تمرینات با وزنه که بر حرکات دو طرفه تاکید دارد باید جزئی از برنامه های تمرینی آنها گردد. رابطه میان قدرت و سرعت پرتاب به خاطر عملکرد متقابل گروه های عضلانی مختلف درگیر در عملکرد پرتاب پیچیده می باشد. اما همبستگی مهمی میان عضلات صاف کننده مچ(۷۱/۰=r)و عضلات صاف کننده آرنج(۵۲/.=r )وسرعت پرتاب کننده گزارش شده است (پوگنا و همکاران ۱۹۸۲ )این نتایج به وضوح بر اهمیت قدرت برای سرعت پرتاب دلالت دارد،چندین بررسی اهمیت افزابش ۲/۰-۱/۴ % سرعت پرتاب را برای بازیکنان بیس بال شرح داده است . (لاچورتز، ایون و پاستیگ لیون« ۱۹۹۸») مک اوی و نیوتن ۱۹۹۸، نیوتن و مک اوی« ۱۹۹۴»).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
افزایش در سرعت پرتاب ۸ تا ۱۰ هفته پس از برنامه های تمرین مقاومت بالستیک دیده شد. (مک اوی و نیوتن« ۱۹۹۸»)آیا این نتایج بار دیگر می تواند در یک جمعیت ورزشی برگزیده ایجاد شود،نیاز به بررسی دارد(کرباسی ۱۳۷۸).
۲-۲۱ تمرین باوزنه و آمادگی قلبی – عروقی
تمرین باوزنه، یک ابزار اصلی برای ارتقاء توانایی هوازی نمی باشد، اما بعضی از فرم های تمرین باوزنه مخصوصاً تمرین برای مسابقات دوره ای برای بهبود حداکثر توان هوازی نشان داده شده است. (گتمن و پولاک« ۱۹۸۱»). مشارکت در یک برنامه ی تمرین باوزنه دوره ای برای بیش از ۲۰ هفته ممکن است منجر به ۸-۵% بهبود در توانایی هوازی، گرچه این بهبودها در مقایسه با افزایش ظرفیت هوازی بعد از برنامه های تمرین استقامتی، متوسط هستند. قبل از فصل بر خلاف برنامه تمرین خارج از فصل باشد. در یک حجم بالا، مثل برنامه ی وزنه برداری المپیک (یعنی تمرین هایی یک ضرب و دو ضرب) بعد از ۸ هفته تمرین ۸% افزایش در توانایی هوازی مشاهده شد. (استون ویلسون و همکاران« ۱۹۸۳») اگر چه تمرین باوزنه کاملاً غیر هوازی است اما ظاهراً وقتی حجم بزرگی از کار انجام می شود، اثر هوازی بیشتری تجربه می شود. به علاوه کاربرد ورزش هایی که گروهی از عضلات بزرگ در آن نقش دارند (مثل کشش توانی ، اسکات و کشش های بالایی) و استفاده از دوره های استراحت کوتاه تر بین ست ها ممکن است در ارتقاء توانایی هوازی بعد از برنامه های تمرین باوزنه ، دخیل باشد. ارتقاء توانایی هوازی در وزنه برداران ممکن است با مصرف اکسیژن در طی تمرین باوزنه ارتباط داشته باشد. بسته به نوع برنامه ی تمرینی، مصرف اکسیژن ممکن است محدوده ای از ۳۸% تا ۶۰% از حداکثر توان هوازی را در بر داشته باشد. (استون و همکارانش « ۱۹۹۱ »).
دامنه ی بالایی در درون آستانه ی تمرینی گزارش شده برای تمرین هوازی افراد تمرین نکرده می باشد مکانیزم های دیگری ممکن است در عملکرد متقابل فاکتورهای مرکزی (ضربان قلب و حجم ضربه ای ) و فاکتورهای محیطی (تفاوت اکسیژنی شریانی – وریدی) دخیل باشد.( مثل افزایش تراکم عروقی و میتوکندری )فاکتورهای محیطی با احتمال کمتری در افزایش ظرفیت هوازی بعد از تمرین مقاومتی نقش دارند چنین افزایش هایی به احتمال زیاد نتیجه یک مکانیزم مرکزی می باشد(کرباسی ۱۳۷۸).
۲-۲۲ تمرین باوزنه و ترکیب بدنی
روش های مثبت در ترکیب بدنی بعد از تمرین باوزنه کوتاه مدت شرح داده شده است. کاهش در درصد چربی بدن از طریق افزایش توده عضلانی بدن به همان اندازه کاهش محتوای چربی بدست می آید. (کرامر و فلک وDeschenes 1988، استون و همکاران« ۱۹۹۱»).
افزایش در توده عضلانی در بدن ممکن است ناشی از افزایش بافت عضلانی و احتمالاً تراکم استخوان باشد، به علاوه تغییرات مثبت در ترکیب بدنی ممکن است با افزایش وزن بدن مرتبط باشد(کرباسی۱۳۷۸).
حجم تمرین فاکتور مهم در میزان تغییرات ترکیبی بدن می باشد.
۲-۲۳تمرین مقاومتی و انعطاف پذیری
انعطاف پذیری به عنوان دامنه ی حرکت در پیرامون یک مفصل توصیف می گردد. این امر هم با عملکرد و هم با جلوگیری از آسیب در ارتباط است ، ورزشکارانی که انعطاف پذیری بیشتری دارند. ظاهراً در برابر کششها و فشارهای عضلانی مقاومتر از سایر ورزشکاران با انعطاف پذیری کمتر می باشند. از دست دادن انعطاف پذیری به عنوان نتیجه یک برنامه تمرینی سنگین باوزنه برای بسیاری از افراد اهمیت دارد. اگر چه وزنه برداران المپیک در تستهای انعطاف پذیری بعد از ژیمناستها قرار می گیرند. (فیشر و جنسن «۱۹۹۰») اگر ورزشهای تمرین باوزنه در یک روش بکار رود که کاربرد دامنه حرکت را مجاز بشمارد آنگاه انعطاف پذیری شدیداً تقویت می گردد. به علاوه برای نیل به حداکثر انعطاف پذیری مفصل، باید ورزشهایی برای همه نوع از عضلات چه موافق چه مخالف (اگونیست و آنتاگونیست) انجام شود.
۲-۲۴ زنان و تمرین باوزنه
در چند سال اخیر حضور زنان در سالن های وزنه به سرعت افزایش یافته است. این امر موجب ایجاد سوالاتی درباره تمرین پذیری و سازگاری فیزیولوژیکی زنان برای تمرین باوزنه می گردد. اختلافهای زیاد میان جنسیتها در هنگام بررسی کردن عملکرد قدرت دیده می شود. میانگین کل قدرت بدنی زنان ۵/۶۳ درصد کل قدرت بدنی مردان می باشد («۱۹۷۶» ). اگر چه میان بخشهای بدن مقدار زیادی تغییر وجود دارد. اختلافهای بزرگ در قدرت مطلق میان جنسیتها در قسمت فوقانی بدن دیده می شود. (زنان ۸/۵۵% قدرت مردان را دارند) در حالی که میزان اختلاف در قسمت تحتانی بدن بسیار کمتر است (زنان ۹/۷۱% قدرت مردان را دارند) هنگامی که زنان و مردان در ارتباط با توده بدنی مقایسه می شوند. این شکاف بزرگ در عملکرد قدرت محدود می گردد. ویلمر (۱۹۷۴) نشان داد که قدرت قسمت فوقانی بدن زنان در مقایسه با مردان از نظر توده بدنی ۴۶% قوی می باشد. در حالی که در قسمت تحتانی بدن در ارتباط با توده بدنی زنان ۹۲% قوی بودند. وقتی این مقایسه های قدرتی نسبت به توده عضلانی بدن صورت گرفت، ویلمر نشان داد که مردان هنوز در قسمت فوقانی تقریباً دو برابر قوی تر از زنان هستند، اما زنان ممکن است در قسمت تحتانی بدن قوی تر از مردان باشند. (۱۰۶% قوی) این تفاوت ها برای مردان و زنان متوسط است و شامل ورزشکاران تمرین کرده یا محاسبه اختلافات اندازه بدن نمی باشند. این نتایج به وسیله مطالعات بعدی مورد تأئید و تصدیق قرار می گیرد (هافمن، ستاوفر و جکسون «۱۹۷۹»).
۲-۲۵ پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
مطالعات زیادی در این زمینه به بررسی تاثیر تمرینات پلیومتریک روی پارامترهای درگیر در رشته های مختلف پرداختند ، همچنین مطالعاتی نیز در زمینه، تاثیر تمرینات پلایومتریک روی پارامترهای مختلف آمادگی جسمانی در رشته های مختلف ورزشی (والیبال، بسکتبال، بدمینتون، شنا، دو و میدانی و غیره) انجام شده است. بیشتر مطالعات انجام شده، حاکی از تاثیر مثبت تمرینات پلیومتریک روی پارامترهای تحت بررسی بوده است. قوجه لی (۱۳۸۰) به بررسی تاثیر تمرینات پلیومتریک روی متغیرهای توان بی هوازی، سرعت عکس العمل و رکورد شناگران دختر تیم ملی پرداخت. در این تحقیق ۳۰ شناگر به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند و طی هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات پرداختند. نتایج نشان داد تمرینات پلیومتریک تاثیر معناداری بر توان بی هوازی و رکورد ۳۳ متر شنای سرعتی شناگران داشت. اما بر سرعت عکس العمل دختران شناگر تاثیری نداشت. و بین سرعت عکس العمل گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما بین رکورد ۳۳ متر شنای سرعتی گروه های تجربی و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده گردید.
علی اکبر صادقی (۱۳۸۴) در تحقیق با عنوان مقایسه اثرات تمرین قدرتی سنتی، پلایومتریک و ترکیب آنها بر توان بی هوازی تکواندوکاران بر روی ۳۲ تکواندو کار و تقسیم بندی آنها به ۴ گروه پلایومتریک قدرتی سنتی و ترکیب قدرتی سنتی و ترکیب پلایومتریک قدرتی نشان داد تفاوت معناداری در بین روش های تمرینی فوق در توان بی هوازی وجود ندارد(۲۴).
خسرو پارسا باروق(۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان تاثیر تمرینات منتخب پلایومتریک بر روی چابکی،سرعت، توان، و اجرای برخی از مهارت های بازیکنان آماتور فوتبال که بر روی ۲۴ مرد بازیکن آماتور فوتبال باشگاههای تهران که به طور تصادفی به دو گروه مساوی کنترل و تجربی تقسیم شدند نشان داد که که تمرینات پلایومتریک بر روی تمامی فاکتورهای مورد تحقیق تاثیر معناداری داشته است (p<0.05)
رحیمی (۱۳۸۴) در تحققی با عنوان تاثیر تمرینات پلایومتریک، وزنه و پلایومتریک – وزنه بر روی توان بی هوازی و قدرت عضلانی که بر روی ۳۷ دانشجوی مرد انجام شد نشان داد، تفاوت معناداری بین تمرینات با وزنه و پلایومتریک در افزایش توان وجود ندارد و در افزایش قدرت تمرینات با وزنه به طور با معنایی نسبت به تمرینات پلایومتریک برتری داشتند.
شیران (۱۳۸۵) به مقایسه تاثیر تمرینات پلیومتریک در آب و خشکی بر عملکرد و آسیب عضلانی ۲۱ کشتی گیر جوان باشگاهی پرداخت. آزمودنی ها در دو گروه تجربی و یک گروه کنترل به مدت پنج هفته و سه جلسه در هفته به تمرین پرداختند. نتایج در این تحقیق نشان داد که تفاوت آزمودنی ها در شاخص های اندازه گیری شده (سرعت، قدرت، چابکی، شاخص خستگی، توان، آنزیم های التهابی شامل؛ CK و LDH) نسبت به دو شیوه تمرین پلیومتریک در آب و خشکی معنی دار نبوده است. البته تمرین پلیومتریک در آب در افزایش شاخص های عملکردی همراه با تمرین کمترین آسیب عضلانی نسبت به تمرین پلیومتریک مناسب تر گزارش داده شد.
مقدم (۱۳۸۶) به بررسی تاثیر تمرینات پلایومتریک بر بهبود توان پا و رکورد شنا در شناگران نوجوان ۱۷-۱۵ سال پرداخت. در این تحقیق ۲۰ شناگر در دو گروه کنترل و تجربی طی هشت هفته تمرینات متداول شنا و تمرینات منتخب پلایومتریک را اجرا کردند. نتایج نشان داد که هشت هفته برنامه تمرینی مختلط (متداول شنا و منتخب پلیومتریک) تاثیر معنی داری روی توان و رکورد ۲۰ متر شنای کرال سینه شناگران دارد. حقیقی نجف آبادی (۱۳۸۶) به مقیسه اثر شش هفته تمرین پلیومتریک در آب و خشکی بر پرش عمودی، ۴۰ متر سرعت و کوفتگی عضلانی پرداخت. آزمودنی ها به طور تصادفی جفت شده و بر اساس پرش عودی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آب و گروه تمرینات خشکی علاوه بر تمرینات والیبال، به مدت شش هفته، دو جلسه در هفته در برنامه تمرینی پلیومتریک در محیط آبی یا خشکی شرکت کردند. نتایج تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد اما با توجه به پیشرفت عددی میانگین، پرش عودی گروه آب نسبت به پیش آزمون، و نسبت به دو گروه دیگر می توان گفت که تمرینات پلیومتریک در آب احتمالا می تواند سبب بهبود پرش عودی ورزشکاران زن بدون ایجاد کوفتگی عضلانی شود.
مرادی و همکارانش(۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان تأثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی بر عملکرد حرکتی، قدرت عضلانی و تعادل مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که بر روی۲۰ نفر از بیماران مبتلا به بیماری MS با میانگین سنی (۸/۷±۰۵/۳۴) انجام شد نشان دادند تمرینات مقاومتی بر متغیرهای وابسته پژوهش شامل عملکرد حرکتی، قدرت و تعادل شرکت کننده های گروه تجربی تأثیر معنی داری داشته است.
محمدحسن فردوسی و همکارانش(۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان بررسی تفاوت تاثیر تمرینات با وزنه و تمرینات پلایومتریک بر روی عضلات رکتوس فموریس و بایسپس فموریس از دیدگاه الکترومیوگرافی سطحی بر روی ۴۵ دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی (۱۵ نفر گروه کنترل، ۱۵ نفر گروه تمرینات وزنه و ۱۵ نفر گروه تمرینات پلایومتریک) که سن آنها بین ۵/۲۲ تا ۶/۲۵ سال قرار داشتند که تغییرات EMG عضلات رکتوس فموریس و بایسپس فموریس قبل و بعد از ۶ هفته تمرین با وزنه و تمرین پلایومتریک از طریق الکترومیوگرافی سطحی اندازهگیری شد. برای اندازهگیری توان عضلات از آزمون پرش عمودی و برای اندازهگیری قدرت عضلات از آزمون اسکات استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد که متعاقب انجام شش هفته تمرینات با وزنه و پلایومتریک، میزان الکترومیوگرافی( Integrated Electromyogram ) گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری پیدا کرده بود)۰۵/۰> ( P بین تاثیر تمرینات پلایومتریک و تمرینات با وزنه بر تغییرات EMG سطحی عضله بایسپس فموریس در هر دو مؤلفه قدرت و توان اختلاف معناداری مشاهده نشد. بین تاثیر تمرینات پلایومتریک و تمرینات وزنه(ایزوتونیک) بر تغییرات EMG عضله رکتوس فموریس در مؤلفه قدرت تفاوت معنی داری وجود داشت (p<0.05).
سید حسین علوی(۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان مقایسه تأثیر تمرینات پلایومتریک و قدرتی با وزنه روی توان انفجاری پا بر روی پنجاه و چهار نفر از دانشجویان غیر تربیت بدنی با میانگین سنی ۲۰-۱۸ ساله که ۷ هفته، هفته ای ۲ جلسه به تمرینات با وزنه و پلایومتریک پرداختند مشاهده کرد که بین میانگین پرش عمودی در هر دو گروه پلایومتریک و با وزنه پس از ۷ هفته تمرینات در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی داری به وجود آمده است. همچنین نتایج تحقیقات نشان داد که بین میانگین پرش عمودی در هر دو گروه پلایومتریک و با وزنه معنی داری وجود ندارد.
حمداله هادی و حسن فرهادی (۱۳۹۰) در بررسی تأثیر شش هفته تمرینات قدرتی و پلایومتریک بر تعادل پویای دانشجویان مرد ورزشکار با میانگین سنی ۲۳٫۱۸ سال و وزن ۷۲٫۱۷ کیلو گرم که به دو گروه ۱۵ نفری تقسیم شدند. گروه تجربی در طول شش هفته به تمرین ترکیبی پلایومتریک و مقاومتی پرداختند قبل از اعمال شش هفته برنامه تمرینی، تعادل پویای شرکت کنندهها به وسیله آزمون تعادل ستاره اندازهگیری شد. پس از اجرای دوره تمرینی و در پس آزمون SEBT فاصله دست یابی شرکت کنندههای گروه تمرینی در تمامی جهتها افزایش معنی داری داشت. اما در فاصله دست یابی شرکت کنندههای گروه شاهد در پیش و پس آزمون SEBT هیچ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین پس از اعمال برنامه تمرینی بین گروه تمرینی و شاهد در تمامی جهتها تفاوت معنی داری مشاهده شد.
شایگان وهمکاران (۱۳۹۲) در تحقیقی باعنوان تاثیر یکدوره تمرینات ویبریشن برروی فاکتورهای آمادگی جسمانی به این نتیجه رسیدند که یکدوره تمرین ویبریشن کل بدن میتواند فاکتورهای سرعت، توان، چابکی واستقامت قلبی عروقی افراد را بهبود بخشد.
دربهانی و همکاران (۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان تاثیر هشت هفته تمرینات پلایومتریک و قدرتی با وزنه برروی توان انفجاری هندبالیستهای نخبه به این نتیجه رسید که تمرینات پلایومتریک و قدرتی با وزنه تاثیر یکسانی برروی توان داشته و موجب بهبود می گردد.
۲-۲۶ تحقیقات خارجی
لامونت (۲۰۱۲) به بررسی اثر ۶ هفته تمرینات تمرینات قدرتی اسکات پا با ویبریش وبدون ویبریشن بر ارتفاع پرش و قدرت پرداخت . شرکت کنندگان در محدوده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال بودند و به طور تصادفی به ۳ گروه: اسکات و ویبریشن ، اسکات بدون ویبریشن و کنترل تقسیم شدند . در نهایت مشاهده شد که پرش ارتفاع و قدرت گروه اسکات با ویبریشن نسبت به گروه اسکات بیشتر بود (p <0.01).
دامون و همکاران (۲۰۱۰) تاثیر تمرینات پلایومتریک را بر آزمون های پرش سارجنت و پرش طول معنی دار و بر آزمون دو سرعت بی تاثیر گزارش دادند[۵۰] چلی و همکاران نشان دادند تمرینات پلایومتریک باعث بهبود اوج توان، پرش اسکات، پرش سارجنت و سرعت دویدن در فوتبالیست ها جوان می گردد.
کی بل[۵۱] (۲۰۰۹)و همکارانش در تاثیر هفت هفته تمرینات ناپایدار و پایدار مقاومتی سنتی بر روی قدرت، تعادل و عملکرد اجرا ۴۰ شرکت کننده که به دو گروه تقسیم شدند نشان دادند که اختلاف معنی داری در تعادل پویا و قدرت شرکت کننده ها قبل و بعد از تمرین وجود داشته است.
در تحقیقی که توسط ویلاریل[۵۲] (۲۰۰۸) و همکارانش با عنوان حاصل فرکانس کم و متوسط تمرینات پلایومتریک در پریدن و سرعت در مقایسه با فرکانس بالای تمرین که بر روی ۴۲ دانش آموز که به ۴ گروه تقسیم شده بودند ۱ گروه کنترل و ۳ گروه تجربی. گروه تجربی ۱ شامل ۱۰ نفر ۷ جلسه تمرین و ۱ بار در هفته گروه تجربی ۲ شامل ۱۲ نفر ۱۴ جلسه تمرینی ۲ بار در هفته و گروه تجربی ۳ شامل ۲۸ جلسه تمرینی ۴ بار در هفته . در پایان نتایج حاصله نشان داد تمرینات کوتاه مدت با شدت متوسط (۲ با در هفته و ۸۴۰ پرش) در اجرای پرش نتایج مشابهی یا تمرینات با شدت بالا دارند هم چنین پیشرفت یکسانی در ۲۰ متر دوسرعت در هر سه فرکانس تمرینی مشاهده شد و با توجه به نتایج حاصله ویلاریل نتیجه گرفت که تمرین با فرکانس متوسط ۲ جلسه در هفته از تمرینات پلایومتریک با شدت بالا ۴ جلسه در هفته مناسب تر است .
ولادان میلیکل[۵۳] (۲۰۰۷) در بررسی تاثیر یک دوره تمرین پلایومتریک بر روی توان والیبالیستها که در آن ۴۶ شرکت کننده با میانگین سن۱۶ سال که به دو گروه کنترل و تجربی (n=23) تقسیم شدند و به مدت ۶ هفته گروه تجربی تمرینات پلایومتریک را انجام دادند نشان داد پیشرفت معناداری پس از پایان تمرینات در توان شرکت کنندهها به وجود آمده بود.
لفارد[۵۴](۲۰۰۵) درمطالعه روی ۲۷ دانش آموز دختر ورزشکار که در دو گروه ۱۴ نفر پلایومتریک و ۱۳ نفر تمرین مقاومتی نشان داد که تغییرات بیومکانیکی و عصبی عضلانی مهمی بعد از ۸ هفته تمرین مقاومتی و پلایومتریک ایجاد می شود در حالی که برنامه پلایومتریک نقش بیشتری در بهبود الگوی فعالیت عضلانی دارد.
چمیرا و همکارانش [۵۵](۲۰۰۴) تحقیقی تحت عنوان تاثیر تمرینات پلایومترک بر سرعت، قدرت و توان را بر دانشجویان پسر و دختر ورزشکار انجام داد در این تحقیق آزمودنیها به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند که گروه تجربی تمرین پلایومتریک را هفته ای ۲جلسه و به مدت ۶ هفته انجام دادند. تجزیه و تحلیل واریانس نشان می دهد بین گروه تجربی و کنترل از لحاظ پیشرفت توان سرعت قدرت تفاوت معنا داری وجود ندارد.
فاتروس و همکارانش[۵۶] (۲۰۰۰) در تحقیقی با عنوان مقایسه تمرینات پلایومتریک، تمرینات با وزنه و ترکیبی از این دو شیوه تمرینی بر روی ۴۱ مرد که در ۴ گروه به صورت تصادفی تقسیم شده بودند و به مدت ۱۲ هفته و در هفته به ۳ جلسه تمرین پرداخته بودند نشان داد که توان در تمام گروههای تمرین کرده افزایش معناداری داشته است.
ولیسون[۵۷] (۱۹۹۶) درمطالعهای با عنوان تاثیر تمرینات قدرتی روی ۲۰ مرد ورزشکار سالم به مدت ۱۰ هفته به تمرینات پلایومتریک و قدرتی پرداختند نتایج نشان داد که تمرینهای با وزنه سبب افزایش قدرت عضله و تمرین های پلایومتریک باعث افزایش توان، سرعت عمل و چابکی می شوند.
جان استم[۵۸]در سال ۱۹۹۵ به مطالعه تاثیر تمرینات پلایومتریک در محیط آب و خشکی بر پرش عمودی پرداخت. وی در آزمودنیهای خود را به سه گروه به صورت تصادفی گروه کنترل گروه پلایومتریک در آب گروه و گروه پلایومتریک در خشکی تقسیم نمود. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معنی داری بین گروه تجربی و کنترل در افزایش توان خروجی وجود دارد اما اختلاف معنا داری بین گروه پلایومتریک در آب و خشکی وجود نداشت(۶۹).
کنت آدام[۵۹] در سال ۱۹۹۲ در تحقیقی با عنوان تاثیر شش هفته تمرین اسکوات و پلایومتریک و اسکوات پلایومتریک بر روی توان تولیدی افراد که هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر سه روش تمرینی فوق بر توان تولیدی که بوسیله پرش عمودی اندازه گیری می شود ۴۸ آزمودنی در ۴ گروه مساوی تقسیم بندی شدند گروه اسکوات گروه اسکوات - پلایومتریک گروه پلایومتریک و گروه کنترل. این آزمودنی ها دو بار درهفته و به مدت ۷ هفته که جلسه اول به یادگیری تکنیک و ۶ هفته دیگرتمرین کردند. توان بعد و قبل از تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. و در سه گروه تجربی توان به طور معنا داری (p<0.0001) افزایش یافته بود بین گروه اسکوات- پلایومتریک و دو گروه تمرینی دیگر اختلاف معناداری وجود داشت. اما بین گروه پلایومتریک و مقاومتی اختلاف معناداری مشاهده نشد.
آدامز و همکاران (۱۹۹۲) تاثیر شش هفته تمرین اسکات، پلایومتریک و اسکات-پلایومتریک بر توان تولیدی بررسی کردند. هدف از این مطالعه مقایسه شیوه برنامه تمرینی موثر اسکات، پلایومتریک، اسکات و پلایومتریک در تولید توان پاها بود که بوسیله پرش عمودی سنجیده می شد. ۴۸ آزمودنی به صورت مساوی در چهار گروه تمرینی (اسکات، پلایومتریک،اسکات و پلایومتریک و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها دو روز در هفته به مدت شش هفته به تمرین پرداختند. توان ران و پا قبل و بعد از تمرین با بهره گرفتن از پرش عمودی سنجیده شد. نتایج نشان داد عملکرد گروهی که تمرین اسکات و پلیومتریک را به طور همزمان انجام می دادند عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱مقدمه
در این فصل نوع تحقیق، جامعه آماری، نحوه انتخاب، تعداد و اعضای آن، ابزار اندازه گیری، نحوه جمع آوری داده ها و روش آماری شرح داده شده است.
۳-۲روش تحقیق