هم چنین خطاهای تولیدی یعنی خطا در صحبت کردن و نوشتن، آسانتر از خطاهای دریافتی یعنی گوش دادن و خواندن برای تحلیل و تشخیص است. بنابراین تمرکز بر خطاهای تولیدی سریعتر و مطمئن تر جواب می دهد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب- مرحله بعدی آن است که آنچه دانش آموز قصد داشته در زبان مقصد بگوید و بازسازی کند را تعبیر و تفسیر کنیم. تفسیرها به دوصورت انجام می شود:
تفسیر معتبر: هنگامی است که نتوانیم خطاها ی دانش آموزان را توصیف و تفسیر کنیم و او در دسترس باشد، از خودش می خواهیم که منظورش را به زبان اول بیان کند و بعد آنها به زبان مقصد ترجمه شوند.
تفسیر قابل قبول: وقتی زبان آموز در دسترس نیست، باید تلاش کنیم از میان پاره گفتارها منظور دانش آموز را استنباط کنیم (کشاورز،۱۹۹۹: ۷۲).
“تحلیل خطا” به عنوان واکنشی نسبت به دیدگاه تحلیل مقابله ای دریادگیری زبان دوم، که مداخله زبانها را به عنوان فرایند اصلی در یادگیری زبان خارجی میداند، پدیدار شد. تحلیل مقابله ای منشعب از دیدگاه های رفتاری در یادگیری بود، اما تحلیل خطا، بر توانش زبانی فراگیر تاکید دارد که بر حسب فرایندهای شناختی ای هستند که فراگیر به کار میبرد تا آنچه را از زبان مقصد به او میرسد دوباره بازسازی کند. بسیاری از محققان حوزه تحلیل خطا از جمله کوردر، بر معنا و اعتبار خطاهای فراگیران زبان دوم تاکید میورزند. کوردر معتقد است که “زبان آموزان در طی یادگیری یک زبان دوم گفته هایی را تولید خواهند کرد که غیر دستوری یا بدساخت میباشد البته در صورتی که گفته های آنها توسط قواعد عام زبانی که یاد میگیرند مورد داوری قرار بگیرد"(کوردر ،۱۹۸۲ :۸۳ ).عدم توجه یا حافظه ضعیف زبان آموز یا برخی نارسایی ها در تدریس معلمان میتواند در تشدید آن موثر باشد. نگرش دیگر به خطا این است که خطاها همگی نتیجه تاثیر زبان مادری بر روی فرایند یادگیری (تداخل) است یعنی تداخل عادات زبان اول. شباهتهای مسلم برخی از صورتهای زبانی تولید شده توسط بسیاری از زبان آموزان در راستای تلاش آنان به نوشتن و صحبت کردن به زبان هدف به صورتهای زبان مادریشان منجر به تحقیق در مورد شباهتها و تفاوتهای بین زبانی شد. در این نگرش، مرتکب خطا شدن امری ضروری و در واقع بخشی لازم از فرایند یادگیری است.
۳۱
تحلیل خطا میتواند گام موثری در بررسی نظام مند شباهت ها و تفاوتهای دو یا چند زبان و مشکلات یادگیری زبان دوم باشد، زیرا همانطور که کوردر اظهار می دارد :
“بررسی خطا، بخش مهمی در زبان شناسی کاربردی است. بررسی خطا ها، معتبرسازی یافته های مطالعات زبانی مقابله ای را مهیا میسازد. مقایسه دوزبانه، براساس این نظریه استوار است که تفاوتهایی بین زبان مادری و زمان دوم موجود است. مطالعات مقابله ای به این جهت انجام میشوند تا این تفاوتها را کشف و توصیف نمایند. تجزیه و تحلیل خطا پیش بینی های نظریه واقع در شالوده مقایسه دو زبانه را اثبات یا رد میکند. تجزیه و تحلیل خطا در این مفهوم یک تکنیک تجربی برای اعتبار بخشیدن به نظریه انتقال است. همچنین بخشی از مطالعه روان- زبان شناختی یادگیری نیز میباشد. توصیف خطا یک کار زبانشناختی است. خطاها به واسطه اعمال نظریه زبانی به داده های گفته های غلط تولید شده توسط زبان آموز یا گروهی از زبان آموزان توصیف میگردند. هر چه نظریه زبانی بسنده تر باشد توصیف زبانی خطاها نیز بهتر صورت خواهد گرفت که همین پیشرفت را میتوان در تجزیه و تحلیل مقابله ای نیز مشاهده کرد")همان: ۴۵).
اهمیت خطاوتحلیل آن
خطاهای زبان آموزان می توانند به عنوان نمادهایی از پیشرفت موفقیت باشند و تجزیه و تحلیل آنها در فرایند آموزشی و برنامه ریزی سرانجام زبان آموز را قادر می سازدتا با سرعت بیشتری به سمت فرم مطلوب زبان مقصد برسد(ضیاء حسینی،۱۳۸۳ :۷۱) .
مهمترین کاربرد عملی تحلیل خطاها برای معلم است ،خطاها زمینه هایی برای بازخورد برای معلم به وجود می آورند.این خطاها موضوعاتی را در مورد موثر بودن مواد تدریس و تکنیک های او در کلاس فراهم می آورند و به معلم نشان می دهند که کدام قسمت از مواد آموزشی که او تدریس کرده به طور ناقص فرا گرفته شده یا ناقص یا نامناسب تدریس شده و این بخش ها نیاز به توجه و کار بیشتری دارد.همچنین وجود خطاها معلم را قادر می سازد تا تصمیم گیری کند که آیا می تواند به درس بعدی برود یا باید وقت بیشتری به مواردی که زبان آموزان درآنها دچار خطا هستند اختصاص بدهد(کوردر،۱۹۷۳: ۱۶۵) .
تحلیل خطا از جنبه های گوناگونی برای معلمان و کارشناسان آموزش اهمیت دارد :
اولاً با توجه به اینکه دریادگیری زبان جدید بروز خطا اجتناب ناپذیر است و معلم باید تحمل برخی از خطاها را داشته باشد،با تحلیل خطا معلمان به دانشی کلی درباره خطاهای دانش آموزان دست می یابند.دوماًمعلم ازطریق خطاها به این نکته که عملکرد زبان آموزان در کدام موارد به هدف نزدیک بوده و کدام حیطه نیازمند توجه بیشتری است می رسد به عبارت دیگر خطاهای زبان آموزان بازخوردهای ارزشمندی هستند که از این طریق میتوان درباره ی نقاط ضعف چاره اندیشی کرد.دیگراینکه خطاها برای زبان آموزان ضروری هستند به دلیل این که ما می توانیم از اشتباهات به عنوان وسیله ای برای یادگیری استفاده کنیم(فانگ وخومی[۹۷]،۲۰۰۷: ۱۲).
۳۲
تحلیل مقابله ای بخش های زبان در امر یادگیری، آموزش، و تدریس زبان ها و نیز در ترجمه ماشینی و انسانی حائز اهمی
ت است. این گونه تحلیل بر تفاوت ها و شباهت های بین دو زبان پرتو می افکند، درک ما را از تنوعات زبانی در محیطهای دوزبانه افزایش میدهد، و با بهره گرفتن از آنها می توان زبان های ویژه ای را توصیف کرد و سپس به طبقه بندی ردهشناختی آنها پرداخت. به هرحال، کانون اصلی زبان شناسی مقابله ای آموزش و تدریس زبان دوم بوده است. از دستاوردهای آن در این عرصه در موارد زیر استفاده می شود: تالیف کتاب های درسی برای آموزش زبان دوم، تهیه آزمون های زبان، تدوین روش های موثر آموزش در کلاس درس، توصیف و پیش بینی مشکلات زبان آموزان در یادگیری. تحلیل مقابله ای در نوشتن فرهنگ های دوزبانه نیز کاربرد دارد.
۲-۲-۱۲- انواع خطاهای دستوری
کوردر(۱۹۷۳) خطاهای دستوری را در چهار گروه طبقه بندی کرده است :
۱-حذف سازه های ضروری
۲-اضافه کردن سازه های غیر ضروری
۳- انتخاب سازه های نادرست
۴- عدم رعایت ترتیب اجزا
کوردر خود نیز معترف است که این طبقه بندی برای توصیف خطا ها کافی نیست و به همین دلیل سطوح زبان شناختی تکواژشناسی، نحو و واژگان را نیز در نظر می گیرد (اردوغان[۹۸]،۲۰۰۵: ۲۶۵).
الیس (۱۹۹۳) طبقه بندی دیگری را در این حوزه انجامداده وبه موارد زیر نیز اشارهکردهاست:
الف- حذف هستههای نقشی: I go park everyday
ب- حذف سازهی to بعنوان هسته گره نقشی: to the park
ج- افزودن سازه های غیردستوری در زبان مادر برای پوشش دادن معنای کامل زبان مقصد:
with you I am agree
د- رویداد حشوهای ویژه، مثلا جمع بستن دوباره اسامی جمع: peoples
ذ- ضمیراندازی در زبانی ضمیرنا انداز هم چون انگلیسی:
به او گفتم که می خواهم برومthat want to go I told him
۳۳
ر- حذف ضمیر اول شخص مفرد به عنوان فاعل بند متممی
ز- خطا در کاربرد جایگاه هسته و وابسته:
برادر بزرگ من my brother older
س- عدم کاربرد تصریف صفت در بافت دستوری متناسب:
او از من زیباتر استShe is beautiful than me
۲-۲-۱۳- زبان بینابین
زبان آموز به اقتضای شرایط،چیزی را که به نظرش نظام زبانی معقولی در حد خود اواست ابداع می کند و بدین ترتیب به طور موقت به انبوه نامنظمی از موارد زبانی که با آن مواجه می شود نظم می بخشد.اواخر دهه شصت یادگیری زبان خارجی/دوم به شیوه ای مشابه یادگیری زبان اول مورد مطالعه قرار گرفت.زبان آموز نه به عنوان مولد زبانی آکنده از اشتباه،بلکه به عنوان موجودی هشیار و خلاق به حساب می آمد که از مراحل منطقی و نظام مند یادگیری می گذرد و وقتی در بافتهای معنادار با صورتها و نقش های زبانی مواجه می شود به گونه ای خلاق برمحیط زبانی خود اثر می گذارد و از طریق فرایند تدریجی آزمایش و خطا و آزمودن فرضیه ها موفق می شود به صورتی از زبان که توسط گویشوران اصلی آن زبان به کار برده می شود نزدیکتر شود.برای نظام هایی از زبان دوم/خارجی که ساخته و پرداخته ی زبان آموز است اصطلاحاتی چند وضع شده که معروف ترین آنها اصطلاح زبان بینابین است که به نظام بینابین زبان مادری و زبان مقصد اشاره دارد (سلینکر[۹۹]،۱۹۷۲: ۲۲۲-۲۲۰).
زبان بینابین ترکیبی از نظام قواعد سه منبع است :
الف.زبان مادری[۱۰۰]:تاثیر زبان مادری در مقوله های واژگانی و نحوی به خوبی در بررسی و تحلیل داده ها منعکس
می شود.
ب.زبان مقصد[۱۰۱]:در بسیاری موارد زبان آموز برای بیان منظور خود قواعد زبان مقصد را تعمیم می دهد.
ج.ویژگی های فردی[۱۰۲]:زبان آموز جملاتی را تولید می کند که نه قواعد زبان مادری در آن یافت می شود ونه قواعد زبان مقصد.این نوع خطاها غالباً هنگامی روی می دهد که زبان آموز به مفهومی بیشتر از صورت آنچه که قصد بیانش را دارد توجه کند،به هر حال فرضیه زبان بینابین به ظهور عصر جدیدی از تحقیق در یاددهی ویادگیری زبان خارجی /دوم منجرشد(ضیاء حسینی،۱۹۹۴: ۳۷).
زبان اول وزبان خارجی/دوم
انسان دنیای خارج رابرپایه دانش زبانی خود می بیند (فرضیه ی ساپیر-وورف) ، از این رو انسانها در جامعه های زبانی متفاوت،دنیای خارج را متفاوت می بینند و حداقل میان زبان و بینش جهانی انسان رابطه ای وجود دارد؛برای نمونه فارسی زبانان با دیدن شتر فقط حیوان بزرگ جثه ای را با گردن و پاهای بلند و کوهان می بینند ولی مردم عرب زبان در همان حیوان،مختصاتی چون بارکش،قابل استفاده در جنگ،شیرده و غیره را مشاهده می کنند بازهم به این دلیل که در عربی واژه های متفاوتی برای انواع شتر وجود دارد.
۳۴
بنابراین اگر در جامعه های زبانی متفاوت انسانها با تفاوت های زبانی آشنا نشوند،دانش مشترک برای ایجاد ارتباط نخواهند داشت وبا سوء تفاهم مواجه می شوند.
زبان آموزان در شروع یادگیری زبان خارجی/دوم از تصاویر ذهنی زبان مادری خود برای پردازش واژه ها،الگوهای دستوری و یا رفتارهای فرهنگی-اجتماعی استفاده می کنند؛به عبارت دیگر زبان خارجی/دوم از طریق زبان آموز مادری یادگرفته می شود و از آنجایی که مفاهیم واژه ها و ساختارهای دستوری در فرهنگ و ساختار هر جامعه ی زبانی ریشه دارد پس اثر زبان مادری یکی ازمهم ترین عوامل در یادگیری زبان است(ضیاء حسینی،۱۴:۱۳۸۵).
۲-۲-۱۵- یادگیری زبان خارجی/دوم
عدم توجه کافی از سوی مولفین کتابها و معلمان بربعد محتوایی آموزش زبان خارجی و تاکید بیش از اندازه روی بعد دستوری
آن یکی از مهم ترین دلایل اهمیت شناخت خطاهای زبان آموزان در یادگیری زبان و به دنبال آن تحلیل خطاها می باشد.در واقع هدف از تدریس دستور زبان،کمک به تسهیل یادگیری آن زبان است اما به نظر می رسد در تدریس دروس عربی و زبان انگلیسی در نظام آموزش و پرورش ایران این نکته بالعکس اجرا می شود یعنی به جای تاکید در جهت ژرف سازی مکالمه ی زبان تا حد زیادی به نکات دستوری پرداخته می شود.معلمان زبان خارجی باید به دستور زبان فارسی هم مسلط باشند تا با توجه به آموخته های زبان آموزان از زبان مادری شان نکات مرتبط با آن در زبان دیگر را توضیح دهند،در واقع یکی از موانع یادگیری زبان این است که زبان آموزان پیوندی میان یادگیری زبان جدید با زبان مادری خود برقرار نمی کنند و دو زبان را تقریباً به صورت جداگانه می آموزندhttp://mr–arabi.blogfa.com)).