یاد کردند که یک قسمت از اموال سهل است اگر دستور فرمایى تمام زندگى را رها کنید را خواهیم کرد ولى با این حال مانعى ندارد که هر دو در معنى آیه جمع باشد یعنى هم حاضریم در راه فرمان تو مال و زندگى خود را رها کنیم و هم حاضریم جان بر کف به میدان جهاد بشتابیم.اما از آنجا که افراد منافق در بر خورد با جو نامساعد اجتماعى گاه تغییر چهره مىدهند و متوسل به سوگندهاى غلاظ و شداد مىشوند و گاهى سوگندشان خود دلیلى بر دروغشان است قرآن صریحا به آنها پاسخ گفت که سوگند لازم نیست، عمل نشان دهید، ولى خدا از اعماق دل شما آگاه است مىداند که در این سوگند دروغ مىگوئید و یا واقعا تغییر جهت مىدهید.لذا در آیه بعد که آخرین آیه مورد بحث است مجددا روى همین معنى تاکید کرده و مىگوید به آنها بگو اطاعت خدا و اطاعت پیامبرش را کنید (قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ). سپس اضافه مىکند در برابر این فرمان از دو حال خارج نیست” اگر سرپیچى کنید و روى گردان شوید پیغمبر ص مسئول اعمال خویش است (و وظیفه خود را انجام داده) و شما هم مسئول اعمال خود (و وظیفه شما اطاعت صادقانه است) (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَیْکُمْ ما حُمِّلْتُمْ).اما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد (وَ إِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا) زیرا او رهبرى است که جز به راه خدا و حق و صواب دعوت نمىکند. در هر حال بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چیزى جز ابلاغ آشکار نیست (وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ)او موظف است فرمان خدا را آشکارا به همگان برساند خواه بپذیرند یا نپذیرند و پذیرش و عدم پذیرش این دعوت، سود و زیانش متوجه خود آنها خواهد شد و پیامبر ص هرگز موظف نیست که مردم را اجبار به هدایت و قبول دعوت و اجبار کند.جالب اینکه: از مسئولیتها در آیه فوق تعبیر به بار (سنگین) شده است، و در واقع چنین است هم وظیفه رسالت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و هم اطاعت صادقانه از دعوت او بارى است بر دوش که باید آن را به منزل رساند و جز مردم مخلص توانایى حمل آن را ندارند.( مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج۱۴،۵۲۱تا۵۲۵)
الف -۳-۱-۱-۱-۳) سوره محمد صلی الله علیه وآله وسلم –آیه ۳۳ : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ
مراد از اطاعت خدا به حسب مورد اطاعت او در احکام مربوط به قتال است، و مراد از” اطاعت رسول” اطاعت او است در هر دستورى که آن جناب مامور به آن و به ابلاغ آن شده، و نیز هر دستوریست که آن جناب به عنوان مقدمه قتال و به ولایتى که در آن داشته ، داده است. (طباطبایی،۱۳۷۴، ج۱۸، ۳۷۲)
الف -۳-۱-۱-۲) دسته دوم ؛ شاهد مثال اطاعت از خدا ورسول صلی الله علیه وآله وسلم:.مثلا فرموده است نماز اقامه کنید واز خدا و رسولش صلی الله علیه وآله وسلم اطاعت کنید.زکات بدهید واز خدا و رسولش صلی الله علیه وآله وسلم اطاعت کنید. انفاق کنید واز خدا و رسولش صلی الله علیه وآله وسلم اطاعت کنید. از خدا و رسولش صلی الله علیه وآله وسلم اطاعت کنید که اگر این کار را نکنید از کافران خواهید بودو….به تعبیر بهتر این دسته آیات در مقام بیان این نکته هستند که اگر می خواهید از خدا و رسولش صلی الله علیه وآله وسلم اطاعت کنید وبه مقام اظاعت کنندگان از ایشان نائل شوید باید این کار ها را انجام دهید:
الف -۳-۱-۱-۲-۱) سوره آل عمران – آیه ۳۲ : قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرینَ
بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت کنید! و اگر سرپیچى کنید، خداوند کافران را دوست نمىدارد.»
الف -۳-۱-۱-۲-۲) سوره آل عمران – آیه ۱۳۲: وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید!
الف -۳-۱-۱-۲-۳) سوره نساء – آیه ۵۹ : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیاى پیامبر] را! و هرگاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داورى بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
الف -۳-۱-۱-۲-۴) سوره مائده – آیه ۹۲ : وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ
اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روى برگردانید، (مستحق مجازات خواهید بود؛ و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگرى نیست (و این وظیفه را در برابر شما، انجام داده است).
الف -۳-۱-۱-۲-۵) سوره انفال – آیه ۱ : یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ
از تو درباره انفال [= غنایم، و هرگونه مال بدون مالک مشخص] سؤال مىکنند ؛ بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و خصومتهایى را که در میان شماست، آشتى دهید! و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید
الف -۳-۱-۱-۲-۶) سوره انفال – آیه ۴۶ : وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ
و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است
الف -۳-۱-۱-۲-۷) سوره نور – آیه ۵۶ : وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
و نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و رسول (خدا) را اطاعت کنید تا مشمول رحمت (او) شوید
الف -۳-۱-۱-۲-۸) سوره مجادله – آیه ۱۳ : أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ
آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى کردید؟! اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و (بدانید) خداوند از آنچه انجام مىدهید با خبر است!
الف -۳-۱-۱-۲-۹) سوره تغابن– آیه ۱۲ : وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ
اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر را؛ و اگر روىگردان شوید، رسول ما جز ابلاغ آشکار وظیفهاى ندارد
الف -۳-۱-۱-۲-۱۰) سوره تغابن – آیه ۱۶ : فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
پس تا مىتوانید تقواى الهى پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که براى شما بهتر است؛ و کسانى که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند
الف-۳-۱-۲) نحوه اطاعت از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در قرآن کریم:
باید به این نکته مهم توجه داشت که بابررسی تفاسیر وشان نزول هایی که برای آیات مذکور نوشته شده است به خوبی این مطلب قابل درک است که مسئله ولایت پذیری لب الالباب تمامی حکومت های دینی وتعامل مردم با آنهاست وآیات قرآن کریم نیز به خوبی این مسئله را مورد تاکید قرار می دهد که مهمترین ویژگی مومنان واقعی اطاعت محض وبی چون چرا از ولی امر است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الف -۳ – ۱-۲-۱) سوره توبه – آیه ۷۱ : وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم.
بعد از آن تذکر و بیان حال منافقین، اینک حال عامه مؤمنین را بیان مىکند و مىفرماید:” مردان و زنان با ایمان اولیاى یکدیگرند"، تا منافقین بدانند نقطه مقابل ایشان مؤمنین هستند که مردان و زنانشان با همه کثرت و پراکندگى افرادشان همه در حکم یک تن واحدند، و به همین جهت بعضى از ایشان امور بعضى دیگر را عهدهدار مىشوند. به همین جهت است که هر کدام دیگرى را به معروف امر مىکند و از منکر نهى مىنماید. آرى، بخاطر ولایت داشتن ایشان در امور یکدیگر است- آنهم ولایتى که تا کوچکترین افراد اجتماع راه دارد- که به خود اجازه مىدهند هر یک دیگرى را به معروف واداشته و از منکر باز بدارد.آن گاه مؤمنین را به وصف دیگرى توصیف نموده مىفرماید:” وَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ” نماز به پا مىدارند و زکات مىپردازند، و این نماز و زکات دو رکن وثیق در شریعت اسلام است، اما نماز رکن عبادات غیر مالى است که رابط میان خدا و خلق است، و اما زکات رابطهاى است که در معاملات میان خود مردم برقرار است.سپس وصف دیگرى از ایشان را برشمرده، مىفرماید:” وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ"، در این جمله تمامى احکام شرعى را در یک جمله کوتاه” اطاعت خدا” و تمامى احکام ولایتى که پیغمبر در اداره امور امت و اصلاح شؤون ایشان دارد، از قبیل فرامین جنگى و احکام قضایى و اجراى حدود و امثال آن را در یک جمله کوتاه” اطاعت رسول” جمع کرده است.هر چند مىتوان گفت که اطاعت احکام خدا که از آسمان نازل شده از یک نظر دیگر اطاعت رسول است، زیرا این رسول است که براى دعوت به اصول و فروع دین قیام نموده، پس اطاعت احکام خدا اطاعت او نیز هست.” أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ"- در این جمله از این معنا خبر مىدهد که قضاى الهى شامل حال این گونه افراد شده و رحمت او اشخاص متصف به این صفات را در برخواهد گرفت. و گویا این جمله را آورد تا مقابل آن جملهاى قرار گیرد که در باره منافقین فرموده بود:” نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ". و نیز ظاهرا جمله” إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ” را آورد تا رحمت خود را تعلیل کرده، بفرماید رحمت من هیچ منافاتى با عزت و سلطنتم ندارد و به هیچ وجه حکمتم را نیز دچار اختلال و وهن و آمیخته با جزاف نمىسازد.( طباطبایی،۱۳۷۴، ج۹، ۴۵۵ )
ایمان در اصلاح فرد و جامعه، نقش به سزایى دارد. الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ … یَأْمُرُونَ، یَنْهَوْنَ، یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ.امر به معروف ونهى از منکر، اقامهى نماز، پرداخت زکات واطاعت از خدا و رسول، وظیفه و عملکرد دائمى مؤمنان است «یَأْمُرُونَ، یَنْهَوْنَ، یُقِیمُونَ، یُؤْتُونَ، یُطِیعُونَ» (فعل مضارع رمز استمرار است). اطاعت از خدا و رسول باید با میل و رغبت باشد. «یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (اطاعت در لغت به معناى پیروى با میل است).هم اطاعت از خدا در برنامههاى عبادى لازم است و هم اطاعت از رسول در برنامههاى حکومتى. «یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»( قرائتی،۱۳۸۳، ج۳ ،۴۶۳و۴۶۴)
(البته مفروض بحث این است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ولی امر است و بلا اشکال وبلا واسطه در رأس حکومت سیاسی قراردارد.)
نکته جالب توجه این است که تمام آیات مربوط به اطاعت از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به صورت مطلق آمده وهیچ قید وشرطی برای اطاعت از ایشان وجودندارد.
الف - ۳ – ۱- ۲- ۲ ) سوره حشر-آیه ۷ : ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب
آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید؛ و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است