“
۲-۲-۵-۲-نسبتهای پوششی:
مهمترین نسبتهای پوششی عبارتند از:
-
- نسبت پوشش بهره
- نسبت پوشش هزینه های ثابت
الف-نسبت پوشش بهره:
با بهره گرفتن از این نسبت، توانایی شرکت در پرداخت بهره وام محاسبه میشود، به این صورت که سود قبل از بهره و مالیات را به هزینه بهره تقسیم میکنند. و اگر این نسبت از یک کمتر شود شرکت با اقدامات اجرایی طلبکاران مواجه خواهد شدکه اغلب به ورشکستگی میانجامد.
ب-نسبت پوشش هزینه های ثابت:
این نسبت برای اندازهگیری قابلیت اعمال بدهی کفایت میکند زیرا هم بهره و هم بازپرداخت اصل وام را مورد توجه قرار میدهد. در این نسبت این حقیقت که اکثر شرکتها نسبت به اجاره داراییها اقدام مینمایند و در نتیجه تعهدات بلندمدت ناشی از تنظیم قراردادهای اجاره برای خود به وجود میاورند ملحوظ است و برای اکثر تحلیلگرها این نسبت برتر از نسبت پوشش هزینه بهره میباشد. و در صورت و مخرج کسر این نسبت هزینه اجاره لحاظ می شود(محمدی ، ۱۳۸۴).
۲-۲-۶-دلایل استفاده از نسبتهای ساختار سرمایه:
-
- برای شناسایی منابع وجوه: شرکت کلیه نیاز مالی خود را از طریق منابع بدهی یا سرمایه تأمین میکند. میزان استفاده از هر منبع مالی از طریق نسبتهای ساختار سرمایه مشخص میشود.
-
- برای اندازهگیری ریسک مالی: یکی از معیارهای تعیین درجه ریسک که در نتیجه تأمین مالی از طریق بدهی به وجود میآید، به وسیله این نسبتها تعیین میشود. اگر شرکت در یک دوره مشخص در حال افزایش درصد بدهی خود باشد، ممکن است نشاندهنده این مسئله باشد که ریسک سهامداران رو به افزایش است.
- برای پیشبینی دورنمای استقراض: اگر شرکت نیاز مالی جهت توسعه فعالیتهای خود داشته باشد، نسبتهای ساختار سرمایه مشخص میکنند که آیا وجوه بدهی در دسترس خواهند بود یا خیر؟ اگر نسبتها خیلی بالا باشند، شرکت ممکن است قادر به استقراض نباشد(تانگ، ۲۰۰۴).
۲-۲-۷-شیوه های تأمین مالی:
بنگاههای اقتصادی نیز برای ورود به تجارت و ادامه فعالیت در آن نیاز به سرمایه دارند، منابع تأمین مالی به صورتهای گوناگون تقسیم گردیده است. اما در بیشتر تحقیقات، منابع تأمین مالی شرکتها بر اساس سیاست تأمین مالی آن ها به دو بخش “منابع مالی درونی”و”منابع مالی بیرونی” تقسیم میشوند که این منابع میتواند به روش کوتاه مدت یا بلند مدت مورد استفاده قرار گیرد(کشاورز ، ۱۳۸۹).
۲-۲-۷-۱-تأمین مالی کوتاهمدت:
منظور از تأمین مالی کوتاهمدت، تأمین مالی از منابعی است که حداکثر ظرف یک سال و یا کمتر بازپرداخت میگردند. منابع تأمین مالی کوتاهمدت به ۲ دسته کلی تقسیم میشوند که شامل منابع تضمین نشده و منابع تضمین شده میباشد. منابع تأمین مالی کوتاهمدت تضمین نشده عمدتاًً شامل اعتبارات تجاری (خرید نسیه کالا)، پیش دریافت از مشتریان، هزینه های پرداختی، وامهای بانکی کوتاه مدت و اسناد تجاری و منابع مالی تضمین شده نیز عمدتاًً توسط بانکها، مؤسسات مالی و خریداران حسابهای دریافتی تأمین میگردند. اعطاکنندگان تسهیلات مالی کوتاهمدت تضمین شده بخشی از داراییهای واحد تجاری را به منظور تضمین وامهای اعطایی به وثیقه میگیرند(زیتن و تیان[۵]، ۲۰۰۷).
۲-۲-۷-۲-تأمین مالی میانمدت:
تأمین مالی میانمدت، تأمین مالی از منابعی است که سررسید آن ها بیش از یکسال و کمتر از ۷ سال است. در ارتباط با سررسید کمتر از ۷ سال اتفاق نظر بین تحلیلگران وجود ندارد و پاره ای از آن ها سررسید کمتر از ۵ سال یا ۱۰ سال را جزء میانمدت تلقی نمودهاند. با این وجود بسیاری از تحلیلگران مالی و حسابداران تفکیک میان بدهی بلندمدت و میانمدت را نادیده میگیرند و منابع تأمین مالی را به دو گروه عمده تقسیم نمودهاند بدین ترتیب که بدهیهای با سررسید کمتر از یکسال را بدهی کوتاهمدت و سررسید بیش از یکسال را بلندمدت طبقهبندی نمودهاند. بدهیهای میانمدت شامل مواردی همچون اعتبار در گرفتن وامهای مدتدار و قراردادهای اجاره میگردند(اربابیان و گرایلی، ۱۳۸۸)
۲-۲-۷-۳-تأمین مالی بلندمدت:
یکی دیگر از راههای تأمین مالی از لحاظ زمان سررسید، تأمین مالی بلندمدت میباشد. تأمین مالی بلندمدت عمدتاًً به منظور سرمایهگذاریهای بلندمدت همچون خرید دارایی جدید، احداث کارخانه و یا مدرنیزه کردن امکانات موجود مورد استفاده قرار میگیرد(اربابیان و گرایلی، ۱۳۸۸)
منابع تأمین مالی بلندمدت شامل استقراض (بدهی) بلندمدت، سهام عادی، و سود انباشته میگردد که در اینجا به دلیل ارتباط با موضوع فقط تأمین مالی از طریق استقراض تشریح میشود.
تأمین مالی از طریق استقراض:
سرمایه استقراضی عمدتاًً شامل وامهای رهنی، تسهیلات بانکی، اوراق مشارکت و سایر بدهیهای بلندمدت میگردد که توسط بانکها، مؤسسات مالی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی تأمین و اعطا میشوند. وامهای رهنی بدهیهایی هستند که در ازاء به رهن گذاشتن داراییهای شرکت اخذ و در طی دوره های معین بازپرداخت میشوند. تسهیلات بانکی نیز با اخذ تضمین یا بدون آن، توسط بانکها به شرکت اعطا میشود و طی اقساط بازپرداخت میگردند. اوراق مشارکت اوراق بهادار بی نام یا بانامی است که به قیمت اسمی مشخـص بـرای مدت معین منتشر میشود و به سرمایه گذاری که قصد مشارکت در اجرای طرحهای موضوع انتشار اوراق را دارند واگذار میگردد. این اوراق دارای سررسید مشخص است و منتشر کننده آن متعهد است که در زمانهای معین سود و در سررسید ارزش اسمی اوراق را بپردازد(کشاورز ، ۱۳۸۹).
نمودار ۲-۱: شیوه های تامین مالی(کشاورز ، ۱۳۸۹)
.
۲-۲-۸-تئوریهای ساختار سرمایه:
ترکیب منابع تأمین مالی بلندمدت مورد استفاده شرکت ساختار سرمایه نام دارد. هدف اصلی تصمیمات ساختار سرمایه، حداکثر نمودن ارزش بازار شرکت از طریق ترکیب مناسب منابع تأمین مالی بلندمدت میباشد. این ترکیب که ساختار بهینه سرمایه نامیده میشود، هزینه سرمایه شرکت را حداقل میکند. در ارتباط با این موضوع که آیا واقعاً یک ساختار سرمایه بهینه وجود دارد، نظریات متفاوتی مطرح شده است. این نظریات همگی به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا شرکت میتواند با تغییر در ترکیب منابع مالی مورد استفاده بر ارزش و هزینه سرمایه شرکت اثر بگذارد؟ (عبدی نصرآباد،۱۳۸۹).
۲-۲-۸-۱- نظریه درآمد خالص:
“