توسعه پایدار، تعاریف بسیاری دارد اما مؤثرترین و فراگیرترین تعریف این واژه تعریف کمیسیون برانت لند با عنوان “آینده مشترک ما ” است که عبارت است از : توسعهای که بدون لطمه زدن به قابلیت نسلهای آینده دربرآورده ساختن نیازهای خود، نیازهای امروز را برآورده سازد.
این تعریف توسط کسانی که نگران فقر ورعایت عدالت بین نسل امروز و نسلهای آینده از حیث دستیابی به طبیعت و منابع طبیعی هستند و نیز برای کسانی که مشتاق استفاده از طبیعت و حفظ زیستگاهها و گونههای جانداران و حیات وحش میباشند مورد پسند قرار گرفته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
توسعه پایدار نخستین بار از طریق استراتژی حفظ جهان (wcs) مدون گردید. این استراتژی توسط IUCN و با حمایت مالی برنامه محیط زیست سازمان ملل و صندوق حیات وحش جهان تهیه گردید. اصل توسعه پایدار از آن به بعد و به واسطه پیگیریهای سازمان ملل پیشرفت محسوسی یافته است. استراتژی جهانی حفاظت از محیط زیست، سه هدف را برای حفظ محیط زیست برمیشمارد. نخستین هدف، ادامه فرآیندهای اساسی زیست محیطی است؛ فرآیندهای یادشده برای تولید غذا، سلامت و دیگر جنبههای بقای انسانی و توسعه پایدار ضروری هستند.
نظامهای حمایت از حیات شامل خاک و زمین کشاورزی، جنگلها و زیستگاهها، حیاتوحش و منابع آبهای شیرین وشور میباشد. تهدیدهای زیست محیطی جاری شامل فرسایش خاک، مقاومت آفات و حشرات دربرابر حشرهکشهای شیمیایی،تخریب جنگلها و بروز سیل و رسوبگذاری ناشی از آن و آلودگی آبها و سواحل است.
هدف دوم عبارت است از حفظ تنوع زیستی، یعنی گونههای ژنتیکی چه در تنوع و گوناگونی محصولات گیاهی و دامی اهلی و چـه در انواع مختلف گونههای جانوری و گیاهی وحشی. این تنوع ژنتیکی هم درحکم بیمه است (به عنوان مثال بیماریهای گیاهی) وهم در حکم سرمایهگذاری برای آینده (مثلاً پرورش محصولات گیاهی یا دارویی هدف سوم، توسعه پایدار گونهها و زیستگاهها است که بویژه درخصوص گونههای گیاهی و جانوری که برداشت یاصید میشوند، شیلات وآبزیان، ذخایرجنگلی وچوب ومراتع و چراگاهها و بهرهبرداری منطقی و درعین حال حفاظت اصولی از آنها جهت نسل حاضر ونسلهای آینده خلاصه میشود.
با توجه بـه اینکه فقر جوامع محلی میتواند منجر بـه رویکرد آنان بـه برنامه ریزی غیراصولی و خارج از اصول مدیریتی صحیح از هریک از منابع فوق گردد، لذا رشد اقتصادی به عنوان تنها راه مقابله با فقرو بالتبع آن تنها راه تحقق اهداف توسعه زیست محیطی تلقی میگردد و درگرو همین وابستگی متقابل اقتصاد و محیط زیست است که توسعه پایدار معنا مییابد. در برنامه جهانی مراقبت از زمین، که درسال ۱۹۹۱ توسط IUCN ارائه گردیده، این موضوع به این شکل مطرح شده است: ما نیازمند توسعهای هستیم که هم مردم مدار یعنی معطوف به بهبود شرایط انسانی و هم مبتنی برحفاظت از محیط یست یعنی حفظ تنوع و قدرت تولید طبیعت باشد. ما ناگزیریم که به برخی دیدگاه ها در مورد محیط زیست و توسعه پایان دهیم. دیدگاههایی که گویی این دورا در مقابل یکدیگر قرار میدهد. در واقع ما باید بپذیریم که این دو اصل (محیط زیست و توسعه)، دو بخش ضروری یک فرایند اجتناب ناپذیر هستند
مبحث دوم:
شرایط حق انسان بر محیط زیست
گفتار اول: استفاده متعارف
-دیدگاههای متفاوت در استفاده از محیط زیست
-تعارض حق بر محیط زیست با توسعه
واژه “توسعه پایدار” اولین بار به طور رسمیتوسط برانت لند درسال ۱۹۸۷مطرح گردید. واژه توسعه پایداربه مفهوم گسترده آن شامل اداره وبهرهبرداری صحیح وکارا از منابع پایه منابع طبیعی منابع مالی ونیروی انسانی برای نیل به الگوی مصرف مطلوب همراه با بکارگیری امکانات فنی وساختاروتشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسلهای امروزوآینده به طورمستمر وقابل رضایت میشود. توجه به مسایل زیست محیطی درسطح جهان پس از تشدید فعالیتهای آلودهکننده در دهههای۱۹۵۰و۱۹۶۰میلادی یعنی حدود ۴۵سال قبل، آغاز گردید. درسال ۱۹۶۸میلادی مجمع عمومیسازمان ملل متحد تصمیم به برگزاری کنفرانس بینالمللی محیط زیست گرفت و در نتیجه اولین کنفرانس جهانی درژوئن ۱۹۷۲دراستکهلم برگزار شد. حاصل کار کنفرانس بیانیه محیط زیست انسانی وبرنامه عمل شامل۱۰۶توصیهنامه بود که وابستگی انسان به محیط زیست وشکل دهندگی آن رابیان نموده و استفاده منطقی از منابع کاهش آلودگیها آموزش همگانی محیط زیست تحقیقات زیست محیطی وایجاد سازمانهای بینالمللی زیست محیطی رابه کشورها توصیه نمود. برنامه محیط زیست ملل متحد ایجاد ونامگذاری پنجم ژوئن هرسال به عنوان روز جهانی محیط زیست انجام شد
با وجود مصادیق ناپایداری و تهدیدهایی مانند استفاده نامناسب از انرژی، بهرهبرداری و تخریب بیرویه منابع پایه، افزایش جمعیت، الگوهای نامعقول تولید و مصرف، افزایش آلودگیها که متأسفانه در شهر تهران به وفور مشاهده میشود، حتی برای حفظ شرایط فعلی ناگزیر وارد نمودن رویکرد محیط زیستی به برنامهریزیها و سیاستگذاری کلان اداره شهر ضروری است. البته یافتن مصادیق ناپایداری، الزاماً به مفهوم نیل به توسعه پایدار و یا چگونگی حفاظت از محیط زیست شهری نیست چرا که توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست مانند سایر ارزشهای اجتماعی برای اجرایی شدن نیاز به توسعه فرهنگی ارزشهای خود و تعامل بین مدیریت شهری و شهروندان دارد.
عضلات زیست محیطی تهدیدی جدی برای سلامت بشر و محیط زندگی او ایجاد می کند و کیفیت زندگی انسان را کاهش میدهد بر همین اساس در دهه های گذشته تلاشهای بینالمللی در جهت حمایت جدی از محیط زیست شده و طرح مفاهیم حقوق بشر در حوزه حقوق محیط زیست و مفهوم حق برخورداری از محیط سالم به عنوان یکی از حقوق بنیادین بشر موجب تقویت حقوق بینالملل محیط زیست گردیده تا آنجا که مفهوم «حق برمحیط زیست»پیوندی ناگسستنی میان حقوق بینالملل محیط زیست و«حقوق بشر» ایجاد کرده است. البته تعارضات عملی حوزه اقتصاد وسیاست چاشهایی را به دنبال دارد در این راستا طرح مفهوم توسعه پایدار، راهکاری منطقی و عملی جهت حمایت از محیط زیست و برون رفت از چالش فزون خواهی اقتصاد محور وتوسعه لجام گسیخته ومعارض با حق بر محیط زیست را دنبال میکند.
گفتار دوم: حق استفاده از محیط زیست به همراه تکلیف
تکلیف در مقابل استفاده متعارف
حق بهرهمندی از محیط زیست سالم، در درون خود متضمن چند حق دیگر است که عبارتند از:
حق دسترسی به اطلاعات زیست محیطی، حق آموزش مسائل زیست محیطی، حق تصمیم گیری در مورد مسائل زیست محیطی و حق دادرسی و جبران خسارت زیست محیطی.
حق دسترسی به اطلاعات زیست محیطی
حق دسترسی به اطلاعات زیست محیطی، از یک طرف به حق افراد در کسب اطلاعات زیست محیطی بدون هیچ محدودیتی اشاره دارد و از طرف دیگر اشاره به تکالیف دولتها در واگذاری این اطلاعات به افراد جامعه دارد. نکته مهم آن است که دسترسی به اطلاعات زیست محیطی شرط لازم برای تحقق حق افراد، برای مشارکت در اتخاذ تصمیمات زیست محیطی است؛ زیرا آگاهی یافتن از آثار و پیامدهای عواملی که بر محیط زیست تأثیرگذارند، وابسته به دسترسی افراد به اطلاعات زیست محیطی است. پس از این مرحله است که افراد با آگاهی کامل میتوانند در اتخاذ تصمیمات زیست محیطی مشارکت داشته باشند.
حق آموزش مسائل زیست محیطی
حق دیگری که در چارچوب حق بهرهمندی از محیط زیست سالم باید از آن سخن گفت، حق آموزش مسائل زیست محیطی است. این وظیفه دولتهاست که نسبت به آموزش مسائل محیط زیست به افراد جامعه اقدام کنند. این عمل میتواند از طریق مدارس، کتابهای آموزشی و رسانههای عمومیانجامپذیرد.
حق دسترسی به جبران خسارت
حق دسترسی به جبران خسارت یکی دیگر از تقسیمات حق بهرهمندی از محیط زیست سالم است. بر این اساس هر شهروندی باید، حق دسترسی به مراجع قضایی و جبران خسارات زیست محیطی را داشته باشد.
امروزه حق بهرهمندی از محیط زیست سالم به وسیله بسیاری از سازمانهای بینالمللی و کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده و در تعدادی از اسناد بینالمللی (اعلامیه استکهلم، پیش از طرح سومین میثاق بینالمللی حقوق همبستگی، منشور آفریقایی حقوق بشر و پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر نام برد.) و قوانین اساسی کشورها (قوانین اساسی بیش از ۶۰ کشور جهان، که اخیرا تصویب یا اصلاح شده، این حق را به رسمیت شناختهاند. برای نمونه، اصل ۵۰ قانون اساسی اوکراین مصوب ۲۸ ژوئن ۱۹۹۶ بیان میکند که: «هر فرد حق دارد که از محیط زیستی امن و سالم و جبران خسارات ناشی از نقص این حق برخوردار باشد». به نقل از: دیناه شلتون، تشریفات و آیین دادرسی حقوق بینالملل محیط زیست، ترجمه محمدحسن حبیبی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۱، ج ۲، ص ۳۱۹.) مورد شناسایی قرار گرفته است.
البته درباره این حق، تعریف دقیقی ارائه نشده است؛ اما شاید بتوان منظور از محیط زیست سالم را، محیطی دانست که دارای حداقلهای یک زندگی سالم باشد.
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهرهبرداری از این نعمت الهی در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همانگونه که حق استفاده و بهرهمندی از محیط زیست سالم را دارد، مسئولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد.
با نگاهی به وضعیت فعلی محیط زیست، در مییابیم که انسانها در بهرهبرداری از طبیعت و محیط زیست به مسئولیت خود در حفظ و حراست از آن به درستی عمل نکردهاند. شاهد این سخن، بحران عظیمیاست که محیط زیست دچار آن شده است. تخریب و نابودی روز افزون جنگلها و مراتع، نابودی گونههای نادر گیاهی و جانوری، آلودگی آب، خاک و هوا، استفاده از سلاحهای هستهای و شیمیایی، ورود مواد نفتی و آلایندههای دیگر مانند:
فاضلاب کارخانهها و مجتمعهای صنعتی به رودخانهها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهای اسیدی، مصرف روز افزون سوختهای فسیلی، استفاده بیرویه از سموم دفع آفات نباتی و دهها عامل آلودهکننده دیگر که نام بردن از آنها فقط بر تلخ کامیو ناراحتی انسان میافزاید گویای این واقعیت مهم است که بشر در داد و ستد خود با محیط زیست، راه خطرناک و مهلکی را در پیش گرفته که نتیجه آن چیزی جز به خطر افتادن سلامت و حیات انسان و دیگر موجودات نخواهد بود.
اندکی تأمل و تفکر در آمارهایی که همه روزه در مورد وضعیت محیط زیست بیان میشود، کافی است تا انسان خود را بر لب پرتگاهی احساس کند که ساخته و پرداخته خود اوست.
تکلیف در مقابل خداوند بر استفاده در راه تعالی
تا اینجا بیان کردیم که انسان حق دارد از محیط زیست سالم برخوردار باشد و آیات قرآن هم بر همین امر دلالت میکرد. اما نکته مهم این است، که هر حقّی، تکلیفی را در پی دارد؛ یعنی همان طور که انسان حق دارد از محیط زیست سالم بهرهمند باشد، این تکلیف را نیز دارد که این حق را برای دیگران به رسمیت بشناسد و از هر عملی که دیگران را از داشتن محیط زیستی سالم، محروم کند، خودداری نماید.
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند:
«هدف متعالی اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهای الهی، و ایجاد جامعهای سالم و به دور از فاصله طبقاتی، و مستعد برای رشد و شکوفایی است و الزامات شرعی، برای حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعی، با پرهیز از زیادهروی، و تعبّد به عدم اضرار به غیر را، فراهم آورده است.»
بنابراین، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به چارچوبهایی است که باید آنها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسلهای آینده. عواملی همچون ایمان و اخلاق اسلامیاز اموری است که میتواند رابطهای مسالمتآمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتی و شادابی انسان و محیط زیست منجر شود.
بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهرهبرداری از محیط زیست و طبیعت را برای انسان قرار داده، مسئولیت عمران و آبادانی زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:
«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»[۱۲۹]
یعنی: خداوند شما را از زمین پدید آورد و آبادی آن را به شما واگذاشت.
از این آیه استفاده میشود که محافظت، عمران و آباد کردن محیط زیست از وظایف انسان است و هر عملی که با آبادانی محیط زیست منافات داشته باشد، ممنوع است.
نکته ظریفی که در این آیه وجود دارد آن است که قرآن نمیگوید، خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت؛ بلکه میفرماید: عمران و آبادانی زمین را به شما واگذار کرد. پس انسان مسئولیت عمران و آبادانی زمین را بر عهده دارد و مفهوم آیه این است که تخریب محیط زیست و نابودی آن، مخالف عمران و آبادانی است، پس باید از آن پرهیز نمود.
قرآن کریم بارها بر رفتارهای سازنده و اصلاحگرانه تأکید کرده ـ که بهطور قطع، یکی از رفتارهای اصلاحگرانه در زمین حفظ و حراست از طبیعت و محیط زیست است ـ و در مقابل، از رفتارهای فسادانگیز نهی کرده است. در قرآن کریم در بسیاری موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
«وَ لا تُفْسِدُوا فِی الارْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها…»[۱۳۰]
یعنی: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
بدون شک، تخریب، نابودی و آلودهسازی محیط زیست یکی از مصادیق مهم رفتارهای فسادانگیز در زمین است. همانگونه که در آیه بالا هم آمده است، در بسیاری از آیات قرآن، واژه «فساد» همراه با «فی الارض» آمده است که این فساد در زمین، شامل فساد در طبیعت و محیط زیست نیز خواهد بود. به همین جهت، قرآن کریم با بیان عناصر محیط زیست و طبیعت، تخریب و نابودی آنها را مصداق بارز فساد میداند و خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی الارْضِ لِیفْسِدَ فِیها وَ یهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یحِبُّ الْفَسادَ»[۱۳۱]
یعنی: هنگامیکه روی بر میگردانند (و از نزد تو خارج میشوند) در راه فساد در زمین، کوشش میکنند و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند، (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.
از آیات یاد شده استفاده میشود که فساد دارای مفهومیبسیار گسترده است و شامل هرگونه نابسامانی، ویرانگری، انحراف و ظلم میگردد. به عبارت دیگر، فساد به هر گونه تخریب و ویرانگری گفته میشود که نظام آفرینش را دچار مخاطره کند. یکی از نظمهای موجود در آفرینش، نظم حاکم بر طبیعت و محیط زیست است که هرگونه تخریب و نابودی آن، مشمول نهی در این آیات خواهد شد. از این رو، هرگونه رفتاری که به بروز فساد و تخریب در عرصه محیط زیست ختم گردد، در تضاد با تعالیم عالیه اسلام بوده و ممنوع است. بر همین اساس، انسان باید در عین استفاده و بهرهبرداری از محیط زیست، از هرگونه رفتار غیراصولی و فسادانگیز در این باره بپرهیزد.
بنابراین، انسانها در عین اینکه حق استفاده از محیط زیست را دارا هستند، باید این حق را برای دیگران نیز قائل باشند؛ به این معنی که، با سوء استفاده از حق خود، حق دیگران را در بهرهمندی از محیط زیست سالم، پایمال نکنند.
به طور قطع، یکی از اموری که زمینهساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطی سالم و امن است؛ که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکی از وظایف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیطی امن و سالم امکانپذیر نیست. بدین سبب، شرط اولیه داشتن روحی سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانی حاصل میشود که انسان از محیط زیست سالم بهرهمند باشد.