اعتبار اطلاعات به توانایی حسابرس برای تحت تأثیر قرار دادن موقعیت استفاده کننده از اطلاعات صورت های مالی مربوط می شود. همان طور که در قسمت های قبلی بحث شد، دی آنجلو کیفیت حسابرسی را با واژه اعتبار حسابرس تعریف کردهاست. او اظهار میدارد که ذی نفعان میتوانند از اندازه مؤسسه حسابرسی به عنوان جانشین حسن شهرت حسابرسی استفاده نمایند. وی استدلال میکند که اگر به کارگیری صاحبکار خاص در میان صاحبکاران حسابرسی خاص یکسان است، آنگاه حسابرسان بزرگتر که تعداد صاحبکاران بیشتری دارند، در راستای تلاش برای حفظ هر صاحبکار انگیزه کمی برای قصور در افشای تحریف شده دارند. دوپاچ و سیمونیچ بیان میکنند از آنجا که حسابرسان دارای نام تجاری ویژگی های مرتبط عینی بیشتری پیرامون کیفیت (شامل آموزش تخصصی و بازبینی های دقیق تر) دارند، انتظار می رود ذی نفعان آنان به عنوان عرضه کننده اعتبار بیشتر صورت های مالی بنگرند. نظریه رایج در میان بانکداران و پذیره نویسان این است که حسابرسان دارای نام تجاری بر اعتبار صورت های مالی می افزایند و این نظریه از نتایج تحقیقات دوپاچ و سیمون حمایت نماید.
برخی از مطالعات کیفیت حسابرسی بیان میکنند که حسابرسان دارای نام تجاری اطلاعات معتبرتری را ارائه می نمایند. برای مثال، در مطالعات مرتبط با اولین عرضه عمومی سهام، اعتبار اطلاعات اغلب به عنوان توانایی حسابرس برای تحت تأثیر قرار دادن ارزیابی قبلی عدم قطعیت ارزش موضوعات جدید تعریف شده است. فرض می شود حسابرسان دارای نام تجاری سطح اطمینان اطلاعاتی بیشتری را در باب موضوعات جدید ارائه می نمایند. مطالعات تجربی که این گمان را آزموده اند عموماً از آن حمایت می نمایند. مطالعات اولیه نشان دادند در مواردی که صاحبکاران حسابرسان شان را تغییر میدهند این علامت دهی اطلاعات مستقیم از طریق اندازه گیری واکنش قیمت سهام بر حسن شهرت حسابرس اثر میگذارد. در این مطالعات صرفاً یک حمایت محدود برای اثبات اینکه حسابرسان دارای نام تجاری اطلاعات معتبرتری را ارائه میکنند، یافت شده است. برای مثل، بیتی (۱۹۹۹) دریافت که بازده های اولین عرضه ی عمومی سهام برای صاحبکارانی که از حسابرسان دارای نام تجاری استفاده میکنند (۸ ابر مؤسسه حسابرسی)[۶۱] در مقام مقایسه با سایرین (غیر از ۸ ابر مؤسسه حسابرسی) کمتر میباشد (حساس یگانه و قنبریان، ۱۳۸۵، ۲۳).
۲-۲-۱۵-۲٫ کیفیت اطلاعات
کیفیت اطلاعات در گرو این است که اطلاعات صورت های مالی تا چه حد شرایط اقتصادی واقعی شرکت را منعکس میکنند. برخی استدلال های نظری که حسن شهرت حسابرس را به توانایی نظارت حسابرس ارتباط میدهند، مفاهیم کیفیت اطلاعات را دربر می گیرند. برای مثال، بیتی (۱۹۸۹) مدعی می شود که اطلاعات افشا شده در گزارش های حسابداری حسابرسی شده توسط مؤسساتی که سرمایه گذاری بیشتری در سرمایه اعتباری انجام دادهاند با فرض ثابت بودن سایر شرایط دقیق تر میباشد. مطالعات تجربی کمی رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی (حسن شهرت حسابرس و توانایی نظارت حسابرس) را بررسی کردهاند و استنتاجی را در باب چگونگی تأثیر اجزای فوق بر کیفیت اطلاعات به دست دادهاند.
کریشنان (۲۰۰۳) این رابطه را به طور مستقیم بررسی کرد. او کیفیت اطلاعات را به صورت توانایی اطلاعات در پیشبینی سودآوری آینده تعریف میکند. یافته های او بیانگر این است که ذخایر احتیاطی مؤسسات دارای نام تجاری در مقام مقایسه با ذخایر احتیاطی گزارش شده صاحبکاران مؤسسات فاقد نام تجاری پیشبینی کننده بهتری از سودآوری آینده و جریان های نقدی آینده است. مفهوم مطالعه کریشنان این است که او همزمان رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولاتش (اعتبار اطلاعات و کیفیت اطلاعات) را آزمون میکند.
عرصه ی پژوهشی جدید در باب کیفیت حسابرسی، که با تصویب قوانین پس از فروپاشی شرکت های بزرگ به وجود آمده است، روابط بین اندازه استقلال حسابرس، یعنی یکی از اجزای توانایی نظارت حسابرس، و تأثیر حسابرس بر مدیریت سود را بررسی می کند. قانون گذاران پیرامون این موضوع که در صورت افشای اعمال غیر قانونی صاحبکار، حسابرس ممکن است با ریسک از دست دادن حق الزحمه خدمات غیر حسابرسی روبرو شود و بنابرین تمایل کمتری برای افشای اعمال غیر قانونی انجام شده در صورت های مالی دارند، اظهار نگرانی نموده اند.
بنابرین قانون گذاران استدلال میکنند که استقلال حسابرس از طریق وابستگی حسابرس به خدمات غیر حسابرسی در معرض خطر قرار گرفته است. چنین نگرانی هایی سبب شده است تا پیشگیری هایی انجام شود برای مثال می توان به الزام کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا برای افشای اطلاعات مربوط به حق- الزحمه های خدمات حسابرسی و غیر حسابرسی شرکت های پذیرفته شده و قانون ساربینز-آکسلی (۲۰۰۲) که حسابرسان را در ارائه خدمات غیر حسابرسی محدود می کند، اشاره نمود.
یافته های دانشگاهیان آمریکایی نشان میدهد که استدلال های قانون گذاران هزینه حسابرسان برای به خطر انداختن استقلال شان را در نظر نگرفته اند. همچنین آنان این احتمال را نادیده گرفته اند که ارائه خدمات غیر حسابرسی به صاحبکاران حسابرسی از طریق فراهم نمودن اطلاعات برای حسابرسان امکان افزایش کیفیت را فراهم میکند (حساس یگانه و قنبریان، ۱۳۸۵، ۲۶).
۲-۲-۱۶٫ بررسی کیفیت حسابرسی در چند کشور[۶۲]
خزانه داری استرالیا در مقاله بررسی راهبردی کیفیت حسابرسی در استرالیا به ارزیابی معیارهای کیفیت حسابرسی پرداخته است. روش به کار گرفته شده در آن مقاله شناسایی محرک های اصلی کیفیت حسابرسی است. در مقاله مذکور کیفیت حسابرسی شامل طیف وسیعی از فاکتورهای بهم پیوسته است مانند چارچوب قانونی مربوط به مقررات حسابرسی (شامل سیستم ثبت نام حسابرس شرکت، استقلال حسابرس در قانون شرکت ها و استانداردهای حسابداری و حسابرسی)، استانداردهای اخلاقی به کار رفته برای اعضای جامعه حرفه ای حسابداری، کیفیت های حرفه ای و مهارت های حسابرسان و کارکنان آن ها، نقش و فعالیت های تنظیم کننده حسابرسی و سایر اجزای شامل در فرایند بررسی حسابرسی. همچنین اجزای دیگری از کیفیت حسابرسی معرفی شده اند که مربوط به اعمال و فرآیندهای پذیرفته شده در شرکت های حسابرسی میباشد. مانند فرهنگ شرکت حسابرسی و کیفیت فرایند حسابرسی شرکت ها شامل آزمون و کارشناسی فنی تیم های حسابرسی در روش حسابرسی پذیرفته شده در شرکت ها.
هیئت گزارشگری مالی انگلیس نیز تأکید کرده که یک تعریف مورد توافق برای کیفیت حسابرسی وجود ندارد که بتوان آن را به عنوان استانداردی در مقابل عملکرد واقعی به کار گرفت و این امر ارزیابی کیفیت حسابرسی را برای کسانی که به آن (حسابرسی) تکیه میکنند مشکل میسازد. این هیئت ۵ عامل کلیدی زیر را برای کیفیت حسابرسی شناسایی کرد:
-
- فرهنگ یک مؤسسه حسابرسی