۲-۳-۲- هویت فرهنگی
هویّت فرهنگی[۹]: در اصطلاح مردمشناسی، عبارت است از خصوصیّات و ویژگیهای فرهنگی و تاریخی یک جامعه مانند هنر موسیقی و ادبیّات، زبان و رسوم و سنتهای ملّی و دینی، باورها و… که در طول تاریخ نشانگر تمایز آن جامعه با جوامع دیگر است. مثلاَ فرهنگ ایرانی با همه گستردگی دارای خصوصیّات و ویژگیهایی است که آن را مشخص و از فرهنگهای دیگر جدا میسازد (طبیبی، ۴۴:۱۳۷۴).
واژه «هویّت فرهنگی» به دو پدیده معاصر اشاره دارد: از یک سو بر یک برداشت درونی ازپیوستگی یا بازشناسی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ خاص، و از سوی دیگر بر یک گرایش بیرونی درمیان یک فرهنگ خاص به جهت سهمی که آن فرهنگ با دیگر فرهنگها در آن اشتراک دارد یا آنچه که آن را از فرهنگهای دیگر متمایز میسازد.
بدین سان نیازها و ارزشهایی که در جوامع فرهنگی مختلف در موقعیتها و محیطهای گوناگون توسعه یافتهاند، مشابه نیستند. همچنین فرهنگهای گوناگون به طور آشکار «هویّت» متفاوتی دارند. علاوه براین مانند همه فرایندهای اجتماعی، این فرایند به صورت ناب، عقلانی یا یک رویداد ازقبل برنامه ریزی شده نیست. بنابرین، فرهنگ باید به مثابه نتیجه خود به خودیِ یک درهم آمیختگی رفتاری گروهی از مردم، یعنی کسانی که رابطه و کنش متقابل با یکدیگر داشته اند، در نظر گرفته شود.
به عبارت دیگر، فرهنگ پدیدهای است که به طور کلّی محتوای آن از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت است، زیرا وضعیّتهای زندگی این جوامع با یکدیگر تفاوت دارد. بنابرین هر فرهنگی بر اساس ساختارِ«منطقی» همان فرهنگ باید تحلیل شود. هر فرهنگی از منطق مربوط به همان فرهنگ پیروی می کند. بنابرین در هر فرهنگی، شخص باید بر اساس آنچه که اصطلاحاً نمونه های اوّلیّه یا ازلی نامیده، ترجیحاً نسبت به نمونه های صوری که غالباً به طور رسمی در یک فرهنگ به صورت آشکار گسترش یافتهاند، توجّه نشان دهد. به دلیل نفوذ غربیها شخص می تواند در آسیا بیشتر از غرب یک تفاوت آشکار بین آنچه که فرهنگ «نوشتاری» و فرهنگ «غیرنوشتاری» نامیده شده، مشاهده کند(حسینی پاکدهی،۸۸:۱۳۸۴).
اگر فرهنگ را ارزشها و همچنین هنجارهای یک گروه معین که از آن پیروی میکنند بدانیم، هویّت فرهنگی، عبارت از همبستگی و یکپارچگی بافت معنوی جامعه است که به واسطه آن، افراد یک حوزه، خود را متعلّق به هم میدانند و از نظردیگران متعلّق به هم شناخته میشوند. در این معنا هویّت فرهنگی در سطح فردی میزان همنوایی و پذیرش هنجارهای فرهنگ کلّی جامعه و نهادهای اجتماعی(خانواده، دین، دولت و…) فهم می شود. امّا در عین حال می تواند به معنای مجموعه ارزشها و الگوهای فکّری و رفتاری هر فرد نیز باشد چرا که افراد همواره مطابق الگوهای مصوّب جامعه و فرهنگ مسلّط فکّر و عمل نمیکنند.
وجه تمایز فرهنگ و هویّت فرهنگی را میتوان در این امر دانست که فرهنگ بیشتر با فرایندهای ناخودآگاه در ارتباط است، اما هویّت فرهنگی با نوعی تعلّق در ارتباط است که غالبا خودآگاه است، زیرا بر تمایزهایی نمادین مبتنی است (گیدنز، ۳۶:۱۳۷۳).
چند رویکرد درباره هویّت:
– در یک رویکرد (رویکرد آمریکایی دهه ۵۰)، هویّت فرهنگی به عنوان عامل تعیینکننده رفتار افراد است و کم و بیش ماندگار و تا حدودی تغییرناپذیر است. بنابرین هویّت فرهنگی در وهله نخست، با هویّت اجتماعی ارتباط پیدا می کند. هویّت اجتماعی یک نفر، از طریق مجموعه وابستگیهای او به نظام اجتماعی مشخص می شود و فقط به فرد مربوط نمی شود، بلکه گروه نیز از این هویّت برخوردار است. هویّت اجتماعی یک گروه به او امکان میدهد جای خود را در مجموعه اجتماعی مشخص کند و شامل کسانی در گروه می شود که از جهاتی همسانند.بنابرین هویّت، نوعی از حالت درونی فرد یا گروه در نظر گرفته می شود که به او به صورتی ثابت و قطعی تشخص میبخشد.
– در رویکرد دیگر که به نام هویّت فرهنگی «بدایتگرا» خوانده می شود، بر این باورند که هویّت قومی- فرهنگی، نخستین هویّت است. زیرا وابستگی به گروه قومی، نخستین وابستگی و از همه وابستگیهای اجتماعی مهمتر است زیرا تعیین کنندهترین پیوندها در آن برقرار می شود.
در هر دو رویکرد یاد شده در بالا، هویّت مبتنی بر معیارهای مشترک عینی است. معیارهایی چون پیوندهای نسبی مشترک (وراثت، شجرهنامه)، یا زبان، فرهنگ، دین و … مشترک.
اما ذهنگرایان، هویّت را نوعی احساس تعلّق و وابستگی یا نوعی همانندی با جماعتی کم و بیش خیالی میدانند و آنچه برای این گروه مهم است، تصوّرات این افراد از واقعیت اجتماعی و تقسیمات آن است. ذهنگرایان معتقدند هویّت، برخلاف آنچه عینیگرایان معتقدند، چیزی نیست که یکبار برای همیشه کسب شده باشد. بنابرین آن ها در این رویکرد به جنبه های گذاری و کم دوام هویّت، تمایل زیادی دارند در حالی که در بسیاری موارد، هویّتها دارای ثبات هستند (کوش،۴۵:۱۳۸۱).
هویّت فرهنگی، برایند کنشهای متقابل گوناگونی را که بین شخص و محیط اجتماعی دور و نزدیک او صورت میگیرد، نشان میدهد. هویّت فرهنگی شکلی از مقولهبندی تمایز«ما و آنان» است که مبتنی بر تفاوت فرهنگی ما و آنان است (کوش،۱۳۸۲، ۱۴ ).
۲-۳-۲-۱- هویّت ملّی
یکی از مباحث اصلی مطالعات فرهنگی، «هویّت ملّی» است. در این مطالعات ملّیگرایی وهویّت ملّی با توجّه به نمایههای مکانی، جغرافیایی و صد البته رسانهای و سلیقهای، مورد برّرسی قرار میگیرد. هویّت تعریفی ا ست که ما از خود در ذهن پروراندهایم. «هویّت» و «خود» در فرهنگشناسی به معنای «مشابه با آنچه قبلاً بوده است»، تعریف می شود. اصولاً هویّت چه ملّی و چه فرهنگی به رفتار، اعمال و چگونگی بازیگری فرد در مناسبات روزمره اطلاق می شود (میرفخرایی،۱۵۹:۱۳۸۴).