در مواردی که رایی بر اساس توافق یا مصالحه ی طرفین صادر شده باشد نیز رأی نهایی در این مفهوم شکل میگیرد. به گونه ای که تمام موضوعات باقی مانده را حل و فصل کند؛ مأموریت دیوان داوری را به نتیجه رسانده و آخرین رأی صادر شده در اختلاف مطروحه باشد. (Redfern & Hunter, 1991, 362) رأی نهایی در این مفهوم را اغلب کشورها[۱۸] پذیرفته اند به خصوص کشورهایی که تابع قانون نمونه آنسیترال هستند. در این خصوص می توان به ماده ی ۳۲ قانون نمونه اشاره کرد. در قانون داوری تجاری ایران نیز ماده ی ۳۱ این قانون، صدور رأی نهایی را منتهی به خاتمه دعوا و پایان رسیدگی میداند.
بند ۳ ماده ی ۲ قواعد داوری ۱۹۹۸ آی. سی. سی نیز به آرا نهایی و جزئی و موقت اشاره میکند. طرفداران رأی نهایی به این مفهوم (Redfern & Hunter, 1991, 361-362)، صدور انواع دیگر آرا داوری، مثل رأی جزئی و رأی موقت را صرفا برای دستورات ساده و مسایل شکلی و تشریفاتی، که قابل تفکیک از موضوع اصلی باشد، صحیح می دانند. (Sanders,1959, 362) تصمیم نهایی و ظهور خاتمه ی اختلافات داوری، فقط در رأی نهایی به معنای آخرین رأی شکل میگیرد.
ب-۱-۳- رأی نهایی به مفهوم رأی غیر قابل اعتراض
غیر قابل اعتراض بودن رأی خصیصه ای است که، قوانین کشورهای مختلف و تفسیرهای حقوق دانان برداشت های متفاوتی از آن دارند. عده ای رأی نهایی به این مفهوم را رایی می دانند که از هیچ طریقی چه عادی چه فوق العاده قابل شکایت نباشد. (جنیدی، ۱۳۸۷، ۲۸۰- ۲۷۸) یا به بیانی روشن تر رأی نهایی وقتی واقعا نهایی است که ثابت شود در محل صدور اولاً نهایی شده و دوماً در معرض هیچ گونه اعتراض و شکایتی هم قرار نگرفته است. در این صورت به طور قطع وقتی این شرایط محیا می شود که تمام امکانات و راه های اعتراض به رأی منتفی شده باشد. مدت اعتراض منقضی شده باشد؛ رأی غیر قابل اعتراض، غیر قابل تجدید نظر خواهی یا فرجام باشد با به هر ترتیب دیگر رأی نهایی صادر شود.
*عده ای نیز رأی نهایی را به مفهوم رایی که از طرق عادی قابل شکایت نباشد، می دانند. از طرق عادی قابل شکایت نبودن در واقع گفتاری است که در قوانین بعضی کشورها از جمله ایران و فرانسه به کار رفته است. بنابرین رایی که به آن امکان تجدید نظر داده شده باشد نهایی نخواهد بود. به نظر میرسد از جمع بندی مطالب فوق بتوان رأی نهایی را، تصمیمی از سوی داوران دانست که به صلاحیت داوران خاتمه داده (Gaillard & Savage, 1999, 775) و موجب فراغ داور[۱۹] می شود.
پاسخ گوی تمام اختلافات مطروحه است و اعتبار امر قضاوت شده (Gaillard & Savage, 1999, 779-780) را دارد. هر دوی این ویژگی ها در عین حال در ارتباط مستقیم و همراه هم هستند و برای در نظر گرفتن رایی که قابلیت اجرا و اعتراض داشته باشد وجود هر دو به نظر الزامی میرسد.
ب-۲- رأی جزئی
این رأی همان طور که از نامش پیدا است به بررسی قسمتی از اختلاف مطروحه رسیدگی میکند. به این صورت که قبل از صدور آخرین رأی صادر و مربوط به بخشی یا قسمتی باشد یعنی رأی جزیی، از این بابت در مقابل رأی نهایی، قرار میگیرد. در سایر موارد این رأی دارای تمام ویژگی و آثار رأی نهایی است. آثاری همچون اعتبار امر محکوم بها در محدوده ی رسیدگی شده. بنابرین نهایی بودن اثری است که میتواند بر کل یا جزئی از اختلاف مترتب باشد. لذا یک رأی نهایی ممکن است کلی یا جزئی باشد. (Gaillard & Savage, 1999, 741)
در مقابل برخی رأی جزئی را موجب عدول از موافقنامه ی داوری و تخلف از اراده ی طرفین می دانند. دلیل آن را نیز بی فایده بودن این رأی می دانند چرا که گمان آن می رود که حسب شرایط و اوضاع و احوال هرگز رأی نهایی در پی آن صادر نگردد و لازم به رفع اثر از آنچه قبلا اجراشده است، بشود. که در این حالت معمولا رفع آن با گذشت زمان ممکن نخواهد بود.در نهایت هم این رأی را نه قابل اجرا می دانند و نه اعتراض. (جنیدی، ۱۳۸۷، ۲۸)
اما با عنایت به قسمت «ه» از بند یک ماده ی «۵» کنوانسیون نیویورک، می توان امکان شناسایی و اجرای رأی جزئی را حداقل در کشور صادر کننده پذیرفت؛ مشروط بر اینکه آن رأی الزام آور شده باشد. گاهی نیز طرفین در خصوص اختلاف فی مابین، در قرارداد داوری توافق میکنند در این گونه موارد معمولاً داوران اقدام به صدور رأی جزئی میکنند.
ب-۳- رأی سازشی
رأی سازشی به این معنا است که گاهی طرفین در جریان رسیدگی به اختلاف مطروحه با هم سازش میکنند و این توافق به معنای خاتمه دادن به اختلافات در حال رسیدگی و روند داوری است. در این صورت معمولا برای ثبت این سازش دیوان اقدام به صدور رأی سازشی میکند. (Redfern & Hunter, 1991, 383-384)
برخی مفسرین رأی سازشی را یک رأی واقعی و نهایی دانسته اند. (Redfern & Hunter, 1991, 362) با پذیرش این نظر طرفین می توانند به این رأی اعتراض کنند هر چند این رأی در قالب صلح و سازش صادر شده باشد. در مقابل این نظر برخی این تصمیم را اصلا رأی نمی دانند. بلکه آن را یک گزارش اصلاحی صرف می دانند حتی اگر در قالب رأی هم صادر شود؛ بر اساس این نظر هر چند این تصمیم را داور مربوطه اتخاذ میکند اما آن را «قرارداد قضایی» نامیده اند. (کاتوزیان، بیتا، ۱۳۴-۱۳۲) آثار مترتب بر این نظر بیشتر مربوط به اعتبار امر قضاوت شده می شود که بر این اساس طرفین میتوانند ابطال آن را از دادگاه بخواهند و حق فسخ آن را با عنایت به قواعد عمومی قرارداد ها و دلایلی چون مخالفت با نظم عمومی خواستار شوند.
در بند ۲ ماده ی ۳۰ قانون نمونه و ماده ی ۲۸ قانون داوری تجاری بینالمللی صحبت از امکان این توافق به صورت رأی داوری شده است که قابلیت اعتراض در دادگاه را نیز خواهد داشت. اما بند دوم ماده ی ۲۸ قانون نمونه در قانون ایران مطرح نشده و با این فرض اعتراض به رأی سازشی در دادگاه های ایران را، باید منتفی دانست.
ب-۴- رأی اجرایی یا رأی اعلامی
در تقسیم دیگری از انواع آرا داوری، رأی اجرایی و اعلامی را مطرح کردهاند:
ب-۴-۱- رأی اعلامی
معمولاً طرفین اختلاف می خواهند از وضعیت مسئله ای آگاه شوند یا نظر داوران را در خصوص موردی جویا شوند، از این رأی استفاده می شود. در خصوص وضعیت حقوقی مسایلی چون اعتبار و صحت قرارداد یا در باب صلاحیت دیوان داوری و از این قبیل. در این صورت طرفین می خواهند تعهد به آثار ناشی از آن اعلام پای بند شوند و آن را به اجرا در آورند. در آرا اعلامی نیز آرا جزئی ممکن است صادر شود. که در مورد قسمتی از اختلاف مطرح شده، تصمیمی اعلام می شود. آرا اعلامی ماهیتاً جنبه اجرایی ندارند و شناسایی آن ها در محل صدور هم مطرح نمی شود اما گاهی برای شناسایی در کشور غیر محل صدور مورد استفاده قرار میگیرد.
ب-۴-۲- رأی اجرایی
رأی اجرایی در واقع نقطه ی مقابل رأی اعلامی قرار میگیرد. در این گونه آرا، عملی یا به معنای دیگر انجام کاری به محکوم علیه تحمیل می شود؛ اجرای این رأی مستلزم انجام عملی خواهد بود. بنابرین می توان گفت بیشتر تصمیمات داوری در قالب رأی اجرایی مطرح می شود.