نتایج حاصل از بررسی رفتار ادواری متغیرها نشان دادند در دوره ۱۳۹۲- ۱۳۳۸ هر دو عوامل حقیقی و اسمی بر ادوار تجاری ایران تاثیر گذار بوده اند. با توجه به باز بودن اقتصاد، متغیر تولید ناخالص ملی بهعنوان نماینده ادوار تجاری ایران در نظر گرفته شدهاست. متغیرهای مصرف بخش خصوصی، سرمایهگذاری، نقدینگی، مخارج دولت، صادرات غیر نفتی، صادرات نفتی و واردات موافق با ادوار حرکت کرده اند. همچنین، متغیرهایی نظیر نرخ ارز و دستمزد حقیقی حرکتی مخالف ادوار داشته اند. در بین متغیرهای پژوهش بالاترین و کمترین نوسانات مربوط به تورم اقتصادی و مصرف بخش خصوصی است
صادرات کل، صادرات غیر نفتی و صادرات نفت و گاز موافق چرخهها در ایران هستند. این ویژگی میتواند نشان دهنده وابستگی نسبی ایران به صادرات نفتی باشد. واردات کل نیز موافق چرخهها حرکت کردهاست که بیان کننده تاثیر واردات بر فعالیتهای اقتصادی ایران بوده است. نرخ ارز در ایران مخالف چرخهها حرکت کردهاست و دارای نوسانات بالایی بوده است. از سوی دیگر نتایج حاصل از واکنش متغیرهای درونزا به تکانههای تصادفی حاکیاند:
الف- تکانه پایه پولی باعث بروز نوسان در اقتصاد ایران شدهاست. بروز تکانه مثبت پایه پولی، پایه پولی را افزایش دادهاست. افزایش پایه پولی منجر به افزایش نقدینگی شده و تورم اقتصادی افزایش یافتهاست. در کوتاهمدت افزایش پایه پولی، به افزایش تولید ناخالص ملی و افزایش درآمد جامعه منجر شدهاست. در نتیجه مصرف داخلی کشور نیز افزایش یافتهاست. بعلت بروز تورم و گرانتر شدن قیمت کالاها و خدمات، مصرف کالاها و خدمات وارداتی خانوارها نیز افزایش یافتهاست. از اینروی، تکانه پایه پولی رونق اقتصادی را در پی داشتهاست. بنابراین، تولید غیر نفتی، سرمایه گذاری، اشتغال و دستمزد حقیقی نیز افزایش یافتهاند. البته تاثیر تکانه پایه پولی بر تولید غیر نفتی کم بوده است. در واکنش سرمایه گذاری به تکانه پولی، کالاهای سرمایهای داخلی و وارداتی افزایش یافتهاند. از سوی دیگر، رونق اقتصادی و افزایش تولید، ابتدا باعث شدهاست تا دولت مخارج جاری خود را افزایش دهد. در ادامه، بهبود فضای سرمایه گذاری و افزایش تولید غیرنفتی باعث شده اند مخارج عمرانی نیز افزایش یابند. از سوی دیگر، تکانه پولی بیشترین اثر را بر سطح مصرف بخش خصوصی و سپس تورم گذاشتهاست. از سوی دیگر، کمترین تاثیر تکانه پولی بر تولید غیر نفتی و سرمایه گذاری بوده است. بررسی دوره زمانی لازم جهت بازگشت متغیرهای فوق بهمسیر باثبات نشان داد در صورت بروز تکانه مثبت پولی، متغیرهای تولید غیر نفتی و رشد اقتصادی سریعتر از سایر متغیرها به روند با ثبات خود باز میگردند. اما، تورم و مصرف، دیرتر از سایر متغیرها به مسیر باثبات خود باز میگردند. تولید ناخالص ملی پس از گذشت بیست دوره به مسیر با ثبات تعادلی خود همگرا شده اند. نتیجه مهم در بررسی تکانهی پولی این است که در کوتاهمدت سیاست پولی لزوما خنثی نیست. سیاست پولی در کوتاهمدت می تواند در تجهیز مصرف و افزایش تولید ناخالص ملی موثر باشد. بنابراین، پول بخش واقعی اقتصاد را از طریق تغییر در قیمتهای نسبی و ساختار زمانی تولید تحت تاثیر قرار داده و به تخصیص مجدد منابع از تولید کالاهای مصرفی به تولید کالاهای سرمایهای منجر شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب- تکانه مثبت مخارج دولت به افزایش مخارج دولت منجر شده و اجزای تقاضای کل اقتصاد را افزایش دادهاست. بنابراین تکانه مخارج دولت منحنی تقاضای کل را بهسمت راست و بالا انتقال دادهاست. از اینروی، در کوتاهمدت تولید ناخالص ملی و تورم اقتصادی افزایش یافتهاند. در کوتاهمدت، تکانه مخارج دولت به افزایش تولید غیر نفتی منجر شدهاست. در صورت بروز تکانه مخارج دولت، مخارج مصرفی و عمرانی دولت افزایش یافتهاند. ولی، افزایش سهم مخارج مصرفی دولت از مخارج عمرانی بیشتر بوده است. ولی، هر دو مخارج بهسمت مسیر باثبات خود همگرا هستند. تنها تفاوت این است که مخارج عمرانی سریعتر از مخارج مصرفی البته، با اختلاف دو دوره به مسیر بلندمدت خود باز گشته است. افزایش تولید غیر نفتی از طریق دو مجرا صورت گرفتهاست. اول، افزایش مخارج عمرانی و مخارج مصرفی که بهبود زیر ساختهای اقتصادی، تکمیل طرحهای نیمه کاره دولتی، افزایش سطح تحرک نیروی کار و اشتغال را در پی داشتهاست. دوم، افزایش درآمد اقتصادی، به افزایش سرمایه گذاری و مصرف بخش خصوصی منجر شدهاست. این تاثیر باعث رونق اندک در تولید شدهاست. هر دوی این مجراها در نهایت تولید غیر نفتی کشور را هرچند بهمقدار کم، ولی افزایش دادهاست. تفکیک بین مخارج مصرفی داخل کشور و مخارج هزینه شده بر مصرف وارداتی نشان داد در صورت بروز تکانه مثبت مخارج دولت و افزایش سطح مخارج دولت، مصرف داخلی نیز افزایش یافتهاست. اما، مخارج مصرفی وارداتی در ابتدا تغییر نکرده و از ابتدای دوره یک بهمیزان دو درصد کاهش یافتهاست. با همگرایی تکانه مخارج دولت بهسمت مسیر باثبات خود مخارج مصرفی داخلی پس از دوره دوم به سرعت بهسمت مسیر با ثبات خود همگرا شدهاست. مخارج مصرفی وارداتی نیز پس از دوره دوم بهسمت مسیر باثبات خود حرکت کرده و به مسیر با ثبات اقتصاد رسیدهاست. تفکیک سرمایه گذاری بر حسب کالاهای سرمایهای وارداتی و داخلی امکان بررسی تاثیر تکانه مخارج دولت بر میزان کالاهای سرمایهای وارداتی و ساخت داخل کشور را فراهم کردهاست. تکانه مثبت مخارج دولت، هر دو نوع کالاهای سرمایهای را افزایش دادهاست. با این تفاوت که کالاهای سرمایهای داخلی را بیشتر از میزان کالاهای سرمایهای وارداتی افزایش دادهاست. در نهایت تکانه مثبت مخارج دولت تورم را افزایش دادهاست. تورم پس از گذشت نه دوره بهمسیر باثبات خود باز گشته است. در مجموع، تکانه مثبت مخارج دولت افزایش تولید ناخالص ملی.را در پی داشته و تقاضای اقتصاد برای نیروی کار را افزایش دادهاست. براین اساس، صادرات غیر نفتی کشور نیز افزایش یافتهاست. نتایج پژوهش نشان دادند افزایش مخارج دولت در کوتاهمدت کسری بودجه دولت، بدهی دولت به بانک مرکزی و ذخایر بانک مرکزی را زیاد کردهاست. افزایش دخایر می تواند بهعلت خرید اوراق قرضه دولتی ایجاد شده باشد. از سوی دیگر، تقاضای خانوارها برای اوراق قرضه داخلی و دارایی خارجی افزایش یافته و حساب جاری کشور را با کسری مواجه ساختهاست. تکانه مثبت مخارج دولت، حساب جاری اقتصاد را با بدهی مواجه ساخته و تراز بازرگانی کشور را بدتر کردهاست. افزایش تقاضای نیروی کار با افزایش دستمزد حقیقی و همچنین افزایش هزینه نهایی تولید همراه بوده است. البته، تاثیر تکانه مخارج دولت بر قدرت پول ملی منفی بوده و ارزش پول ملی کشور را کاهش دادهاست. با توجه به سهم مصرف در تابع مطلوبیت، افزایش تورم اقتصادی، کاهش قدرت پول ملی وتنزل قدرت خرید خانوارها، در مجموع، مطلوبیت خانوارها کاهش یافتهاست. نتایج حاکیاند تسلط مالی، پیروی سیاست پولی از سیاست مالی را در پی داشتهاست. نکته مهم این است که در اقتصاد ایران بسیاری از طرحها و هزینه های صورت گرفته زیر بنایی توسط دولت صورت میگیرند. یعنی مخارج دولتی در تولید اقتصادی از جایگاه مهم و قابل توجهی برخوردار است. بنابراین، افزایش مخارج دولت در تحریک تولید اقتصادی کشور و بروز رونق مفید است. بنابراین، تکانه مخارج دولت از جمله عوامل بروز ادوار تجاری کشور است. افزایش هزینه های دولت از طریق افزایش سطح مخارج عمرانی و مخارج مصرفی می تواند باعث افزایش سطح تحرک نیروی کار و بهبود زیرساختها شده و درنتیجه تولید غیر نفتی را به مقدار کمی افزایش دهد. در مجموع، افزایش مخارج دولت تولید اقتصاد را افزایش دادهاست.
پ- تکانه مثبت درآمد نفتی به افزایش صادرات نفتی کشور منجر شدهاست. افزایش درآمد نفتی از طریق مجرای تبدیل دلارهای نفتی به ریال، باعث افزایش پایه پولی و نقدینگی شده که افزایش تورم اقتصادی را در پی داشتهاست. تکانه نفتی با تاثیر مثبت بر فضای تولید کشور، سرمایه گذاری، اشتغال و تولید غیر نفتی را نیز افزایش دادهاست. نتایج حاصل از تفکیک سرمایه گذاری نشان دادند تکانه مثبت نفتی، هر دو سرمایه گذاری داخلی و وارداتی را افزایش دادهاست. اما، میزان افزایش سرمایه گذاری داخلی بیشتر از وارداتی آن بوده است. همچنین، افزایش مخارج دولت از طریق افزایش مخارج مصرفی دولت و مخارج عمرانی دولت بوده است. البته، سهم افزایش مخارج مصرفی دولت از مخارج عمرانی بیشتر بوده است. با توجه به افزایش مخارج دولت، کسری بودجه دولت نیز افزایش یافتهاست. از سوی دیگر، با افزایش درآمد نفتی درآمد داخلی افزایش یافتهاست. افزایش درآمد، مصرف کالاها و خدمات کالاهای داخلی و وارداتی را افزایش دادهاست. با توجه به نتایج پژوهش، بروز تکانه مثبت نفتی، افزایش درآمد اقتصاد و افزایش مصرف بخش خصوصی را به همراه داشتهاست. از اینروی، تولید غیر نفتی و رشد اقتصادی غیر نفتی کشور نیز افزایش یافتهاند. بررسی عکسالعمل تولید ناخالص ملی به تکانه