۶۶
۶۶
۶۶
۶۶
۶۷
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۳
۷۵
۷۹
۸۰
۸۰
۸۵
۸۶
۸۶
۸۶
۸۸
۸۸
۸۹
فهرست جدولها…………………………………………………………………………………………………………صفحه
جدول ۴-۱: آمارههای توصیفی مولفههای حافظه فعال (۱۸=n)………………………………………………………………………………………………………………..73
جدول ۴-۲: آماره توصیفی مولفههای توانایی خواندن (۱۸=n)…………………………………………………………………………………………………………………74
جدول ۴-۳: بررسی مفروضه همگنی شیب رگرسیون پیشآزمون و پسآزمون حافظه فعال در گروه آزمایش و کنترل………………………………………۷۵
جدول ۴-۴: نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه تفاوت گروه آزمایش و کنترل در حافظه فعال……………………………………………………………………….۷۵
جدول ۴-۵: میانگینهای برآورد شده نهایی حافظه فعال در گروهها………………………………………………………………………………………………………….۷۶
جدول ۴-۶: بررسی مفروض همگنی شیب رگرسیون پیشآزمون و پسآزمون توانایی خواندن در گروه آزمایش و کنترل…………………………………۷۷
جدول ۴-۷: نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه تفاوت گروه آزمایش و کنترل در توانایی خواندن………………………………………………………………….۷۷
جدول ۴-۸: نتایج آزمون تی جهت بررسی تفاوت گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون و پسآزمون توانایی خواندن……………………………………..۷۸
جدول ۴-۹: نتایج آزمون t نمونههای جفتشده برای بررسی تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون و پسآزمون توانایی خواندن………۷۸
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
چکیده
خواندن اساسیترین ابزار یادگیری دانش آموزان است. نارساخوانی بیشترین درصد دانش آموزان ناتوان یادگیری را به خود اختصاص میدهد که با عدم موفقیت در زمینه مهارتهای زبانی مثل خواندن، نوشتن و هجیکردن تعریف میشود. ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻪ وﻳﮋه حافظه فعال نیز یکی از عوامل مهم در امر یادگیری است که این دانش آموزان در آن ضعف شدید دارند. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش نرمافزار انبک بر حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان انجام شد. بدین منظور از بین دانش آموزان پسر دوم تا پنجم ابتدایی شهر رشت، ابتدا ۱۸ نفر از آنهایی که با آزمون غربال نارساخوانی نما تشخیص اختلال خواندن را دریافت کرده بودند، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه ۹ نفره آزمایش و کنترل جایدهی شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش به صورت انفرادی و در ۳۰ جلسه ۲۰ دقیقهای با نرمافزار انبک آموزش دیدند. به منظور جمع آوری دادهها از آزمون خواندن و نارساخوانی نما، نرمافزار سنجش حافظهکاری دانیمن و کارپنتر و نرمافزار انبک استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از تاثیر مثبت آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال و مولفههای آن در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که نرمافزار انبک این مزیت را دارا است که میتوان از آن در بهبود حافظه فعال کودکان نارساخوان و در نتیجه در حل مشکلات تحصیلی آنها بهره گرفت.
کلمات کلیدی: آموزش نرمافزار انبک، حافطه فعال، دانش آموزان نارساخوان
فصل اول
کلیات پژوهش
پیشدرآمد
در این فصل به کلیات پژوهش پرداخته میشود؛ بنابراین به ترتیب موضوعاتی مانند مقدمه، بیان مساله، اهمیت و ضرورت پژوهش، هدفهای پژوهش و تعریفهای مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش به تفصیل بررسی میشود.
مقدمه
ناتوانی یادگیری[۱] از جمله مسایلی است که در دهه های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری با وجود داشتن محیط آموزشی مناسب و هوش طبیعی و نداشتن ضایعات مغزی و بیولوژیکی و مشکلات روانی-اجتماعی توانایی یادگیری در زمینههای خاص را ندارند (والاس و لافلین، ۱۹۷۹؛ ترجمه منشی طوسی، ۱۳۷۶). تا اواسط سال ۱۹۶۰ میلادی ناتواناییهای یادگیری در زمره ناتواناییهای خاص به شمار نمیآمدند (شکوهی و پرند، ۱۳۸۵). حداقل ۵ درصد کودکان سنین مدرسه درگیر اختلالات یادگیری میباشند و در ایالات متحده آمریکا این میزان حدود نیمی از کل کودکان مدارس عمومی را شامل میشود که خدمات آموزشی استثنایی دریافت میکنند. قانون آموزش افراد با ناتوانی در سال ۱۹۷۵ ایالتهای آمریکا را به فراهم نمودن خدمات آموزشی رایگان و مناسب برای تمامی کودکان ملزم نموده است. اختلالات یادگیری به میزانی بیش از حد متوسط با خطر انواع اختلالات همزمان از جمله اختلال نارسایی توجه/فزونکنشی، اختلالات ارتباطی، سلوک و افسردگی همراهند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).
طبق تعریف دولت فدرال امریکا ناتوانی یادگیری این گونه تعریف شده است: “ناتوانی یادگیری خاص عبارت است از وجود اختلال در یک یا بیش از یک فرایند روانشناختی پایه که در فرایند درک یا کاربرد زبان شفاهی یا نوشتاری نقش دارد. این اختلال موجب بروز نقص در توانایی افراد در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجیکردن یا محاسبات ریاضی میگردد. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب مغزی، اختلال جزئی در کارکرد مغز، نارساخوانی و زبانپریشی تحولی را شامل میشود. این اصطلاح در مورد کودکانی که مشکلات یادگیری آنها از تواناییهای حرکتی، بینایی یا شنوایی، عقبماندگی ذهنی، آشفتگیهای هیجانی، فقر محیطی، فرهنگی یا اقتصادی ناشی میشود، به کار برده نمیشود” (به نقل از شکوهی و پرند، ۱۳۸۵).
یادگیری فرایندی پیچیده و مستلزم برخورداری از تواناییهای گوناگون، امکانات و شرایط متعدد است. به عبارت دیگر برای آنکه انسان بیاموزد و از آموختههای خویش در حکم تجربهای برای کنترل محیط خود استفاده کند باید مجموعهای از عوامل در کنار هم قرار گیرند و در تعامل با یکدیگر باشند (ریاحی، ۱۳۸۷). ناتواناییهای یادگیری یک اختلال عصبشناختی است که بر توانایی مغز در دریافت، پردازش، ذخیرهسازی و پاسخدهی به اطلاعات تاثیر میگذارد. این وضعیت یک اختلال مجزا و منفرد نیست بلکه به گروهی از اختلالهای متفاوت و گوناگون اشاره میکند؛ در این حالت، فرد در فراگیری مهارتهای بنیادین تحصیلی با مشکلات اساسی مواجه است که این مهارتها که برای کسب موفقیت در تحصیل و اشتغال ضروری است (بهاری و سیف نراقی،۱۳۸۷).
از اوایل دهه سال ۱۹۶۰ مطالعه درباره کودکانی شروع شده که علیرغم داشتن هوش عادی قادر به تحصیل و ادامه آن بدون بهرهگیری از آموزشهای ویژه نبودند و یا در برخی دروس نمرات قابل قبول و خوب داشته و در برخی مردود میشدند (میلانیفر، ۱۳۸۴). برآوردهای خوشبینانه نشان میدهند که کمینه ۲۰ درصد از دانش آموزان در یادگیری و تحصیل مشکل دارند که از این تعداد درصد قابل توجهی دارای اختلال یا ناتوانی یادگیری هستند. در چند دهه اخیر نیز به تعداد این دانش آموزان افزوده شده است (علیزاده، ۱۳۹۰). در ادبیات مربوط به این دانش آموزان، به ترتیبی که طرفداران مدل شناختی یادگیری بر فرایندهای تفکر مثل حافظه اصرار میورزند از اصطلاحات گوناگونی همچون اختلال جزیی در کنشهای مغز و اختلال در ادراک و پردازش اطلاعات و نظایر آن استفاده میشود (افروز، ۱۳۸۵).
متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، در فصل اختلالات یادگیری چهار طبقه تشخیصی اختلال خواندن، اختلال ریاضیات، اختلال بیان نوشتاری و اختلال یادگیری نامعین را گنجانده است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷). ناتوانی در خواندن، شاید بیش از دیگر اختلالات اختصاصی یادگیری در حوزههای گوناگون مانع پیشرفت تحصیلی میگردد زیرا خواندن راه دستیابی به دامنه گستردهای از اطلاعات است (داکرال و مک شین، ۱۹۹۳، ترجمه احدی و اسدی، ۱۳۷۶). در حدود ۹۰ درصد دانش آموزان با ناتوانی یادگیری، در خواندن مشکل دارند (شکوهی و پرند، ۱۳۸۵). یکی از اختلالات بسیار رایج یادگیری، اختلال خواندن است. اختلال خواندن در واقع مهمترین اختلال یادگیری است زیرا خواندن پایه انواع یادگیری است (کریمی، ۱۳۸۷).
خواندن اساسیترین ابزار یادگیری دانش آموزان است و نارساخوانی[۲] بیشترین درصد دانش آموزان ناتوان یادگیری را به خود اختصاص میدهد که با عدم موفقیت در زمینه مهارتهای زبانی مثل خواندن، نوشتن و هجیکردن تعریف میشود. ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻪ وﻳﮋه حافظه فعال نیز یکی از عوامل مهم در امر یادگیری است که این دانش آموزان در آن ضعف شدید دارند(حسینخانزاده، ۱۳۹۲). نارساخوانی به عنوان اختلالی در کودکان تعریف میشود که با وجود برخورداری از آموزشهای مناسب با سطح هوشیشان در زمینه مهارتهای زبانی مثل خواندن، نوشتن و هجیکردن ناموفق هستند (رودریک و رود، ۲۰۰۸).
در حوزه فعالیتهای تحصیلی، خواندن از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع خواندن شایعترین مساله دانش آموزان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری را تشکیل میدهد (کراتوچویل و موریس، ۱۹۹۸). توانایی خواندن یکی از تواناییهای اساسی زندگی روزمره ماست. در جامعهای که روان خواندن ارزش و جایگاه بالایی دارد، کسانی که مبتلا به نارساخوانی (دشواری در رمزگشایی، خواندن و درک متن) هستند، به شدت از این مساله آسیب دیده و ناراحتند (بنسایچ و توماس[۳]، ۲۰۰۳؛ ترجمه خرازی و حجازی، ۱۳۹۲). خواندن مهارتی است که حداقل شامل زبان، حافظه، تفکر، هوش و ادراک است (گارود و دینمن[۴]، ۲۰۰۳؛ ترجمه خرازی و حجازی، ۱۳۹۲). گفته میشود افراد نارساخوان از تمرین و مرور ذهنی و دستهبندی لغاتی که با یکدیگر ارتباط دارند، استفاده نمیکنند و در نتیجه دچار نارسایی حافظه و محرکهای شنوایی و بینایی میشوند. آزمایش پس از مرگ مبتلایان به نارساخوانی، آسیبهای عضوی در لوب تامپورال (مرکز گفتار، حافظه، لغت و خواندن) و لوب پاری ایتال نیمکره غالب مغز در منطقه (فضایی، بینایی و ادراکی) را نشان داده است (میلانیفر، ۱۳۸۴). از سویی با توجه به علاقهمندی روز افزون پژوهشگران به مباحث حافظه، به طور خاص حافظه فعال که همانطور که گفته شد به تبیین مدل شناختی نارساخوانی میپردازد و همچنین ارتباطی که میان میزان ضعف حافظه دیداری و شنیداری با میزان نارساخوانی هست (علیزاده، ۱۳۸۱)، وضوح هر چه بیشتر این تأثیرپذیری و اهمیت پیگیری این ارتباط و آگاهی هر چه بیشتر از این مهم بتواند سهم چشمگیری در ارتقای میزان حافظه فعال این دانش آموزان و در نهایت بهبود مشکلات تحصیلی آنها داشته باشد.
بیان مساله
در توصیف ویژگیهای شناختی و ادراکی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و شاخصهای مشکلات خواندن در افراد نارساخوان، ضعف حافظه بخش مهمی را به خود اختصاص میدهد. در دانش آموزان با اختلال یادگیری شواهدی از نقص حافظه فعال در انتقال و انطباق ناحیه کاری حافظه دیداری-فضایی نشان دادهاند و این نقص در بروز اختلال در خواندن، ضعف در حافظه کوتاهمدت کلامی و سرعت پردازش بروز میکند (جنکس و لیشات[۵]، ۲۰۰۹). پژوهشها حاکی از وجود رابطه بین حافظه و مشکلات خواندن، زبان و هجیکردن میباشند. این افراد دارای مشکلاتی نظیر مشکل در ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺟﻪ، ﺑﺎزداری ﺗﻜﺎﻧﻪﻫﺎ، ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻰ ﺣﺮﻛﺘﻰ، ادراک و ﺗﻤﻴﺰ ﺷﻨﻴﺪارى و دﻳﺪارى، ﺿﻌﻒ اﻧﮕﻴﺰش، ﺿﻌﻒ در ﺗﻌﻤﻴﻢ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻰ، ﺿﻌﻒ در ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻓﻌﺎل، ﺣﻮاسﭘﺮﺗﻰ، ﺿﻌﻒ در ادراک ﻧﻘﺶ از زﻣﻴﻨﻪ، ﭘﺮدازش اﻃﻼﻋﺎت، ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻰ دﻳﺪارى ﺣﺮﻛﺘﻰ، ﺳﺒﻚ ﻳﺎدﮔﻴﺮى و ﺑﻲﻗﺮارى و فزونکنشی ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ (لرنر، ۲۰۰۳؛ تارویان، نیکلسن و فاوست، ۲۰۰۷). دانش آموزان نارساخوان در به خاطر سپردن مواد درسی، به ویژه متون خواندنی مشکلات بسیاری دارند، و این امر خود منجر به مشکلات تحصیلی بیشتری میشود. حافظه شامل حافظه کوتاهمدت، بلندمدت و حافظه فعال است. حافظه فعال[۶] در مقایسه با حافظه کوتاهمدت تاثیر بیشتری بر مهارتهای خواندن دارد. علاوه براین، این دانش آموزان هم در حافظه دیداری[۷] و هم در حافظه شنیداری[۸] که از مولفههای حافظه فعال میباشند، ضعف دارند (به نقل از شکوهی و پرند، ۱۳۸۵).