انحراف استاندارد
ضرایب
مدل
۰٫۰۰۰
۳٫۸۰۳
۱۶٫۷۰۹
۶۳٫۵۵۱
مقدار ثابت
۰٫۰۰۱
۳٫۲۷۶
۰٫۱۱۷
۰-.۳۸۳
خلاقیت
۰٫۰۱۹
۲٫۳۶۶
۰٫۲۲۶
۰٫۵۳۶
عزت نفس
برای تعیین میزان این ارتباط یا در واقع میزان پیش بینی متغیر تعصب توسط متغیر های عزت نفس و خلاقیت از تحلیل رگرسیون استفاده و نتایج را به صورت جداول ارائه کرده ایم. همانطور که در جدول شماره۴-۱۴ مشاهده می کنیم با توجه به آماره آزمون F (9.434) و سطح معناداری کم تر از ۰۰۰۱/۰، وجود اثر و ارتباط بین متغیرهای عزت نفس و خلاقیت تأیید می شود. با توجه به ستون دوم جدول ۴-۱۵ ضریب ثابت (۶۳٫۵۵۱) و ضرایب متغیرهای عزت نفس(۰٫۵۳۶) و خلاقیت (۰٫۳۸۳-) را در معادله رگرسیون مشاهده می کنیم. در مورد ضرایب می توان گفت که متوسط مقدار متغیر تعصب هنگامی که مؤلفه های عزت نفس و خلاقیت صفر باشند، برابر۵۵۱/۶۳ و با افزایش متغیر خلاقیت به میزان ۱ واحد، متغیر تعصب ۳۸۳/۰واحد کاهش می یابد. و با افزایش مؤلفه عزت نفس به میزان ۱ واحد، مؤلفه تعصب ۵۳۶/۰واحد افزایش می یابد. بنابراین، فرضیه صفر رد می شود وفرضیه تحقیق تأیید می گردد که می توان نتیجه گرفت متغیرهای عزت نفس وخلاقیت پیش بینی کننده تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ مقدمه
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک بود. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، خوشه ای چندمرحله ای بود. ابتدا از بین هر دانشکده چند رشته را بصورت تصادفی انتخاب کرده که از دانشکده ی علوم انسانی رشته های آموزش ریاضی، آموزش و پرورش ابتدایی، روانشناسی عمومی وحقوق، از دانشکده ی علوم پایه رشته ی شیمی کاربردی، از دانشکده ی فنی و مهندسی رشته های الکتروتکنیک، کامپیوتر ونقشه کشی واز دانشکده ی کشاورزی رشته ی امور زراعی وباغی انتخاب گردید و از بین رشته های موجود در دانشگاه کلاس ها را انتخاب نموده و سپس پرسشنامه ها توزیع گردید. با توجه به نوع و ماهیت پژوهش حاضر جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss 18 استفاده شد. ابتدا از شاخص های آماری (آماره ها) توصیفی یعنی درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد جهت خلاصه کردن اطلاعات پراکنده استفاده شد. سپس برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون MANCOVA- پس از برقراری مفروضات آن- و آزمون t تک گروهی و همبستگی پیرسون استفاده شد.
طبق بررسی های صورت گرفته، بین متغیرهای عزت نفس، خلاقیت و تعصب رابطه معنادار برقرار است. بین متغیر عزت نفس وخلاقیت رابطه مستقیم برقرار است به گونه ای افزایش عزت نفس به افزایش خلاقیت منجر می شود. بین متغیرهای عزت نفس وتعصب نیز رابطه وجود دارد. برخی پژوهش ها عنوان می کنند که تعصب در افراد دارای عزت نفس بالا بیش تر از تعصب افراد دارای عزت نفس پایین است اما برخی پژوهش ها عکس این حالت را نشان داده اند. بین متغیرهای تعصب و خلاقیت نیز رابطه معنادار برقرار است وافراد خلاق از تعصب کمتری برخوردارند و افزایش خلاقیت به کاهش تعصب منجر می شود.
در این فصل بر مبنای نتایج بدست آمده در فصل چهارم در ابتدا خلاصه ای از یافته های مربوط به فرضیه های تحقیق ارائه خواهد شد. در ادامه بر اساس مبانی نظری و تجربی ارائه شده در فصل دوم و چهارچوب مفهومی بدست آمده از فرضیه های تحقیق، آنها را مورد بحث قرار خواهیم داد. در پایان نیز به ارائه چندین پیشنهاد اجرایی در جهت انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه پرداخته خواهد شد وبه ذکر محدودیت های اجرایی پژوهش نیز خواهیم پرداخت.
۵-۲ نتایج پژوهش: بررسی فرضیه ها
بررسی فرضیه اول: بین عزت نفس و تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بندرجاسک رابطه معناداری وجود دارد.
برای بررسی این مفروضه از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. با توجه به نتایج بین عزت نفس وتعصب ارتباط معنادار وجود دارد. و با افزایش عزت نفس، تعصب نیز افزایش می یابد. و بین دو متغیر همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین عزت نفس به میزان ۰٫۶۶۹ پیش بینی کننده تعصب می باشد. نتیجه این بررسی با نتایج پژوهشی که توسط جردن[۱۶۷]، اسپنسر[۱۶۸]و زانا[۱۶۹](۲۰۰۵)، از دانشگاه واترلو انجام شد همسو است . آنها نشان دادند که افراد دارای عزت نفس بالا از افراد دارای عزت نفس پایین، تعصب و تبعیض بیشتری از خود نشان می دهند. و نیز با پژوهش بامیستر[۱۷۰]و همکاران (۲۰۰۳)، که در بخشی از پژوهش خود نشان داده بودند که عزت نفس بالا ممکن است تعصب وتبعیض را افزایش دهد همسو است. و نیز با پژوهش ابرسون، هیلی و رومرو[۱۷۱] (۲۰۰۰)، همسو است. آنها در یک بررسی از ۳۴ مطالعه جداگانه نشان داده بودند که افرادی که دارای عزت نفس بالایی هستند، نسبت به افردی که دارای عزت نفس پایینی هستند تعصب گروهی بیشتری از خود نشان میدهند.
بررسی فرضیه دوم: بین خلاقیت وتعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بندرجاسک رابطه معناداری وجود دارد.
برای بررسی این فرضیه از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد بین خلاقیت و تعصب رابطه معنادار وجود دارد امّا چون همبستگی بین دو متغیر منفی بود رابطه بین دو متغیر نیز منفی است یعنی با افزایش خلاقیت، تعصب کاهش می یابد و برعکس. همجنین خلاقیت به میزان ۳۹۰/۰ پیش بینی کننده تعصب می باشد. نتیجه کسب شده در این فرضیه با پژوهش مالگورزادا[۱۷۲] وهمکاران(۲۰۱۳)، که با هدف استفاده از مداخله در کاهش تعصب جهت تقویت تفکر واگرا در خلاقیت صورت گرفت همسو است. نتایج بررسی آنان نشان داده بود که استفاده از روش های مداخله ای جهت کاهش تعصب در بین دانشجویان می تواند منجر به بهبود در تفکر واگرا در افراد شود. اما به طور کلی تاثیر آن معنادار نبود. همچنین با پژوهش العلی(۲۰۰۸)، همسو است. وی در یک مطالعه تجربی به بررسی رابطه تعصب با فعالیت های خلاق در یک نمونه ۳۰۰ نفری از دانش آموزان مدارس متوسطه کشور کویت پرداخت. نتایج بین هر دو نمونه دختر و پسر نشان داد که بین تعصب و فعالیت های خلاق رابطه وجود دارد.
بررسی فرضیه سوم: بین عزت نفس و خلاقیت در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جاسک رابطه معناداری وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه نیز از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین عزت نفس وخلاقیت رابطه معنادار برقرار است و همبستگی میان دو متغیر مثبت است یعنی با زیاد شدن خلاقیّت، عزت نفس نیز افزایش می یابد وبرعکس . همچنین خلاقیت به میزان ۱۳۹/۰ پیش بینی کننده عزت نفس می باشد. نتیجه این بررسی با پژوهش گولداسمیت[۱۷۳] و مارتلی[۱۷۴](۲۰۱۲)، هماهنگ و همسو است. گولد اسمیت و مارتلی در پژوهشی که با هدف بررسی رابطه بین خلاقیت و عزت نفس بر روی ۶۳دختر و ۵۵پسر دانشجو انجام شده بود. نشان دادند که در هر دو جنس بین عزت نفس و خلاقیت رابطه معنادار وجود دارد.اگر چه به نظر می رسید این رابطه در دختران قوی تر از پسران باشد. و نیز نتیجه با پژوهش جمشیدی، اکبری ومهرگان(۱۳۹۱)، که با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین خلاقیت و عزت نفس با رابطه بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رشت انجام شد هماهنگ وهمسو است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها از طریق محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و آزمونT نشان داده بود که رابطه بین خلاقیت و عزت نفس معنادار است. و نیز با پژوهشی که توسط شفیع آبادی واحدی (۱۳۹۱)، با هدف بررسی رابطه بین عوامل خلاقیت و عزت نفس انجام شد همسو است. پژوهش آنان از نوع همبستگی بوده و از یک نمونه ۱۲۵ نفری از دانشجویان فنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان استفاده نمودند. ابزار سنجش پرسشنامه خلاقیت تورنس و آزمون عزت نفس کوپر اسمیت با سطح اطمینان ۹۵ درصد در نظر گرفته شده بود. از ۴ فرضیه اصلی که رابطه عوامل خلاقیت و مجموعه خرده مقیاس های عزت نفس را تشکیل داده بود، سه فرض مبنی بر وجود رابطه معنادار مستقیم بین سیالیت، بسط و ابتکار با خرده مقیاس های عزت نفس (شامل عزت نفس اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی و عمومی) تأیید شده بود. و نیز با پژوهشی که توسط زینلی(۱۳۸۹)، با هدف بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی و خلاقیت با عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر سده انجام شده بود هماهنگ وهمسو است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دوم و سوم دبیرستانی دختر و پسر شهر سده و نمونه با حجم ۲۲۰ نفر که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. داده ها از طریق پرسشنامه راهبردهای یادگیری و مطالعه کرمی، خلاقیت عابدی، عزت نفس کوپراسمیت جمع آوری و عملکرد تحصیلی نیز از معدل نیم سال اول سال تحصیلی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای فراشناخت وخلاقیت با عزت نفس رابطه مثبت وجود دارد. و با پژوهشی که توسط یارمحمدیان(۱۳۸۵)، با هدف بررسی ارتباط خود پنداره و عزت نفس در دانشجویان خلاق و غیر خلاق انجام گرفته بود نیز هماهنگ است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شیراز تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل ۱۰۰ نفر دانشجو از بین دانشجویان کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بودند که به طریق جدول اعداد تصادفی از بین گرایش های مختلف انتخاب شدند. ابزار سنجش در این تحقیق، آزمون خلاقیت عابدی جهت تمایز دانشجویان خلاق از غیر خلاق و آزمون خود پنداره راجرز جهت سنجش متغیر خود پنداره دانشجویان بود. همچنین جهت سنجش میزان عزت نفس آنان از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میان نمرات میانگین خود پنداره و عزت نفس دانشجویان خلاق و غیر خلاق تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین این نتایج نشان داد که دانشجویان خلاق نسبت به دانشجویان غیر خلاق، نمرات بهتری در دو متغیر خود پنداره و عزت نفس کسب کردند. در مجموع نتایج نشان داد که بین خود پنداره و عزت نفس هر گروه رابطه معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان استنباط نمود که عزت نفس یکی از ویژگی های مثبت شخصیت و تابع خود پنداره هر فردی است، به طوری که خود پنداره مثبت همراه با عملکرد موفقیت آمیز موجب عزت نفس بالا می گردد. و نیز با بررسی شکرکن و همکاران(۱۳۸۱)، که به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزتنفس با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شهیدچمران اهواز طراحی شده بود همسو است. نمونه اصلی این تحقیق شامل ۴۰۰ دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شهیدچمران اهواز بود. ابزارهای جمع آوری دادهها در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش صفات کارآفرینی، آزمون جهتگیری کارآفرینی، آزمون خلاقیت، پرسشنامه انگیزه پیشرفت و آزمون عزت نفس بودند. پرسشنامههای سنجش صفاتکارآفرینی، جهتگیری کارآفرینی و انگیزه پیشرفت توسط پژوهشگران این تحقیق به فارسی برگردانده شده بود وضرایب اعتبار و پایایی آنها محاسبه گردیده بود. فرضیههای این پژوهش شامل چهار فرضیه اصلی و ۸ فرضیه فرعی بود، که روابط ساده وچندگانه بین متغیرهای پیشبین خلاقیت، انگیزه پیشرفت و عزتنفس را با متغیر ملاک کارآفرینی در کل نمونه و به تفکیک در نمونههای دختران و پسران مطرح میساخت.
بررسی فرضیه چهارم: متغیرهای عزت نفس وخلاقیت پیش بینی کننده های تعصب در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جاسک هستند.
جهت بررسی فرضیه فوق از روش همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد عزت نفس وخلاقیت پیش بینی کننده تعصب هستند. که با افزایش عزت نفس وکاهش خلاقیت، تعصب افزایش می یابد. نتیجه این بررسی با بخشی از پژوهش مالگورزادا وهمکاران (۲۰۱۳)، که با هدف استفاده از مداخله در کاهش تعصب جهت تقویت تفکر واگرا در خلاقیت صورت گرفته بود هماهنگ و همسو است. نتایج بررسی آنان نشان داده بود که استفاده از روش های مداخله ای جهت کاهش تعصب در بین دانشجویان می تواند منجر به بهبود در تفکر واگرا در افراد شود. اما به طور کلی تاثیر آن معنادار نیست. و نیز با بخشی از پژوهشی که توسط مادوکس وهمکاران (۲۰۱۰)، با هدف بررسی اثرات یادگیری ها وتجربیات بین فرهنگی بر خلاقیت در ایالات متحده انجام شد همسو است. نتایج نشان داد که تجربیات و یادگیری بین فرهنگی باعث تسهیل انعطاف پذیری، افزایش آگاهی از ارتباطات و ایجاد تنوع در عملکرد می شود. آموزش های کاربردی در یک زمینه بین فرهنگی برای تسهیل وافزایش خلاقیت به صورت ویژه ای مهم است. همچنین شرکت کنندگانی که مدت زمانی خارج از کشور زندگی کرده بودند افزایش بیشتری در خلاقیت نشان دادند. بنابراین تجربه زندگی کردن در محیط های چند فرهنگی و به دور از سوگیری ها و تعصبات بودن منجر به افزایش خلاقیت می شود. و نیز با بخشی از پژوهشی که توسط هافمن و شوارزوالد[۱۷۵] (۱۹۹۲)، با هدف تعدیل اثرات عزت نفس بر استفاده از نژادپرستی و جایگاه علمی به عنوان تعدیل کننده پذیرش میان فردی بر روی ۷۲۲ نفر از دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که اولویتی برای اهداف آموزشی سطح بالاتر و اصالت نژادی سطح بالا وجود دارد. این اولویت قائل شدن صریح در دانش آموزان دارای عزت نفس بالا بیشتر از دانش آموزان دارای عزت نفس پائین قابل مشاهده بود. به گونه ای که داشتن عزت نفس و اصالت نژادی بالا بر این منجر می شود که افراد خود را شایسته ی جایگاه علمی بالاتر بدانند ونسبت به سایرین از خود تعصب وتبعیض نشان دهند.
۵-۳ بحث و نتیجه گیری کلی
پژوهش ها چنان که از نام آنها برمی آید، چون برخواسته از اطلاعات جامعه هستند می توانند آن جامعه را در راه بهتر ساختن خویش رهنمون سازند. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیت با تعصب در دانشجویان با رشته های تحصیلی مختلف شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر جاسک بود و پژوهشگر در این راستا به بحث و نتیجه گیری فرضیه های خود پرداخت.
انسان ها وقایع را به روش خود تعبیر می کنند. از طریق الگوهای شفاف یا شابلون هایی که از واقعیت های دنیای اطرافمان ترسیم می کنیم به دنیا می نگریم. این الگوها مانند عینک آفتابی یا شیشه های رنگی اند که نور را فیلتر می کنند. هر چه به چشم ما راه می یابد، بعد از گذر از این شیشه، فیلتر و تبدیل به چیزی می شود که دوست داریم از دنیا دریافت کنیم. تعصبات، تصورات قالبی و پیش داوری های نیز چنین اند و بر فرایند تصمیم گیری، قضاوت، عواطف ورفتارهای ما در اجتماع تأثیر شایان توجهی دارند. افراد با این فرض که این سازه ها واقعیت های زندگی را پیش بینی می کنند وآن ها را توضیح می دهند، رفتار می کنند. ولی مشکل اینجاست که هر کس تصور می کند سازه شخصی اش عین حقیقت است ونمی داند که عینکی که بر چشم دارد حقیقت را تحریف می کند. از طرفی نیز تعصب، عامل بسیار مهمی در زندگی شخصی افراد وتحولات بین المللی نظیر جنگ های فرقه ای و مذهبی است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر و سایر پژوهش ها می توان از متغیرهای عزت نفس و خلاقیت برای کنترل تعصب افراد جامعه استفاده نمود. از آنجایی که طبق یافته های پژوهش حاضر افراد متعصب از عزت نفس بالا وخلاقیت پایینی برخوردارند می توان برای کاهش تعصب آنان از انواع روش های افزایش خلاقیت استفاده نمود ویا از عزت نفس بالا به عنوان مکانیزمی برای کنترل تعصب استفاده نمود. می توان بیان نمود که از این نتایج در جهت اهداف انسان دوستانه، مراکز بهزیستی جهت اعمال شیوه های کنترل رفتار بر افراد جامعه وسازمان های حقوق بشری جهت ارتقا روش های کاهش نژادپرستی و سایر تعصبات می توان استفاده کرد. چرا که ناکارآمدی بستر اجتماعی وپیش داوری ها وتعصبات موجود در متن جامعه بر نگرش ها وقضاوت های افراد جامعه تأثیر مستقیم دارد. نتایح تحقیق حاضر سهمی هر چند اندک در ایجاد و افزایش دانش در این زمینه دارد و تا حدودی می تواند بینش لازم را در اختیار مشاوران دانشگاه ها و دانشجویان قرار دهد.
۵-۴ محدودیت ها و مشکلات پژوهش
همانطور که تحقیق در علوم انسانی دارای محدودیت روش تحقیقی است این تحقیق نیز از لحاظ محدودیت های روش تحقیق(نمونه گیری، جمع آوری داده های تحقیق، دسترسی به اعضای جامعه و …) از دیگر تحقیقات مستثنی نمی باشد. از آنجایی که از عمده ترین ارکان تحقیق و پژوهش دسترسی به آمار و اطلاعات است می توان گفت مهّم ترین محدودیت پژوهش حاضر محدودیت در دسترسی به اطلاعات ومنابع مرتبط با متغیر تعصب می باشد. همچنین در کشور ما تقریباً هیچ پژوهشی به مقوله ی تعصب از منظر روانشناختی نپرداخته است و دسترسی به منابع خارجی به دلیل برخی تحریم های ناجوانمردانه به سختی صورت گرفت و برخی از اطلاعات از طریق پست الکترونیک از برخی از اساتید دانشگاه های اروپا و آمریکا دریافت گردید. همچنین چون این پژوهش در شهرستان جاسک انجام شد در تعمیم نتایج آن به جوامع دیگر باید جانب احتیاط را رعایت کرد. دشواری در هماهنگ کردن کلاس های موردنظر با پژوهشگر جهت اجرای پرسشنامه ها و بالا بودن هزینه های تکثیر و انتشار و همچنین هزینه ی سفرهای ناگزیر، از دیگر محدودیت های پژوهش حاضر بود.