راهبرد کنترل با شیوه رقابتی یکسان است و مبین به کارگیری شیوه های استبدادی، آمرانه و تحکمآمیز است. راهبرد عدم مقابله شامل شیوه های اجتناب، تطبیق یا سازش (مدارا و نرمش) است. در این حالت فرد برای ارضای خواسته ها و منافع طرف مقابل، حتی اگر خواسته ها و منافع خود در این راستا فدا شود تلاش می کند ( کوزان[۶۹]، ۱۹۸۹). راهبرد راه حل گرایی شامل شیوه های همکاری و مصالحه میباشد. در این حالت یک طرف تمایل پیدا می کند از برخی، اما نه همه، خواسته ها و منافع خود دست بکشد، تا طرف مقابل بتواند برخی از خواسته های خود را ارضا نماید (ایزدی، ۱۳۷۹).
فرایند رویارویی با تعارض
مدیریت تعارض سازمانی شامل تشخیص و مداخله در تعارض میباشد. تشخیص، پایه و اساسی برای مداخله است. این فرایند در شکل ۲-۲ نشان داده شده است.
اولین مرحله در فرایند حل مشکل تشخیص مشکل است، که شامل دریافت و فرمولبندی مشکل میشود. غالباً مرحله مداخله بدون فهم صحیح و درستی از ماهیت مشکل انجام می شود که می تواند به پیامدهای غیرمؤثر منتج شود. یک تشخیص جامع و فراگیرنده، شامل اندازه گیری تعارض و منابع آن و تجزیه و تحلیل ارتباط میان آنهاست. مرحله اندازه گیری شامل اندازه گیری مقدار تعارض و مرحله تجزیه و تحلیل شامل تعیین مقدار تعارض و سبکهای رویارویی تعارض دستهبندی شده به وسیله سازمان، واحد، بخش و… و تعیین ارتباط میان تعارض و سبکهای تعارض با منابع و ارتباط میان تعارض و سبکهای تعارض با یادگیری و اثربخشی سازمانی می شود (رحیم، ۱۹۸۳).
مرحله مداخله شامل فرایند سازی و ساختارسازی است. فرایند سازی به مراحل کار فعالیت هایی که برای فراهم آوردن برخی نتایج، طراحی شده است اشاره دارد. ساختارسازی برای بهبود اثربخشی سازمانی به وسیله تغییر طراحی ساختار سازمانی تلاش می کند که شامل تمایز و یکپارچگی مکانیسمها، سلسله مراتب و روشها و آگاهی از سیستمها می شود (رحیم، ۲۰۰۲).
مشاور سازمانی ممکن است هم از فرایند سازی و هم از ساختارسازی فرایند مداخله برای مدیریت کردن تعارض استفاده کند، و باید توجه داشته باشد که اگرچه فرایند مداخله در مرحله اولیه طراحی شده است، سبکهای رویارویی با تعارض اعضای سازمان را دگرگون میکند. بنابرین مداخله بر میزان ادراک مقادیرتعارض نیز تأثیر می گذارد (همان منبع).
۲-۱۳٫ اثربخشی سبکهای مدیریت تعارض
هیچ یک از سبکهای مدیریت تعارض در همه شرایط اثربخش نیست. تحقیقات نشان میدهد که هر فرد برای مدیریت تعارض به شیوه خاص خود پیش فرضهایی دارد؛ یعنی هرکس سبکهایی را در مدیریت تعارض ترجیح میدهد. سبک هرکس را میتوان با بهره گرفتن از ترکیب افکار و ویژگیهای شخصیتی وی پیش بینی کرد. از این رو برخی معتقدند که سبک هر کس ثابت است؛ ولی در حقیقت این شرایط موجود است که تعیین می کند فرد کدامین سبک را حتی با وجود عدم سازگاری با خلق و خوی خویش برگزیند (کبیری، ۱۳۷۳).
بنابرین، اگرچه روش مواجه یا تشریک مساعی به عنوان مؤثرترین شیوه مدیریت تعارض شناخته شده است، اما موفقیت در یک شیوه خاص، به موقعیت و شرایط مختلف بستگی دارد به طوری که می توان گفت هیچ یک از سبکهای مدیریت تعارض قابل کاربرد در تمام موقعیتها نیست. مدیر با تجربه کسی است که میداند هر یک از آنها در چه موقعی کاربرد دارد (بزاز جزایری، ۱۳۷۷). جدول ۲-۲ شرایط مناسب برای اعمال هریک از سبکهای مدیریت تعارض را به طور خلاصه بیان می کند:
جدول ۲-۲: شیوه های مدیریت تعارض و موقعیت و شرایط آن (رابینز، ۱۹۹۸، به نقل از مقیمی، ۱۳۸۵)
سبک
شرایط مناسب
رقابت
-
- هنگامی که اقدام سریع و قاطع حیاتی باشد.
-
- در زمینه مسائل مهمی که اجرای اقدامهای غیر معمول (خلاق) را برای بقا و اثربخشی سازمانی طلب می کند.
-
- در زمینه موضوعاتی که برای سلامت سازمان حیاتی است و هنگامی که فرد میداند حق با اوست.
- علیه کسانی که از رفتار و شرایط غیر رقابتی سود میبرند.
تشریک مساعی
-
- برای یافتن راه حل مورد قبول همه (اجماع نظرها) هنگامی که خواسته های طرفین تعارض مهمتر از آن هستند که مورد مصالحه قرار گیرند.
-
- هنگامی که هدف فرد یادگیری باشد.
-
- برای تلفیق بینشهای افراد دارای دیدگاه های متفاوت
-
- برای جلب تعهد افراد از طریق تلفیق خواسته های آنان برای رسیدن به اتفاق آرا (اجماع) در تصمیم گیری
-
- برای از بین بردن عواطف و احساسهای تندی که مانع برقراری ارتباط هستند.
-
- هنگامی که حمایت سازمانی کافی برای صرف وقت و انرژی به منظور حل تعارض وجود داشته باشد.
- هنگامی که همبستگی کافی میان طرفین تعارض وجود داشته باشد و صرف وقت و انرژی برای حل تعارض بیاورد.
اجتناب
-
- هنگامی که موضوع جزئی باشد یا لازم باشد به موضوعهای مهمتری رسیدگی شود.
-
- هنگامی که فرد تحقق خواسته های خود را محتمل نمیداند و قدرت خود را بسیار کمتر از دیگری ارزیابی می کند.
-
- هنگامی که هزینه گسیختگی احتمالی ارتباط، از مزایای حل اختلاف بیشتر است..
-
- برای آرام سازی افراد تا نسبت به موضوع دید صحیح پیدا کنند.
-
- هنگامی که جمع آوری اطلاعات بر تصمیم گیری فوری برتری داشته باشد.
-
- هنگامی که دیگران تعارض را به طور اثربخشتری حل و فصل میکنند.
- هنگامی که به نظر میرسد موضوعهای مورد اختلاف نشانه موضوعهای دیگر یا مماس با آنها باشد.
مدارا یا نرمش
-
- هنگامی که به اشتباه خود پیببرید اجازه دهید موضع بهتری مطرح شود و شما نیز از آن درس بگیرید و منطقی بودن خود را نیز به نمایش بگذارید.
-
- هنگامی که موضوعهای مورد اختلاف برای دیگران اهمیت بیشتری دارند تا برای شما در این صورت برای راضی کردن آنان و حفظ همکاری آتی با آنها از خود نرمش نشان میدهید.
-
- ایجاد اعتبار اجتماعی برای استفاده در موضوعهای مورد اختلاف بعدی.
-
- برای به حداقل رساندن صور هنگامی که شخص بازنده باشد.
-
- هنگامی که هماهنگی و ثبات اهمیت ویژهای دارد.
-
- . هنگامی که میخواهید به کارکنان این امکان را بدهید که با درس گرفتن از خطاهایشان رشد یابند.
- هنگامی که تعارض عمدتاًً به دلیل اختلاف شخصیتی است و به آسانی حل نمی شود.
مصالحه
-
- هنگامی که هدفها مهماند ولی ارزش تلاش بیشتر یا مواجهه با برخوردهای تندتر را ندارند.