. حبیبی، حسن (۱۳۷۳)، منطق حقوقی و انفورماتیک حقوقی، تهران: انتشارات اطلاعات، ص ۹۵. ↑
. حبیبی، پیشین، ص ۱۱۰. ↑
. یزدانفام، محمود(۱۳۹۰)،آیندهشناسیوبرآورد محیط راهبردی: لازمه تصمیم گیری بهتر در امنیت ملی، مطالعات راهبردی، سال چهاردهم، شماره ۴، ص ۸. ↑
. یزدانفام، پیشین، ص ۱۱. ↑
. Gordon, Adam (2008); Future Savvy: Identifying Trends to Make Better Decisions, Manage Uncertainty, and Profit from Change, New York: American Management Association. ↑
. بشیریه،حسین(۱۳۸۹)،موانع توسعه سیاسی درایران،چاپ هشتم،تهران:نشر گام نو؛ونیز:میرسپاسی، علی(۱۳۸۹)، تأملیدرمدرنیتهایرانی،چاپسوم،تهران: نشر طرحنو؛ و نیز:
Rajaee, Farhang(2007);Islamism and modernism:the changing discourse in Iran,Austin:University of Texas Press. ↑
. زالی، نادر (۱۳۹۰)،آیندهنگاری راهبردی و سیاستگذاری منطقهای با رویکرد سناریونویسی، مطالعات راهبردی، سال چهاردهم، شماره ۴، ص ۳۴. ↑
. See: Katouzian, Homayoun & Shahidi, Hossein eds. (2008); Iran in the 21st Century: Politics, Economics and Conflict, London: Routledge. ↑
. موصللی، احمد و لوؤی صافی (۱۳۸۸)، ریشه های بحران روشنفکری در جامعه عربی، ترجمه پرویز آزادی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۱۳۳. ↑
. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۵)، الاصول کافی، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ج ۱، ص ۲۶. ↑
. مجلسی، محمد باقر (۱۳۶۳)، ترجمه بحار الأنوار، ترجمه ابوالحسن موسوی همدانی، تهران: نشر کتابخانه مسجد ولی عصر، ج ۶۸، ص ۳۰۷. ↑
. قریشی، فردین (۱۳۹۰)، بازسازی اندیشه دینی درایران، چاپ دوم، تهران: نشر قصیدهسرا، ص ۸۴. ↑
. ر.ک. به: کلانتری، ابراهیم (۱۳۸۲)، ظهر و بطن قرآن کریم، قبسات، شماره ۲۹. ↑
. دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۱۱۲. ↑
. پژوهشها و تألیفات جریان غربگرای روشنفکری درایران، عموماً از همین نوع است و حجم عمده آثار منتشره از آنان محدود به «ترجمه» ی معرفی و دلبستگی به چهره های روشنفکری غربی است؛ چهرهها و گریشهایی مصلحانه و گاه بسیار بسیار منحرفانه؛ از پستمدرنها گرفته تا شیطانپرستها و همجنسگرایان روشنفکرنما. مروری بر عمده کتب منتشره از سوی نشر ثالث، نشر نی، نشر آگه، نشر هرمس و… نشانگراین وضعیت است. سروش دباغ، روشنفکر دینی معاصر، که اتفاقاً بیشتر روشنفکرِ آزاد است تا روشنفکر دینی، با درکاین فاجعه متعرضِ دو سردمدارِ جریان ترجمه کنب روشنفکریِ غربی – یعنی مراد فرهادپور- شده و مینویسد: «فرهادپور بین سه مفهوم «ترجمه»، «پژوهش تطبیقی» و «تفکر» خلط کرده است. نه میتوان مترجم را به پژوهشگر و محقق تحویل کرد و نه هیچ یک را به متفکر. مثلاً به هیچ عنوان تألیفات و آثار محققان و پژوهشگران برجستهای را نمی توان به ترجمه فروکاست. از سوی دیگر، متفکر کسی است که با مد نظر قرار دادن مسائلی که در جامعه خویش با آنها دست به گریبان است،ایدهپردازی و مفهومسازی می کند. مؤلفهی «مفهوم سازی» فرق فارق میان ترجمه و تفکر است که ما را از یکیانگاشتن واینهمانسازی آنها بر حذر میدارد.» [دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۴۹]. مفاهیم «تفکر» و «متفکر» حدود و ثغور و مصادیقی دارند که با دایره معنایی و مصادیق مفاهیم «ترجمه» و «مترجم» یکی نیستند و نمی توان متفکر و مترجم را یکی انگاشت. سروش دباغ، همچمنین بهکار بردناین تعبیر توسط فرهاد مرادپور که «روشنفکری دینی همچون گرانی مسکن، خودروهای فرسوده، یا پدیده دختران فراری، پسماندهای از دورانِ سپریشده است»را دور از شأن یک مباحثه علمی دانسته و تذکر میدهداین جسارتها به ساحت روشنفکری دینی در ترازوی تحقیق وزنی ندارد. وی همچنین دلسوزانه و متعهدانه، در نقد دیدگاه مرادپور تصریح می کند « سیاست را به باد تشبیه کردن و آن را فاقد جوهر و بلکه فراتر از همه جوهرها نشاندن، مدعای بلادلیلی است که در خور یک فضای رمانتیک و شاعرانه است تا یک بحث نظری- اندیشگی. (دباغ، پیشین: ص ۵۸) ↑
. Nottingham, Elizabeth (1968). Religion and Society, New York: Random House, P. 28. ↑
. ر.ک. به: فلاح، رستم (۱۳۸۸)، درآمدی بر الهیات ناظر به پیشرفت، در: درآمدی بر علوم انسانی انتقادی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. ↑
. موصللی، احمد و لوؤی صافی (۱۳۸۸)، ریشه های بحران روشنفکری در جامعه عربی، ترجمه پرویز آزادی، چاپ اول، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۱۵۳. ↑
. دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۲۷. ↑
. کاظمی، عباس (۱۳۸۷)، جامعه شناسی روشنفکری دینی درایران، چاپ دوم، تهران: طرح نو، ص ۷۴. ↑
. با توجه بهاین که روشنفکری، مفهومی برساخته است، گریز و گزیری از به رسمیت شناختن تکثر و تنوع جریانهای روشنفکری موجود نیست. سودای یکسانسازی و یکیانگاری مصادیق متنوع و غیر قابل تحویل به وحدت، دراین میان سودای باطلی است. همان طور که میتوان اصناف مدرنیتهها را از یکدیگر تفکیک کرد، اصناف روشنفکریها را نیز میتوان از یکدیگر بازشناخت. به تعبیر دیگر، نمی توان به نحو پیشینی، روشنفکری را تعریف کرد و تمام مؤلفه های آن را به دست داد، بلکه از آنجا کهاین مفهوم، «ذاتی» ندارد، مصادیق آن میتوانند به مرور زمان بروز و ظهور یابند و سر برآورند. روشنفکری دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ شمسی عموماً با مؤلفه هایی چون عدالتطلبی، مبارزه، استعمارستیزی و… همعنان بود که اغلب آنها ملهم از آموزههای کلاسیک سوسیالیستی- مارکسیستی و یا اسلامِایدئولوژیک بودند. در فضای دهههای ۷۰ و ۸۰ شمسی هم، با جریان روشنفکریای مواجهیم که ملهم از آموزههای نظریه انتقایِ مکتب فرانکفورت و اندیشه های افرادی چون آدورنو، هورکهایمر، وهابرماس است و در عین نقد آموزههای لیبرالیستی وایدئولوژیک را مورد توجه دارد و همچنین دلمشغولِ هشدار و مبارزه با نقض آزادیها و حقوق بشر توسط هر نوع گفتمان نئوایدئولوژیکِ اقتدارگرا است. در عین حال، ذکراین نکته مهم است که با وجود تفاوتهای جریانهای روشنفکریایران، پیگیری «گفتمان مردمسالاریِ دینیِ حقوقمحور» در میان اکثر آنها برجسته است و به چشم میخورد.این امر مهمی است که در تحلیل فضای روشنفکری و روشنفکریِ دینی کنونی رهگشا است. ↑
. کاظمی، عباس (۱۳۸۷)، جامعه شناسی روشنفکری دینی درایران، تهران: طرح نو، چاپ دوم، ص ۹۶. ↑
. موصللی، احمد و لوؤی صافی (۱۳۸۸)، ریشه های بحران روشنفکری در جامعه عربی، ترجمه پرویز آزادی، چاپ اول، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۳۷. ↑
. کاظمی، عباس (۱۳۸۷)، جامعه شناسی روشنفکری دینی درایران، تهران: طرح نو، چاپ دوم، ص ۱۱۶. ↑
. ر.ک. به: همیلتون، کریستوفر (۱۳۸۹)، معرفتشناسی، ترجمه رضا صادقی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. ↑
. مانند حکم رجم که مبنای قرآنی و روایی ندارد، بلکه دلیل اجماعی دارد. ↑
. ر.ک. به: شایگان، داریوش (۱۳۷۳)،ایدئولوژیک شدن سنت، ترجمه مهرداد مهربان، ماهنامه کیان، شماره ۱۹. ↑
. Brown, Daniel (1996). Rethinking Tradition in Modern Islamic Thought, Cambridge University Press, P. 43. ↑
. Plant, Raymond. (2003). Plotics, Theology and History, Cambridge: Cambridge University Press, P. 73. ↑
. کاظمی، عباس (۱۳۸۷)، جامعه شناسی روشنفکری دینی درایران، تهران: طرح نو، چاپ دوم، ص ۱۵۱. ↑
. دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۲۱. ↑
. ر.ک. به اهم تألیفاتاین دو روشنفکر دینی؛ از جمله: الدمدو، کنت (۱۳۸۹) سنتگرایی: دین در پرتو فلسفه جاویدان، ترجمه رضا کورنگ بهشتی، چاپ دوم، تهران: انتشارات حکمت؛ و نیز: امامیجمعه، سید مهدی و زهرا طالبی (۱۳۹۱)، سنت و سنتگرایی از دیدگاه فریتیوف شوان و دکتر سید حسین نصر، الهیات تطبیقی، سال سوم، شماره ۷؛ و نیز: گنون، رنه (۱۳۸۹)، سیطره کمیت و علائم آخر زمان، چپ چهارم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. ↑
. برای مطالعه تفصیلی پیرامون مخاطرات عقلگریزیِ ناموجّه (تصوف) و حتی عقلگریزیِ موجه (عرفان)، ر.ک. به: ضیایی، سید عبدالحمید (۱۳۹۰)، کتاب در غیاب عقل، تهران: نشر فکرآذین. ↑
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
. موصللی، احمد و لوؤی صافی (۱۳۸۸)، ریشه های بحران روشنفکری در جامعه عربی، ترجمه پرویز آزادی، چاپ اول، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ص ۱۸. ↑
. Stenmark, M. (2004). How to Relate Science and Religion, Cambridge: UK: W.B. Erdmann’s Publications, P. 82. ↑
. Plurality ↑
. اسپوزیتو، جان ال. و دالیا مجاهد (۱۳۹۰)، چه کسی از طرف اسلام سخن میگوید؟، تهران: انتشارت هرمس، ص ۸۵. ↑
. دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۴۰. ↑
. شریعتی، محمدباقر (۱۳۸۵)، تحریری بر اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم: انتشارات بوستان کتاب. ↑
. که البته ما نیز نه آنقدر به آن بدبینیم و نه خوشبینِ افراطی؛ بلکه میکوشیم از توجه به عقلانیت در اندیشه کانت، برای رفع نقص کمتوجهی به عقلانیت در سنت فکری مسلمانان به طور محدود و در چارچوب اعتبار عقل در شریعت اسلامی، بهره جوییم؛ همچنان که دیگر فلسفههای عقلگرا نیز کمک بگیریم و مجادله احسن کنیم. ↑
. Ware, Ben(2012).Wittgenstein, modernity and the critique of modernism, Manchester: University of Manchester Press,P.31. ↑
. Propositional knowledge ↑
. Frodeman, R Thompson Klein, J. Mitcham, C,y Tuana, N.(2007). Interdisciplinary Studies in Science, Technology and Society: New directions: Science, Humanities, Policy, Technology in Society, No. 29, P. 149. ↑
. ر.ک. به: خاقانی اصفهانی، محمد (۱۳۸۳)، نسبیگرایی در فیزیک و فلسفه، اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان؛ و نیز: برت، ادوین آرتور (۱۳۶۹)، مبادی مابعدالطبیعی علوم نوین، ترجمه عبدالکریم سروش، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. ↑
. ر.ک. به: خورشیدی، غلامحسین و شیوا پیشگاهی (۱۳۹۱)، پیشنیازها و موانع تحقق توسعه علومانسانی میانرشتهای، مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، دوره ۴، شماره ۱۴.
↑
. به نقل از: دباغ، سروش (۱۳۹۰)، ترنم موزون حزن؛ تأملاتی در روشنفکری معاصر، تهران: انتشارات کویر، ص ۱۳۳؛ برای مطالعه تفصیلی پیرامون دیدگاه های نصر حامد ابوزید، مجمد عابد الجابری، محمد ارکون، و بسیاری از دیگر روشنفکران دینی سنّی و خصوصاً معتزلی در روشنفکری دینی و اهدیدها و فرصتهای آن در نظام فکری و سنت اهل تسنّن و شیعیان و نقشه راه بازشکوفایی تمدن اسلامی و خلق اندلس اسلامیِ دیگری که جلوه تفاهم سنت و مدرنیته و همگرایی اسلام و غرب باشد، بنگرید به: وصفی، محمدرضا (۱۳۸۷)، نومعتزلیان؛ گفتوگو با نصر حامد ابوزید، عابد الجابری، محمد ارکون، حسن حنفی، تهران: نشر نگاه معاصر. ↑
. خاکی قراملکی، محمدرضا (۱۳۹۱)، بررسی و تحلیل نظریه تولید فلسفههای مضاف در تحول علوم انسانی اسلامی، در: مجموعه مقالات همایش تحول در علوم انسانی، تهران: انتشارات کتاب فردا، ص ۱۷۴. ↑
. غلیون، برهان (۱۹۹۳)، نقد السیاسه؛ الدوله و الدین، بیروت: مؤسسه العربیه للدراسات و النشر، ص ۲۸. ↑
. میرسپاسی، علی (۱۳۸۹)، تأملی در مدرنیتهایرانی، ترجمه جلال توکلیان، چاپ سوم، تهران: نشر طرح نو، ص ۳۲۳. ↑
. ر.ک. به: میرباقری، سیدمحمدمهدی (۱۳۹۱)، جریانشناسی تولید علوم انسانی اسلامی، در: مجموعه مقالات همایش تحول در علوم انسانی، تهران: انتشارات کتاب فردا. ↑
. قریشی، فردین (۱۳۷۸)، «سیاست نوسازی فرهنگیایران: تحریر محل نزاع و طرح یک فرضیه»، در: سازمان برنامه و بودجه و جهاد دانشگاهی، مجموعه مقالات همایش نقش و جایگاه دولت در توسعه فرهنگی، تهران: انتشارات سازمان برنامه و بودجه. ↑
. مفتاح غمق، ضو (۲۰۰۲)، السلطه التشریعیه فی نظام الحکم الاسلامی و النظم المعاصره الوضعیه، مالطا: نشر الکا، ص ۲۱۵. ↑
. برای مثال، ر.ک. به: السدلان، صالح بن غانم (۱۹۹۷)، وجوب تطبیق الشریعه الإسلامیه فی کل عصر، الریاض: دار بلنسیه للنشر و التوزیع. ↑
See: Ramadan, Tariq. (2004). Western Muslim and the Future of Islam, Oxford: Oxford University Press. ↑
. گزارش سمینار مدرنیته و روشنفکری دینی، به آدرساینترنتی:
www.kadivar.org/?p=3150 ↑