فاقد سررسید هستند و تامین مالی دائمی است.
واحد اقتصادی الزام قانونی برای پرداخت سود سهام عادی ندارد.
با انتشار سهام ، وضعیت مالکیت و کنترل واحد اقتصادی تغییر نمی کند.
هزینه این روش از روش های دیگر تامین مالی بیشتر است.
پرداخت سود سهام باعث صرفه جویی مالیاتی برای واحد اقتصادی نمی شود.
انتشار سهام عادی باعث می شود موقتاً سود هر سهم کاهش یابد و این موضوع بر قیمت سهام آثار منفی دارد.
کلیه شرکتهای سهامی
دارندگان سهام عادی مالکان نهایی شرکت اند. شرکتهای سهام عام سهام خود را به عموم مردم ارائه میکند.
فاقد سررسید هستند و تامین مالی دائمی است.
واحد اقتصادی الزام قانونی برای پرداخت سود سهام عادی ندارد.
با انتشار سهام ، وضعیت مالکیت و کنترل واحد اقتصادی تغییر نمی کند.
اسنادی که انتشاردهنده آن تعهد میکند مبالغ معینی را در زمانهای مشخص به دارنده آن ها پرداخت کندو در موعد مقرر، ال مبلغ را بازپرداخت کند.
هزینه بهره اوراق قرضه قابل قبول مالیاتی است پس از هزینه مؤثر اوراق قرضه کم است.
این روش بر وام های کوتاه مدت ارجحیت دارد.
برخی از اوراق قرضه قابل تبدیل و بازخرید هستند.
برگ اختیار خرید سهام عادی در بازار قابل معامله است.برگه اختیار خرید سهام عادی در بازار قابل معامله استنوعی سهام که دارنده آن نسبت به درآمدها و داراییهای واحد اقتصادی حق یا ادعای محدود و معینی دارد.
هزینه تامین مالی از طریق سهام ممتازاز سهام عادی کمتر است.
دارندگان سهام ممتاز دارای مزایای محدودی هستند.
سهام ممتاز معمولاً بدون سررسید است.
واحدهای اقتصادی نسبت به پرداخت سود سهام ممتاز الزام قانونی ندارند.
سهامداران ممتاز فاقد حق رأی هستند.
۶سهام ممتازنوعی سهام که دارنده آن نسبت به درآمدها و داراییهای واحد اقتصادی حق یا ادعای محدود و معینی دارد.
هزینه تامین مالی از طریق سهام ممتازاز سهام عادی کمتر است.
دارندگان سهام ممتاز دارای مزایای محدودی هستند.
سهام ممتاز معمولاً بدون سررسید است.
واحدهای اقتصادی نسبت به پرداخت سود سهام ممتاز الزام قانونی ندارند.
سهامداران ممتاز فاقد حق رأی هستند.
اگر بازده واحد اقتصادی کمتر از هزینه سرمایه سهام ممتاز باشد سود هر سهم عادی کاهش مییابد.
هزینه سهام ممتاز از اوراق قرضه و بدهیها بیشتر است.
پرداخت سود سهام انباشته ممکن است واحد اقتصادی را با مشکلاتی مواجه کند.
کلیه شرکتهای سهامی در کشورهای صنعتی۷وام های مؤسسات اعتباریوام های بلند مدتی که توسط واحدهای اقتصادی بیمه و مؤسسات مالی به شرکتها اعطا می شود.نرخ بهره این گونه وامها بیشتر از بهره وامهای بانکی است.این نوع وامها معمولاً نیازمند مانده جبرانی نیست.کلیه واحدهای اقتصادی کشورهای صنعتی۸وامهای دولتوامهایی که توسط دولت اعطا می شود.
شرکتهای دولتی با وابسته به دولت
۲-۲-۲۱ انواع روشهای تامین مالی خارجی
تأمین مالی خارجی شیوه ای است، که به موازات تأمین مالی داخلی برای رفع نیازهای مالی شرکت به کار گرفته می شود. شرکت ها در تأمین مالی از محل منابع خارجی فقط از یک منبع مالی خاص استفاده نمی کنند و سعی می نمایند که منابع مالی متعددی را مورد استفاده قرار دهند؛ زیرا هریک از منابع, دارای معایب و مزایای خاص خود است. در یک تقسیم بندی می توان شیوه های تأمین مالی را از نقطه نظر زمانی به اقسام کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کرد. علت تأکید بر تامین مالی بلند مدت این است که منابع مالی حاصل از تامین مالی کوتاه مدت و بلندمدت به سرعت سررسید میشوند و معمولاً برای عملیات جاری شرکت ، نه سرمایه گذاری های بلندمدت مورد استفاده قرار می گیرند(راجرفورد و آلن،۲۰۰۵). بحث تأمین منابع مالی مورد نیاز پروژه ها از مباحث اصلی انجام پروژه ها است. در این میان موضوع جذب منابع مالی خارجی راهکاری مورد توجه برای تأمین مالی پروژه های با حجم مالی بالا میباشد. در کشوری مانند ایران که نیاز به ساختارهای زیر بنایی دارد، جذب منابع مالی خارجی امری بسیار ضروری است. آنچه به کشورها در جذب منابع خارجی کمک میکند وجود ثبات و امنیت در زمینههای اقتصادی، سیاسی، قوانین و مقررات و عوامل و زمینههای مورد توجه هر صنعت و کشور برای جذب منابع خارجی میباشد. تأمین مالی میتواند در حالت کلی به دو شکل استقراض از بانکهای خارجی یا مؤسسات مالی بینالمللی یا به شکل سرمایهگذاری خارجی باشد. در ادامه روشهای مختلف تأمین مالی خارجی بررسی میشود(پهلوان و رضوی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۲۱-۱ روشهای قرضی استقراضی
در روشهای استقراضی کشور سرمایهپذیر وامی را از کشور یا مؤسسه وامدهنده دریافت میکند و مکلف است که در سررسیدهای مقرر اقساط را بپردازد. در این نوع روشها کشور یا مؤسسه وامدهنده هیچ گونه ریسکی را نمیپذیرد و تمام ریسکها متوجه وامگیرنده است؛ روشهای قرضی که میتوان از آن ها به عنوان وام نام برد عمدتاً با تضمین بازپرداخت همراه میباشند وجه مشخصه این روشها آن است که بازپرداخت منابع مالی از سوی دولت یا بانکهای تجاری تضمین میشود. به عبارت دیگر ریسک برگشت سرمایه متوجه سرمایهگذار یا تامین کننده منابع مالی نیست و دریافتکننده منابع مالی از طریق ضامن که همان دولت یا بانک تجاری میباشد، ضمانتنامهای مبنی بر تعهد بازپرداخت منابع در سررسید یا تعهد جبران خسارت بر اثر قصور دریافتکننده منابع به تامین کننده منابع مالی ارائه میکند. کلیه وامهای تضمینی خارجی، تسهیلات اعتباری و فاینانس و … که توسط بانکهای بینالمللی، سازمانهای پولی و مالی غیر بانکی، بانک جهانی، بانکهای توسعهای و منطقهای مانند توسعه اسلامی، سایر مؤسسات مالی و حتی دولتها ایجاد میشود، در این طبقهبندی جای میگیرند. منابع مالی موضوع این طبقهبندی بخاطر تضمینی که بر آن مترتب است در تراز پرداختهای کشور به عنوان بدهی دولت و سیستم بانکی تلقی میشوند(حسینی بنهنگی، ۱۳۷۸). عمدهترین این گونه وامها عبارتند از:
۲-۲-۲۱-۱-۱ فاینانس[۳۸]