آثار غیر مولد
آثار مولد
- افزایش نرخ غیبت
- افزایش هزینه ها
- کاهش انگیزه کاری
- کاهش خلاقیت و نوآوری
- کاهش قابلیت انعطاف پذیری
سازمان از نظر نیروی انسانی
- عدم تمایل به برنامه های آموزشی
- افزایش بهره وری
- افزایش تعهد سازمانی
- افزایش رضایت شغلی
- کاهش مقاومت در مقابل تغییر
- کاهش نرخ ترک خدمت
- بهبود ارتباطات خانوادگی کارکنان
- بهبود تصویر سازمان در افکار عمومی
- بهبود بهداشت روانی کارکنان
لذا انواع راهبردها، برنامه ها و راهکارهای فردی، سازمانی و فراسازمانی به منظور دستیابی به امنیت شغلی مناسب (کارکردی) ضروری است. این راهبردها، برنامه ها و راهکارها باید دارای آثار سه گانه زیر باشد.
- کنترل کاهش و حذف عوامل تهدید کننده امنیت شغلی در نظام اداری
۲- اصلاح نگرش ها و باورهای ذهنی کارکنان در جهت رسیدن به ارزیابی صحیح از عوامل تهدید
۳- تقویت توانمندی کارکنان برای کنترل و مقابله با عوامل تهدید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برای تحقق هدف اول بر روی اصلاحات ساختاری، مدیریتی و زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تاکید شده است. جهت تامین هدف های دوم و سوم، بیشتر به افزایش توانمندی و مهارت های شناختی، فنی، اجتماعی و انسانی کارکنان توجه شده است. (اعرابی،۱۳۷۹)
۲- بخش دوم - استرس شغلی
۱-۲-۲ مقدمه
مفهوم کار از نظر پیشبرد سلامت بسیار ارزشمند است کار این احساس را در فرد ایجاد می کند که به گروهی مهم و ارزشمند و مورد نیاز جامعه تعلق دارد و فرصتی فراهم می آورد که بتواند توانایی های خود را نشان دهد و به تمرین و بهسازی آنها و کسب مهارتهای تازه بپردازد. در همه مشاغل در جامعه استرس وجود دارد و به گونه های مختلف بر آنها فشار وارد می آورد. تحولات شغلی نظیر تغییرات سازمانی و تغییر حقوق و دستمزد، ترفیعات شغلی، کاهش یا افزایش نیروی انسانی و دگرگونیهای اجتماعی موضوعایی هستند که به نحوی بر فرد فشار آورده و او را دچار آشفتگی، نگرانی، تشویش و اضطراب می سازند (رابینز، ۱۳۷۴) .
با توجه به آن که حداقل یک سوم عمر ما در محیط کار سپری می شود و بسیاری از روابط و مناسبات اجتماعی ما در طی ساعات کار شکل می گیرد، می توان آن را بخش بسیار مهم و عمده زندگی تلقی کرد. هر چند دیدگاه های اخیر در زمینه کار تعاملی است، با این حال می توان کار و شغل را یکی از منابع مهم استرس در زندگی دانست. از طرفی افرادی که فشارهای روحی زیادی داشته باشند از سلامت و خشنودی کمتری برخوردارند اگر چه استثناهایی نیز وجود دارد (عطار، ۱۳۷۴).
شناخت عوامل استرس زای شغلی، مورد توجه بسیاری از محققان علوم اجتماعی، روان شناسی و رفتار سازمانی قرار گرفته است. بررسی عوامل یا محرک های استرس زای شغلی، از دیدگاه های نظری مختلف به دو منبع و عامل اساسی ماکرواسترسورها (عوامل استرس زای سازمانی) و میکرواسترسورها (عوامل استرس زای فردی) محدود شده است. میکرواسترسورها به عوامل فردی، گروهی و فیزیکی مربوط به ماهیت شغل یا وظیفه (مانند ابزار و امکانات، حجم و حساسیت کار) وابسته اند وارتباط زیادی با پیامدهای منفی جسمانی، عاطفی، رفتاری، شناختی و سازمانی دارند و این عوامل مانند حجم و کمیت کار، ابهام و تضاد نقش، حساسیت و کیفیت کار، فشار زمان و تکنولوژی شغل در کنار سایر ویژگی های فردی مانند وضعیت تاهل، سن، تجربه، جنس، وضعیت رفاهی و غیره ارتباط زیادی با کاهش عملکرد و رضایت مندی، افزایش اضطراب و افسردگی، تحلیل و خستگی و سایر اختلالات روان تنی نشان داده اند(دموری،۱۳۷۲)
۲-۲-۲ تعریف استرس
استرس کلمه ای مشتق از لغت لاتین stringer به معنی (سختی کشیدن) است.اصطلاح stress از زبان انگلیسی گرفته شده است و معادل آن در فارسی کلمه ( فشار عصبی) ترجمه شده است . کاربرد واژه فشار عصبی ،فشار روانی و فشار روحی معادل دقیقی برای استرس در زبان فارسی نیست ، چون استرس حالتی از فشار است نه خود فشار ، اما با اندکی اغماض می توان استرس را همان فشار عصبی تعریف کرد.
ساعتچی (۱۳۷۶،ص ۱۱۹) ، در تعریف فشار روانی گفته است وقتی فرد در شرایط و اوضاع و احوالی قرار گیرد که تحت فشار واقع شود، یا احساس ناراحت کنندهای به او دست بدهد، عصبی باشد ، احساس ناکامی و تنش کند یا در تعارض و بلا تکلیفی باشد، میگوییم تحت فشار روانی است. به عبارت دیگر ، تنش عصبی که در نتیجه تعارضهای داخلی ناشی از موقعیتهای خارجی مختلف بوجود آمده است را می توان فشار روانی تعریف کرد.
همچنان که خواجه پور (۱۳۷۷، ص ۱۰) مطرح کرده است اصطلاح استرس معمولا به دو معنی به کار می رود: ۱- محرکی که در فرد ایجاد استرس می کند ، یعنی عامل استرس زا ۲- فرایند پیچیده و پیشرونده ای که با پدید آمدن عامل استرس زا بر ارگانیسم شروع می شود و به مجموعه ای از واکنشها در فرد می انجامد. اصطلاح “فشار روانی ” که برابر استرس پیشنهاد شده و تا اندازهای هم رواج یافته ، مختص معنای علمی و وسیع و دقیق استرس نیست. فشار روانی در واقع یکی از وجوه یا عارضه های گوناگون استرس است. واژه استرس در بسیاری از زبانهای گوناگون دنیا با همین لفظ و معنا بکار می رود.
استرس واژهای است در اصل به معنی فشار و نیرو. در جهان فیزیکی هر گاه فشاری بر چیزی وارد شود کنشی بر آن وارد میکند، ثبات اجزای درونی آن را بر هم میزند و تنشی در آن پدید میآورد و بر میآشوبد و سرانجام آن شی را به واکنش میاندازد. در مهندسی گفته میشود که هر گاه فشار وارده از مقاومت شی در گذرد آن شی متلاشی میشود و از وضعیت موجودش در میآید. روانشناسان و دیگر صاحبنظران استرس نیز میگویند روی هم جمع شدن رویدادهای زندگی که سازگاری فرد را با وضع موجودش بر هم میزند موجب استرس میشود (رندال و التمایر ۱۳۷۷، ۱۰).
منظور از استرس هر نیرویی است که در موقع اعمال بر یک سیستم سبب تغییرات قابل توجه در شکل سیستم می گردد. این اصطلاح به نیروهای فیزیکی ، روانشناختی و فشارها اطلاق می شود. در این صورت استرس به این مفهوم یک علت است. از دید دیگر استرس یک حالت تنش روانشناختی است که به وسیله انواع نیروها یا فغشارها به وجود می آید از این رو استرس در مفهوم دوم یک معلول است.
همچنین استرس نرخ ترس و فشار در بدن که در طول زندگی ایجاد میشود، توصیف شده است. استرس توسط یک دوره کلی از فشار، مشکلات و تجربههای افراد است که در طول زندگی بوجود میآید. خود استرس نه خوب است و نه بد. در حقیقت بعضی درجات استرس عادی است و برای ادامه حیات روزمره لازم است. حتی هنگامی که افراد استراحت میکنند، درجات کمی از استرس وجود دارد. بدون استرس انگیزه و انرژی وجود نخواهد داشت. استرس برای هر فرد اجتناب ناپذیر است. استرس یک وضعیت فشار است که روی احساسات یک نفر بوسیله فرایندها و شرایط فیزیکی اثر میگذارد و امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه در حوزه سلامت فردی، سازمانی و اجتماعی است (استون۱ ۲۰۰۴، ۶۶۲)۱٫
بر اساس الوانی و معمارزاده ،( ۱۳۷۷، ص ۱۶۴) ، فشار عصبی به شکلهای مختلفی تعریف شده است ، اما زمینه مشترک همه آ ن تعاریف این است که علت ایجاد فشار عصبی وجود محرکی به صورت فیزیکی یا روانی است و فرد به طریقی خاص نسبت به آ ن عکس العمل نشان می دهد. محرکها را عموما عامل ایجاد فشار عصبی می نامند. به عبارتی دیگر ، هر چیزی که فشار ایجاد کند ، عامل ایجاد فشار عصبی اطلاق می شود.
بنابراین فشار عصبی فقط زمانی به وجود می آید که فرد احساس می کند از او چیزی خواسته شده است که از عهده برآوردن آن بر نمی آید در غیر اینصورت فشار عصبی ایجاد نخواهد شد.
۳-۲-۲ مدل های استرس
مدل های مختلفی جهت سهولت درک و توجیه چگونگی ایجاد استرس ارائه گردیده اند. در سال ۱۹۷۸ کاکس ۲، کلیه مدل ها و تعاریف استرس را به سه گروه تقسیم نمود:
۱-مدل هایی که براساس پاسخ بنا گردیده اند، این مدل ها استرس را به کمک واکنش و پاسخ فرد به عامل استرس زا تعریف نموده اند. مانند مدل سلیه که در ادامه این مبحث مورد بررسی قرار می گیرد .
۱- Stone