۲-۲-۴- کاربرد ماضی استمراری به جای ماضی مطلق در مرزباننامه
آخر پای افزار بپوشید و راه برگرفت و چندین شبانه روز میرفت[رفت] تا آن گاه که به کنار شهری رسید. (۱۲/۱۰۵)
۲-۲-۵- کاربرد مضارع به جای ماضی در مرزباننامه
هرگاه بخواهیم از گذشته تعریف کنیم به جای ماضی میتوانیم از مضارع استفاده کنیم که این شیوه در مرزباننامه نیز به چشم میخورد.
مرا شبان به نزدیک تو فرستاد و میگوید[گفت]که امروز از تو به ما هیچ رنجی نرسید. (۳/۷۰)
اگر او را به اقامت این خدمت بنشاند، زیانی دارد[زیانی داشته باشد] و چهره عصمت او چشم زده هیچ وصمتی گردد. (۴/۶۳)
باید که زبان به بد گفتن و خشونت و فحش تَعوّد نفرمائی که عیسی را علیه السلام، میآید [نقل شده است]، که وقتی به سگی عقور دیوانه باز افتاد. (۵/۳۷۴)
بدانید که آن غلام که در کشتی نشست، آن کودک جنین است که از مبدأ تکوینِ نطفه به تلوین حالات نه ماه در اطوارِ خلقت میگردد و چنانکه قرآن خبر میدهد [داده است]. (۴/۱۲۰)
آنچه میگویی[گفتی] همهی خلاصهی خرد و مایهی دانش و حاصل تجربه ایام است. (۳/۶۵۵)
ور عشق تو نیستی[نبودی]، من اینجا کیمی؟ (۶/۵۶۲)
۲-۲-۶- کاربرد فعل خبری به جای التزامی در مرزباننامه
اگر این کفایت مینمایی[بنمایی] و کلفتی نیست [نباشد]، بسم الله. (۵/۸۴)
او را سر در بیابان دهند تا بهایم صفت سرگشته و هایم میگردد[بگردد] و در قلق و اضطراب سر و پای میزند[بزند]. (۷/۱۱۲)
۲-۲-۷- کاربرد فعل مضارع التزامی به جای مضارع اخباری در مرزباننامه
این پایمال حوادث را سرگذشت احوالی است که سمع دوستان طاقت شنیدن آن ندارد بلکه اگر بردل سنگین دشمنان خوانم، چون موم نرم گردد[میگردد] و بر من بسوزد[میسوزد].
من نیز بر وفقِ احکام شرع گوش فرا حلقهی انقیاد او دارم و با مراد او بسازم [میسازم]. (۴/۱۵۳)
یادآوری: این گونه افعال در مرزبان نامه کاربرد فراوانی دارد. با توجه به بررسی همین مثالها آمار افعال گوناگونی که زمان تقویمی و دستوری آنها با هم برابر نیست. چنین میباشد: کاربرد ماضی مطلق به جای مضارع التزامی حدود ۵۹%، ماضی مطلق به جای مضارع اخباری ۳%، ماضی استمراری به جای مضارع التزامی ۵/۵%، ماضی استمراری به جای ماضی مطلق ۳%، مضارع به جای ماضی ۵/۱۳%، فعل خبری به جای التزامی۸%، و مضارع التزامی به جای مضارع اخباری۸% میباشد.
۲-۳- فعلهای ناگذر یک شخصه (مرکب ضمیری) و فعلهای غیر شخصی در مرزباننامه
در این فصل از پایان نامه به طرح چگونگی کاربرد افعال ناگذر یک شخصه و افعال غیر شخصی میپردازیم.
۲-۳-۱- کاربرد فعلهای ناگذر یک شخصه در مرزباننامه
در متون گذشته و حال گاهی افعالی به کار رفتهاند که همیشه به صیغهی سوم شخص مفرد بودهاند و شخص این گونه افعال را ضمیری که با کلمات قبل از فعل همراه است مشخص
میسازد. فرشیدورد (۱۳۷۳: ۷۳) این گونه افعال را مرکب ضمیری مینامد. در مورد چنین افعالی نظر انوری و گیوی چنین است: «مراد از اصطلاح فعلهای ناگذر یک شخصه، فعلهایی است که به صورت ناگذر (لازم) و فقط با ساخت سوم شخص مفرد به کار میروند و به جای شناسه، ضمیر پیوسته مفعولی و اضافی، شخص فعل را نشان میدهد. این قبیل فعلها، اغلب با
فعلهای سادهی آمدن، بودن (استن)، شدن، گرفتن، بردن، زدن و دادن ساخته میشوند.» (انوری و گیوی، ۱۳۸۷: ۲۹)
در مرزبان نامه نیز گاهی این شیوه به چشم میخورد. از جمله:
در راه نیک مردی پیش آمد، چشمش بر آن آهوی خوش چشم کشیده گردن افتاد. (۳/۱۲۸)
پسر بیچاره بَحَولِ چشم و خَبَل عقل مبتلی بود، برفت، چون چشمش بر شیشه آمد، عکس آن در آیینه کژنمای بصرش دو حجم نمود. (۳/۲۲۸)
اما از شرم روی مهمان عرقش بر پیشانی آمد. (۵/۲۲۸)
روزی ماری اژدها پیکر از آنجا گذر بر خانهی موش کرد، چشمش بر آن آرام جای افتاد. (۶/۲۳۵)
چون آن جا رسید، چشمش بر کوهی افتاد. (۳/۷۰۸)
یادآوری: این گونه افعال در مرزباننامه فقط با فعل افتادن و آمدن همراهند و ضمیرشان سوم شخص مفرد است و تقریباً این نوع کارکرد در مرزباننامه از یک نمونهاند و کاربردش بسیار اندک است.
۲-۳-۲- کاربرد فعلهای غیر شخصی در مرزباننامه
در مرزباننامه گونهای از افعال به کار رفته که همهی صیغههای ششگانهاش صرف نمیشود و موارد استعمال آنها چنان است که بر شخص معینی نسبت داده نمیشود. این گونه افعال به صیغهی مصدر کوتاه (مرخم) نیز بسیار رایج است. از جمله: بایستن، شایستن، توانستن و….، فرشیدورد در تعریف این دسته از افعال چنین آورده است: «فعلهای بیضمیر: بعضی افعال ضمیر فاعلی ندارند و ضمیری در آنها مستتر است که علاوه بر آنها که دیدیم عبارتنداز: میتوان و بتوان و نتوان و نمیتوان که افعال بیشخصند.» (فرشیدورد، ۱۳۸۳: ۷۴)
افعال غیر شخصی به کار رفته در مرزباننامه حدود ۴% میباشد که با فعلهای شبه کمکی توانستن، بایستن و شایستن ساخته شدهاند. فعل کمکی توانستن با کارکرد ۵۸% بیشترین کاربرد و بایستن ۳۸% و شایستن با کارکرد ۴% کمترین کاربرد را دارد.
اهل این ولایت زمان انقیاد خویش به دست فرمان من چرا دادند و دست استیلا و استعلاء من بر مملکتی که به شمشیر آبدار و سنان آتش بار و لشکرهای جرار طرفی از آن نتوان گشود، چگونه گشادند. (۲/۱۱۲)
بدانکه از معظمات وقایع جز به رنج و مثابرت ذّل و مکابرت با گردش ایام بیرون نتوان آمد. (۲/۱۱۴)
لیکن میخ مؤالفت و مؤانست یک ساله که در آن موطن به دامن او فرو برده بودند، دشوار توانست بر آوردن. (۲/۱۱۹)
اگرچه من به رسن اعتماد و اعتصام تو از چاه برآمدم، آدمی را به رسن دیو فرا چاه نباید رفتن، آنچه حقیقت حال است، صریح میباید گفت. (۶/۱۵۵)
اسراف در بذل مال که او به حقیقت بندگان خدای را نگهبان اموال است و تصرف در مال خود به اندازه شاید کرد فخاصّهً در مال دیگران. (۳/۴۷)
میباید دانست که پادشاه را دشمن دو گونه بود یکی ضعیف نهانی دوم قوّی آشکارا.(۲/۷۴)
آنچه به شمشیر نتوان برید، عقدهی خویشی است. (۳/۵۰)
۲-۴- کاربرد وجه افعال در مرزباننامه
فعل با توجه به اینکه وقوع آن به صورت مسلّم و قطعی مطرح شود یا اینکه به صورت نامسلّم یا احتمال، آرزو و الزام مطرح شود، دارای صورت و وجه خاصی است. در این مورد فرشیدورد چنین میفرمایند:
«وجه فعل، صورت یا جنبهای از آن است که بر اِخبار و احتمال و امر و آرزو و تمنّی و تأکید و امید (ترجّی) و بعضی امور دیگر دلالت میکند.
امروزه پنج یا شش وجه برای فعل داریم؛ سه یا چهار وجه متصرّف و اصلی و دو وجه غیر متصرّف. وجه متصرّف عبارتنداز: ۱- وجه اخباری، ۲- وجه التزامی، ۳- وجه امری، ۴- وجه تأکیدی. دو وجه غیر متصرّف عبارتنداز: وجه مصدری و وجه وصفی.» (فرشیدورد، ۱۳۸۳: ۷۷)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این فصل از پایان نامه به بررسی وجه اخباری، التزامی، امری، تأکیدی، مصدری، وصفی، و شرطی افعال میپرداریم.
بررسی وجوه افعال در صفحات ۶ تا ۸ هر باب مرزباننامه بیانگر این است؛ وجه اخباری حدود ۵/۵۶%، وجه التزامی ۵/۳۵% ، وجه امری ۲%، وجه وصفی ۱%، وجه مصدری ۴% و وجه تأکیدی ۱% در مرزباننامه به کار رفتهاند. تعریف انواع وجه به جز وجه شرطی بر اساس نظر فرشیدورد (ص:۲۹۵-۲۹۷) ارائه میگردد. شواهد از این گونهاند:
۲-۴-۱- کاربرد وجه اخباری در مرزباننامه
وجه اخباری آن است که واقع شدن یا واقع نشدن فعل را با قطعیت و یقین بیان کند و اسناد در آن قابل صدق و کذب باشد. «می» را امروز میتوان از نشانه های لفظی وجه اخباری گرفت، اما همه فعلهای وجه اخباری این پیشوند را ندارند، مانند: رفت و رفته است.
زواهر علوی را با جواهر سفلی در یک رشته ترتیب وجود او کشید. (۳/۴)
آنگه کتاب مرزبان نامه که از زبان حیوانات عُجم وضع کردهاند. (۱/۲۰)
مرا سینهی امل از شرح این سخن منشرح شد. (۶/۲۱)
سورت خمار واقعه را به کاس استیناس ایشان تسکینی میدادم. (۶/۳۰)
بر خیل فصحا زمانه و در آن میدان که او سه طفل بنان را بر نیپاره سوار کردی. (۴/۱۶)
زوایای آن همه بگردیدم و خبایای اسرار آن به نظر استبصار تمام بدیدم. (۱/۲۲)
و به ورود نتایج فکر او که وقتی به اصفهان به خدمت صدر سعید الدین خجندی فرستاده بود. (۲/۱۲)
دانای آشکار و نهان داند. (۶/۲۳)
جمال این سخن را نصّ کلام ازلی از منصّه صدق جلوه گری میکند. (۴/۴۷)
بر در پادشاهی خواهیم زد. (۱/۱۰۷)