۲-۱-۲۳- ارزش بازار سهام عادی
با گسترش مالکیت عمومی بنگاه های اقتصادی که در قالب ظهور شرکت های سهامی عام تحقق یافته اند، تغییرات بنیادی در محیط اقتصادی ایران طی سال های اخیر پدید آمده است. در چنین محیطی، نقش اساسی را ارائه اطلاعات مالی سودمند برای استفاده کنندگان مختلف از جمله سرمایه گذاران برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری ایفا میکند. سرمایه گذاران برای ارزیابی سهام شرکت ها نیازمند اطلاعاتی نظیر ارزش دفتری هر سهم میباشند که بتوانند از یک سو برآوردی از سودهای آتی داشته باشد و از طرف دیگر، با بهره گرفتن از مدل های ارزش گذاری مانند مدل های سودهای باقیمانده، ارزش ذاتی سهام را تعیین کنند. اما به دلیل بالا بودن نرخ تورم در کشور و استفاده شرکت ها از مدل بهای تمام شده تاریخی برای گزارشگری مالی، سودمندی این اطلاعات تا حد زیادی زیر سوال میباشد (پورحیدری و همکاران، ۱۳۸۴). مفید بودن صورت های مالی با در نظر گرفتن یکی از اهداف اصلی گزارشگری مالی –فراهم آوردن اطلاعات مربوط برای تعیین جریان های نقدی آتی و ابهامات در مورد آن ها و ارزش بازار شرکت ها- هنوز موضوع مورد بحث است (کمال آبادی فراهانی، ۱۳۹۲).
ارزش بازار سهام به صورت ارزش حقوق مالکانه ای است که در قالب برداشت بازار از سهام شرکت منعکس می شود و به طور کلی در مورد شرکتی که سهام آن در بازار اوراق بهادار مورد معامله قرار میگیرد، ارزش بازار آن قابل تعیین است. در همین رابطه، دیچو (۱۹۹۷) مربوط بودن متغیرهای حسابداری به ارزش شرکت را مورد بررسی قرار داد. وی معیار مربوط بودن یک متغیر به ارزش شرکت را غیر قابل پیشبینی بودن تغییرات آن متغیر بیان میکند. از این رو هرچه تغییرات یک متغیر غیر قابل پیشبینی باشد، آن متغیر به ارزش شرکت مربوط تر خواهد بود و معیار بهتری برای مربوط بودن تلقی می شود. زیرا ارزش شرکت ناشی از اطلاعات موجود است و اطلاعات جدید باعث تغییر ارزش شرکت می شود. وی به دو دلیل، غیر قابل پیشبینی بودن تغییرات یک متغیر را معیار مربوط بودن به ارزش سهام معرفی میکند:
عدم دسترسی همیشگی به قیمت بازار سهام (در برخی مواقع سهام شرکت وقفه معاملاتی دارد)
وجود دور تسلسل به دلیل ارتباط ضمنی ارقام حسابداری و ارزش بازار ( اطلاعات سود با فرض کارا بودن بازار باعث درک بهتر سرمایه گذاران از ارزش شرکت می شود، بنابرین از یک طرف روش مناسب حسابداری باعث کارایی بیشتر قیمت می شود و از طرف دیگر کارایی قیمت سهام مسیر مناسب حسابداری را مشخص میکند).
وی در پزوهش خود با بهره گرفتن از الگوی خود همبستگی، مربوط بودن چهار متغیر سود خالص، وجوه نقد عملیاتی، سود قبل از بهره و مالیات و ترکیبی از سود و ارزش دفتری را مورد بررسی قرار داد. نتایج پژوهش وی نشان داد که تغییرات وجوه نقد عملیاتی و سود خالص نسبت به سایر متغیرها غیر قابل پیشبینی تر بوده اند.
بیور و همکاران (۱۹۹۹) در پژوهشی به بررسی ارتباط اجزای نقدی و تعهدی سود با ارزش شرکت پرداختند. نتایج پژوهش بر توان پیشبینی اجزای نقدی و تعهدی سود از ارزش بازار شرکت دلالت داشت، با این تفاوت که ضرایب بخش نقدی، مثبت و ضریب بخش تعهدی، منفی بوده است. کین و توماس (۲۰۰۰) محتوای اطلاعاتی و مربوط بودن سود به قیمت سهام را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج تحقیق حاکی از این است که محتوای اطلاعاتی متغیرهای حسابداری طی دوره پژوهش ثابت و فاقد تغییر بوده است، در حالی که مربوط بودن متغیرهای حسابداری برای ارزش شرکت سیر نزولی داشته است.
نتایج تجربی مقاله وون (۲۰۰۹) در کره نشان میدهد که در کلیه نمونه ها، نمونه های فرعی و دوره ها، ارزش دفتری متغیری است که دارای بیشترین ارتباط ارزشی بوده و جریان های نقدی ارتباط ارزشی بیشتری نسبت به سوددهی دارند. هم چنین نتایج نشان میدهد که ترکیب ارتباط ارزشی ارزش دفتری و جریان های نقدی ارزش بیشتری از ارزش دفتری و سوددهی دارد که بیانگر توانایی جایگزینی جریان های نقدی به جای سوددهی در الگوی ارزش گذاری سهام است. بخش مهمی از مطالعه وی به بررسی مجدد ارتباط ارزشی و محتوای اطلاعات فزاینده ارزش دفتری، سوددهی و جریان های نقدی پرداخته است. به ویژه نشان دهنده ارتباط ارزشی کاسته سوددهی و ارتباط ارزشی افزوده جریان های نقدی در ارزش گذاری سهام است. نتایج این مطالعه بسیار جالب توجه است چرا که بسیاری از مقالات پیشین که سوددهی را گزارش میکردند دارای ارتباط ارزشی بیشتر و محتوای اطلاعاتی فزاینده ای نسبت به جریان های نقدی بودند. وی معتقد است، این امر ممکن است تنها محدود به دوره ۲۰۰۵ – ۱۹۹۴در بازارهای سهام کره باشد یا آنکه الگوی واقعی است که در آن سوددهی هیچ نقش مهمی در قیمت های تضمینی بازی نمی کند.
۲-۲ مروری بر پیشینه تحقیق
۲-۲-۱ تحقیقات داخل کشور
سراجی (۱۳۸۳): این محقق رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی، وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی و سود قبل از بهره و مالیات با ارزش بازار سهام شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد مطالعه قرار داد. نتایج این تحقیق بیانگر این بوده است که در سطح ۹۵ درصد اطمینان می توان ادعا کرد که سود قبل از بهره مالیات نسبت به ارزش افزوده اقتصادی هم بستگی بیشتری را با ارزش بازار سهام نشان میدهد و همچنین ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریانات نقدی عملیاتی هم بستگی کمتری با ارزش بازار سهام دارد.
ثقفی و هاشمی (۱۳۸۳) “بررسی تحلیل رابطه بین جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی، ارائه مدل برای پیشبینی جریان های نقدی عملیاتی” را بر روی ۷۱ شرکت که به شش گروه تقسیم می شدند، مورد مطالعه قرار دادند. هدف آن ها یافتن مدلی بود که بتواند به کمک آن جریان های نقدی عملیاتی بنگاه های اقتصادی را پیشبینی نمود. آن ها سه مدل سود حسابداری، جزء نقدی و مجموع اقلام تعهدی و جزء نقدی و اجزای تعهدی سود حسابداری را طراحی کردند. یافته های تحقیق نشان داد که همه ضرایب متغیرهای مورد استفاده در سه مدل مذکور معنی دار میباشند. در مجموع تحقیق آن ها با نظریه توانایی سود حسابداری و اجزای آن در پیشبینی جریان های نقدی عملیاتی هماهنگی دارد.
“