کلیات
پیشگفتار
پیامبر، علاوه بر مسؤولیتهای فردی و مسؤولیتهای حوزهی رسالت، مأمور به انجام دادن مسؤولیتهایی در حوزهی حکومتی نیز بود. تشکیل حکومت نبوی در مدینه و پایهریزی استراتژی گسترده در سیاست خارجی و داخلی، یکی از ابعاد شؤونات مسؤولیتهای حکومتی ایشان بوده است. پیامبر نه تنها انباء تشریعی، بلکه به عنوان یک حاکم سیاسی در زمان حکومت خود با برنامههای کوتاه مدت و دراز مدت، روابط مختلفی را در حوزهی سیاست خارجی با دولتها برقرار نمود.
شاید از مهمترین این روابط بتوان از روابطی نام برد که پیامبر در سطح کلان و در قالب ارسال پیکهایی به تمدنهای بزرگ آن روزگار (مانند ایران و روم) را به سوی آیین یکتاپرستی و شریعت اسلامی فرامیخواند. برخی از این روابط به صورت ارسال مبلغینی بود که در برخی از سرزمینها در حوزهی محدودتری به تبلیغ و گسترش حقایق اسلامی میپرداختند. از چشمانداز دیگر، میتوان این روابط را به دو دستهی دیگر تقسیم کرد و این گونه ادعا نمود که برخی از این روابط، صلحآمیز و برخی دیگر، بنا به دلایلی، قهرآمیز بود. برخی از این روابط، روشن و برخی پیچیده بود. برخی از این روابط با جزئیات آنها در تاریخ ثبت شده است؛ ولی زوایای برخی از این حوادث در زیر گرد و غبار ابهام تاریخ، پنهان مانده است.
روابط خارجی پیامبر، به روابط ایشان با دولتها محدود نمیشده است؛ بلکه پیامبر به عنوان یک حاکم، با ملتها نیز به گونههای مختلف رابطه داشته است. جنگها و صلحها، تبلیغات و مصالحهها، و قراردادهای تجاری دولتی یا آزاد گذاشتن مرزها برای تجارت خصوصی بینالمللی و مراودات مختلف در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، با جستجو در سیرهی سیاسی پیامبر در حوزهی سیاست خارجی قابل کشف و تبیین است.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
هر یک از این روابط دارای استراتژیهای تعریف شدهای است که میتوان برای جهان اسلام در حوزهی سیاست خارجی، الهامبخش باشد؛ ولی از آنجا که این پایاننامه، متکفل ارائه یک بحث قرآنی است، از این رو، در این پایاننامه، پس از دستیابی به موارد فوقالذکر در سیرهی سیاسی پیامبر و بازگو نمودن جنبهی مسئوولیتهای آن بزرگوار در حوزهی سیاست خارجی، سعی میشود مبانی قرآنی مربوطه اصطیاد و تبیین گردد.
هنگامی که به آیههایی که در بارهی وظایف پیامبر آمده مینگریم، به اختلافهایی ظاهری برمیخوریم. از یک سو در آیههایی پیامبر را فقط بشیر و نذیر معرفی میکند. مانند: «إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَ نَذِیرًا» (بقره/۱۱۹) و یا: «… وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذیرا» (اسراء/۱۰۵).
در جای دیگر، او را دعوت کننده به سوی خداوند میداند: «وَ دَاعِیًا إِلی اللَّهِ بِإِذْنِه…» (احزاب/۴۶)
در آیهای دیگر، او را فقط تذکر دهنده خطاب میکند: «فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّر. پس تذکّر ده که تو فقط تذکّر دهندهای.» (غاشیه/۲۱) ولی در آیههای دیگر، مسؤولیتهای دیگری هم به پیامبر واگذار میکند. مانند: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیهِْمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَه… به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خداوند را برایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد…» (آل عمران/۱۶۴) در این آیه، پیامبر فقط بشیر و نذیر نیست؛ بلکه مسؤولیت تزکیه بندگان هم به او واگذار شده است.
در آیههای دیگری، مسؤولیت پیامبر، حکم کردن میان انسانها در چیزی است که با هم اختلاف دارند. مانند: «کاَنَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّنَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَینَْ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیه…مردم، امّتی یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم دهنده برانگیخت، و با آنان، کتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند.» (بقره/۲۱۳)
در آیههای دیگر، از مؤمنان میخواهد که از پیامبر اطاعت کنند تا مورد رحمت قرار گیرند. مانند: «وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوهَ وَ ءَاتُواْ الزَّکَوهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون و نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و پیامبر را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید.» (نور/۵۶) در این آیه از مؤمنان خواسته شده فرمانهای پیامبر را اطاعت کنند. آیا این آیه نشانگر مسؤولیت سیاسی ـ اجتماعی پیامبر است؟ و در آیه دیگری دستور داده میشود که مردم علاوه بر یاری پیامبر، در برابر دستورهای او کاملاً تسلیم باشند و چون و چرا نکنند: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَئکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلی النَّبیِّ یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِیمًا. خدا و فرشتگانش پیامبر را پشتیبانی میکنند. ای مؤمنان! شما نیز او را یاری دهید و در برابر دستورهایش کاملاً تسلیم باشید.» (احزاب/۵۶)
اکنون این پرسش پیش میآید که آیا دستور به اطاعت از پیامبر نشان از مسؤولیت سیاسی وی میباشد؟ یا اینکه مردم مدینه چون برای پیامبر تقدس قائل بودند او را به عنوان رهبر سیاسی هم پذیرفتند؟ آیا رفتارهای سیاسی پیامبر بویژه در بعد سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها و اقوام، از وحی سرچشمه گرفته یا کاری فردی از پیامبر بوده است؟ آیا مسؤولیت سیاسی پیامبر در دایرهی بشیر ونذیر بودن اوست؟ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در شئونات اجرایی و روابط صلحآمیز دیگر تمدنها، ملل و دولتها چیست؟ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در حوزهی تبلیغ و ارشاد دیگر ملتها، دولتها و تمدنها چیست؟ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در حوزهی اقتصاد و روابط بازرگانی با دیگر ملل و دولتها چه بوده است؟
پیشینه تحقیق
کتابها و مقالههایی که تا کنون در بارهی زندگی و سیرهی پیامبر نوشته شده، بیشتر به تاریخ زندگی و یا اخلاق فردی وی پرداختهاند که منبع این نگارشها، کتابهای تاریخی و روایات بوده است؛ ولی به مسؤولیتهای پیامبر آن هم در حوزهی سیاست خارجی از منظر قرآن پرداخته نشده و یا کمتر پرداخته شده است. طی کاوشهایی که نگارنده انجام داده، پیشینه علمی موضوع حاضر در سه بخش: کتاب، پایان نامه و مقاله مورد جستجو و بررسی قرارگرفت. در زمینهی کتاب، ممکن است آثاری در این موضوع نوشته شده باشد ولی عنوان آن متفاوت است.
نگارنده با مطالعهی کتابها و مقالههای مرتبط با این موضوع، به این نتیجه رسیده که هرچند نگاشتههای مزبور خوب بوده، غالباً با توجه به کتابهای تاریخ و سیرهی پیامبر به این مسأله پرداخته شده و موضوع حاضر که سیرهی سیاسی پیامبر از جنبهی روابط بین الملل و سیاست خارجی در تفاسیر معاصر میباشد، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
پرسشهای پژوهش
۱ـ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در شؤونات اجرایی و روابط صلحآمیز دیگر تمدنها، ملل و دولتها چیست؟
۲ـ مبانی قرآنی سیاست خارجی پیامبر در حوزهی تبلیغ و ارشاد دیگر ملتها، دولتها و تمدنها چیست؟
فرضیهها
۱ـ صلح و جنگ پیامبر دارای اصولی مانند دوستی با انسانها، احترام به حقوق اساسی انسانها، احترام به اسیران، رعایت شؤونات فردی شاهزادگان، پرهیز از اتکا به کافران و مشرکان، ترک جنگ در ماههای حرام و اماکن مقدس و وفا به پیمان در هر وضعیتی و …، برخوردار بوده است.
۲ـ سیاست خارجی پیامبر در تبلیغ و ارسال سفیران هدایتی، بر اساس مبانی قرآنی خاصی مانند جهانی بودن دعوت پیامبر و اشتراک انسانها در سرشت واحده، احترام به حقوق اساسی و …، صورت پذیرفته است.
اهداف این پژوهش
ــ آشنایی با مسؤولیتهای پیامبر در حوزهی سیاست خارجی.
ــ آشنایی با مبانی قرآنی مسؤولیتهای پیامبر در حوزهی سیاست خارجی.
فواید علمی و کاربردی این پژوهش
ــ ارائه نگرشی نو به آیههایی که مسؤولیتهای پیامبر در حوزهی سیاست خارجی را معرفی کرده است.
ــ فراهم کردن زمینهای برای استخراج قوانین مدیریتی و یا روانشناسی مدیریتی از آیههایی که مسؤولیتهای سیاست خارجی پیامبر را بیان کرده است.
فصل اول
تعریف مسؤولیت در لغت و اصطلاح
این واژه، از ریشهی سَأَلَ به معنی پرسیدن و درخواست کردن است. مسؤولیت، مصدر جعلی از اسم مفعول سَأَلَ و به معنی موظف بودن به انجام دادن کاری میباشد. مسؤول بودن، یعنی:
۱ـ موظف دانستن خود به انجام دادن کاری. این معنی در سورهی فرقان آیه ۱۶ بیان شده است: «لهَُّمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ خَلِدِینَ کاَنَ عَلی رَبِّکَ وَعْدًا مَّسُْئولا. جاودانه هر چه بخواهند در آن جا دارند. پروردگار تو مسئوول [تحقق] این وعده است.»
۲ـ بازخواست شدن در برابر چگونگی انجام دادن کارهایی که خود تعیین کرده یا از او خواسته شده؛ این معنی در سورهی احزاب آیه ۱۵ بیان شده است: «وَ لَقَدْ کاَنُواْ عَاهَدُواْ اللَّهَ مِن قَبْلُ لایُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ کاَنَ عَهْدُ اللَّهِ مَسُْئولا. با آنکه قبلاً با خدا پیمان جدی بسته بودند که پشت [به دشمن] نکنند؛ و باید بدانند پیمان خدا همواره بازخواست دارد.»
۳ـ تحمل کردن پیامدهای انجام ندادن یا درست انجام ندادن کار پس از بازخواست. این معنی در سورهی صافات آیه ۲۴ بیان گردیده: «وَ قِفُوهُمْ إِنهَُّم مَّسُْئولُون. آنها را بازداشت نمایید؛ زیرا باید پیامد کارهای خود را تحمل نمایند.»
مسؤولیت در اصطلاح، یعنی پذیرفتن انجام دادن کاری با همهی خطرهای احتمالی آن و آمادگی برای بازخواست شدن در برابر کسی که انجام دادن کار یا کارها را واگذار نموده و تحمل پیامدهای درست انجام ندادن وظیفه.[۱]
منشأ مسؤولیت
منشأ مسؤولیت یا افراد است یا قرارداد و یا پروردگار. در این پژوهش، سخن از مسؤولیتی است که خداوند بر دوش پیامبرانش گذاشته؛ از این رو، پیامبران در برابر انسانها پاسخگو نبودند و تنها در برابر خداوندی که مسؤولیت بر عهدهی آنها نهاده پاسخگو بودند. همچنان که در سورهی جن آیه ۲۱ فرمود: «قُلْ إِنیِ لَا أَمْلِکُ لَکمُْ ضَرًّا وَ لارَشَدًا.»
همچنین، پاداش مسؤولیت پیامبران هم با خداوند بوده و نه با انسانها؛ همچنان که در سورهی شوری آیه ۲۳ میفرماید: «… قُل لاأَسَْئلُکمُْ عَلَیْهِ أَجْرًا… بگو من برای رسالتم مزدی از شما نمیخواهم.»
رابطهی مسؤولیت با اهلیت یا قابلیت و توانمندی فرد
هنگامی که واگذاری مسؤولیت از سوی آفریدگار باشد، با توجه به اینکه خداوند به تدبیر امور مصالح مردم داناتر میباشد، از میان هر مردمی هر که را مصلحت بداند، او را مسؤول قرار میدهد. پس هر کسی که ویژگیهای مناسب داشته باشد، از سوی پروردگار دارای مسؤولیت میشود. همچنان که در سورهی آل عمران آیه ۵۶ میفرماید: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاء… بگو: «بار خدایا! فرمانروایی از آن توست؛ هر کس را که خواهی، فرمانروایی بخشی…»
مهمترین ویژگیهایی که فرد را شایستهی گرفتن مسؤولیت از خداوند میکند، چنین است:
۱ـ سختگیر بودن با کافران و مهربان بودن با مؤمنان. همچنان که در سورهی فتح آیه ۲۹ فرمود: «محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنهَُم…»
۲ـ تنها برای خشنودی پروردگارش انجام وظیفه نماید و نه چیز دیگر. همچنان که در ادامهی همین آیه میفرماید: «…یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا…»
۳ـ راستگو و راستکردار باشد. آن گونه که در سورهی احزاب آیه ۲۲ فرمود: «…وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ…» ۴ـ هر چه را خداوند به او وحی میکند، بپذیرد و چون و چرا نکند. سورهی بقره آیه ۲۸۵ـ «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّه…»
۵ ـ آنچه را ایزد دانا به او وحی میکند، به مردم برساند و چیزی را پنهان نکند. سورهی مائده آیه ۶۷ ـ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک…»
۶ـ داشتن سعهی صدر و نرمخویی حتی در هنگام سخن گفتن با بدکاران و به نرمی سخن گفتن با آنان. سورهی آل عمران آیه ۱۵۹ـ «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنهُْمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فی الْأَمْر…. پس به [برکتِ] رحمت الهی، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کار [ها] با آنان مشورت کن…»
مسؤولیتهای پیامبر در قرآن
در پیشگفتار، به مهمترین مسؤولیتهای پیامبر در قرآن اشاره شد مانند: تبشیر، انذار، تذکر، دعوت به سوی خدا، خواندن آیههای خداوند برای مردم، آموختن کتاب و حکمت به آنان، تزکیه آنها و قضاوت در اختلافهایشان؛ ولی چون موضوع این پژوهش مسؤولیت سیاسی پیامبر در زمینهی روابط خارجی میباشد، از شرح دیگر مسؤولیتهای ایشان خودداری میشود.
مسؤولیت سیاسی پیامبر
آیههایی که در بارهی مسؤولیت سیاسی پیامبر در قرآن کریم آمده، به چند دسته تقسیم میشود:
۱ ـ آیههایی که به مسالهی اطاعت از پیامبر میپردازند
این دسته از آیات، اطاعت از پیامبر را به شکلهای گوناگون مورد توجه قرار داده اند. در مواردی «اطاعت شدن» از اهداف ارسال همهی پیامبران معرفی میشود:
ــ «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ… و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند.» (نساء/۶۴)